
به گزارش خبرنگار تابناک از استان اصفهان، زایندهرود، شاهرگ حیاتی اصفهان، امروز بیش از هر زمان دیگری به نماد بحران مدیریت منابع آب در ایران بدل شده است. کشاورزان شرق اصفهان که قرنها بر پایه حقابههای تاریخی خود زندگی و محصولاتشان را تولید کردهاند، اکنون با محدودیت شدید منابع و بیثباتی در جریان آب مواجهاند. این وضعیت نه تنها اقتصاد روستایی را فلج کرده، بلکه به یک بحران اجتماعی و حقوقی تبدیل شده است.
قانون هست، اجرا نیست
اسفندیار امینی مدیر اجرایی اتاق اصناف کشاورزی استان اصفهان با اشاره به مواد ۴۴ و ۴۵ قانون توزیع عادلانه آب گفت: راهی جز اجرای قانون نداریم. قانونگذار تکلیف را روشن کرده، اما مشکل در اجراست. اگر دستگاه قضایی و دولت پای اجرای قانون بایستند، بحران زایندهرود قابل حل است. وی تأکید کرد که در قوانین متعدد، حقابه کشاورزان به رسمیت شناخته شده و حتی سازوکار جبران خسارت نیز پیشبینی شده است، اما در عمل این حقوق نادیده گرفته میشود.
آمارهای تکاندهنده از بیآبی
امینی با ارائه آمار دقیق ادامه داد: در چهار سال گذشته، از ۱۴۶۰ روز تنها ۱۷۶ روز آب در رودخانه جاری بوده است. در سال اخیر نیز کشاورزان فقط ۲۶ روز دسترسی به آب داشتهاند. این یعنی معیشت هزاران خانواده در خطر جدی است. وی افزود که این وضعیت نه تنها تولید کشاورزی را نابود کرده، بلکه امنیت غذایی و اجتماعی منطقه را نیز تهدید میکند.
تمرکزگرایی و نگاه به تهران
مدیر اجرایی اتاق اصناف کشاورزی استان اصفهان خاطرنشان کرد: چرا باید نگاهها همیشه به تهران باشد؟ ظرفیتهای محلی و مشارکت مردمی میتواند بحران را مدیریت کند. ما کشاورزان نمیخواهیم تصمیم تازه گرفته شود، فقط اجرای همان قوانینی که وجود دارد را میخواهیم. او یادآور شد که بارها در جلسات رسمی، اسناد تخصیص آب به یزد و صنایع ارائه شده، اما هیچگاه بهطور شفاف به مردم توضیح داده نشده است.
تجربه مشارکت کشاورزان
امینی با یادآوری وقایع سالهای ۱۳۹۱ تا ۱۴۰۰ گفت: در آن دوره کشاورزان با همکاری توانستند بخشی از مشکلات را مدیریت کنند، اما پس از توقف این همکاریها بحران شدت گرفت. تنها با همدلی و مشارکت مشترک دولت و مردم میتوان به راهحل پایدار رسید. وی تأکید کرد که تجربه تاریخی نشان داده هر زمان مردم در کنار دولت قرار گرفتهاند، بحرانها قابل کنترل بوده است.
وجدان و انصاف پیش از قانون
امینی افزود: پیش از آنکه از قانون حرف بزنیم، باید از وجدان و انصاف سخن بگوییم. وقتی شرع مبین و فقهای شورای نگهبان برداشت بیرویه آب را حرام دانستهاند، چرا همچنان این روند ادامه دارد؟ اگر قانون و شرع هر دو بر ممنوعیت تأکید دارند، ادامه این وضعیت چیزی جز بیعدالتی نیست.
صحبتهای کشاورزانی از شرق اصفهان
حسین از کشاورزان شرق اصفهان نیز میگوید: وقتی آمار رسمی میگوید در چهار سال فقط ۱۷۶ روز آب جاری بوده، این یعنی ساختار تولید کشاورزی عملاً فروپاشیده است. ما دیگر نمیتوانیم برنامهریزی بلندمدت داشته باشیم. کشاورزی نیازمند ثبات است، نه جریانهای مقطعی. وقتی آب تنها چند روز در سال جاری میشود، هیچ سرمایهگذاری حاضر نیست در این بخش بماند. این بحران، مهاجرت روستاییان و نابودی اقتصاد محلی را به دنبال دارد.
رضا ـ کشاورز جوان دیگری نیز بیان میکند: پدرم همیشه میگفت زایندهرود مثل رگ حیاتی ماست. حالا این رگ خشک شده. من مجبور شدم کارگری کنم، چون زمین بیآب هیچ درآمدی ندارد. این فقط مشکل اقتصادی نیست، بلکه بحران هویت است. ما کشاورزان شرق اصفهان نسلها با زمین و آب زندگی کردهایم. وقتی حقابه ما نادیده گرفته میشود، انگار تاریخ و فرهنگ ما هم نادیده گرفته شده است.
زهرا ـ کشاورز و دامدار اهل هرند بیان میکند: وقتی آب قطع میشود، دامهایمان هم بیچاره میشوند. علوفه گران است، محصولات خشک میشوند. این یعنی زنجیره تولید غذایی در منطقه از هم میپاشد. ما بارها به مسئولان گفتیم که مشکل ما فقط با بازگشت آب حل میشود. خسارت نقدی جایگزین آب نمیشود. اگر قانون اجرا شود، همه چیز درست میشود. اما اگر قانون اجرا نشود، بحران اجتماعی و مهاجرت گسترده اجتنابناپذیر خواهد بود.
سخن آخر
بحران آب کشاورزان شرق اصفهان بیش از آنکه ناشی از کمبود طبیعی باشد، ریشه در مدیریت و اجرای قوانین دارد. روایتهای کشاورزان نشان میدهد که راهکار اصلی نه در تصمیمات تازه، بلکه در اجرای دقیق قوانین موجود و بازگشت به عدالت تاریخی حقابههاست. مشارکت مردمی و همدلی میان کشاورزان و دولت میتواند اعتماد از دسترفته را بازسازی کند و زایندهرود را دوباره به شریان حیاتی اصفهان بدل سازد.