تابناک : اين چهل نشانه را در رفتار با فرزندتان پيش چشم داشته باشيد تا بهتر عمل کنيد و به فرزندتان نزديکتر شويد.
کد خبر: ۹۴۰۷۴
تاریخ انتشار: ۲۲ شهريور ۱۳۹۴ - ۲۳:۳۵ 13 September 2015

به گزارش تابناک مرکزی به نقل از پايگاه خبري پليس، بايد باور کنيم فرزندان 80% خود ما هستند اما در دنياي کوچک ها ، بنابراين ابتدا بايد خوب خودتان را بشناسيد و سپس شيوه ي ثابتي را انتخاب کنيد و آن را ملاک قرار دهيد.

1- بايد باور کنيم که کودکان ميل دارند خوب باشند و بيشتر خوشي و شادي بچه ها بستگي به تاييد والدين دارد ، زيرا در کنار همه ي رفتارهاي نادرست و کارهاي نامطلوب آنها هميشه يک ميل به هم کاري و پذيرفته شدن و تاييد و حمايت والدين نهفته است.

2- محبت خود را به بچه ها نشان بدهيد ، اگر بچه ها را دوست داريد که حتما همين طور است ، اين دوست داشتن را با کارهايي از قبيل ابراز زباني ، درآغوش کشيدن ، بوسيدن ، تشويق به هنگام انجام کارهاي خوب ونه تنبيه کردن در هنگام انجام کارهاي نادرست به آنها ثابت کنيد او به راحتي فرق محبت را با لوس کردن مي فهمد.

3- تا مي توانيد خونسرد باشيد برخوردهاي خشن ، تهديدهاي سنگين و فرياد کشيدن ها ، موقعيت را بدتر مي کند ؛ حتي اگر کودکان در برابر داد و فرياد ما تسليم شوند.

4- وقتي «نه» مي گوييم آن را جدي تلقي کنيد و به آن بچسبيد براي اين که ثابت کنيد آدم مصممي هستيد پاي نه گفتن خود بايستيد البته در « نه » گفتن به کودک بايد بسيار دقيق بود و فقط در مواقع لازم به کودک « نه » گفت .

جدي بودن ، احساس امنيت و آرامش را به دنبال مي آورد با مهرباني تمام ، جدي باشيد بايد صبور باشيد تا او به روش جديد عادت کند و مطمئن باشيد که در آينده حتما سپاسگزار شما خواهد بود.

5- قوانين و مقررات مشخصي براي داخل خانه وضع کنيد ، سعي کنيد بچه ها بفهمند که چرا اين قوانين وضع شده اند و از آنها اطاعت کنند.

6- مثبت برخورد کنيد و مثبت حرف بزنيد مثلا به جاي گفتن « اين آشغال ها را از روي زمين بردار » بگوييد:« اين اسباب بازي ها را جمع کن ".

7- آنچه به کودکان مي گوييد ، واقعي و درست باشد اگر بر فرض تهديدي انجام مي دهيد اين تهديد واقعي و عملي باشد پس گفتن اين که « اگر اين کار را بکني ديگر دوستت ندارم »، خيلي خيلي اشتباه است .

8- از پدر خانواده به عنوان وسيله ي تهديد استفاده نکنيد وقتي مي گوييد : « صبر کن تا بابات بياد» معني اش اين است که مادر در خانواده هيچ کاره است ؛ در حالي که قواعد وضع شده به وسيله ي مادر ، بايد همان هايي باشد که پدر نيزبر آنها اصرار دارد .

پدر و مادر هر دو وضع کننده ي قانون هستند و هر دو بايد بتوانند مجري آن باشند بچه نبايد از پدر بترسد و از مادر نترسد توافق والدين مهم است ؛ هر دو بايد هماهنگ عمل کنند و نسبت به اجراي قانون مصر باشند .

9- پيشاپيش در مورد اجراي دستورات اخطار بدهيد هيچ کودکي نيست که با ميل خود ، بازي را ترک کند و مثلا به کار و درس بپردازد ، يا به موقع بازي را تمام کند و به رختخواب برود بنابراين لازم است که به جاي قطع ناگهاني برنامه ي آنها ، پيش از آن به بچه ها اخطار دهيد ، مثلا بگوييد تا 10 دقيقه ي ديگر وقت براي بازي داري .

10- به بچه ها وظايفي را در خانواده واگذار کنيد بچه از اين که به نحوي کمک مي کنند و نقشي در همکاري با خانواده به عهده مي گيرند ، غالبا احساس خوشحالي و رضايت خاطر دارند بنابراين والدين بدون هيچ گونه احساس ناراحتي مي توانند و لازم است وظايفي به فرزندان خود محول کنند . اين کار به آنها اين امکان را مي دهد که گوشه اي از بار مسووليت خانواده را به دوش گيرند .

11- هماهنگي والدين از لحاظ نوع تربيت بچه ها کاملا ضروري است اختلاف سليقه و نظر والدين در کار تربيت مي تواند به بچه ها از جهات مختلف صدمه وارد کند و در مقابل اتفاق راي در کار تربيت جزء ضروريات پرورش فرزند است و اگر پدر و مادر در رفتار با کودک خود ، هر روز يک جور عمل کنند ، اين کار باعث مي شود قدرت تشخيص کودک ضعيف شود و در مرحله ي بعدي از اين ناهماهنگي سوء استفاده کند .

12- اجازه ندهيد عادت هاي بد ، هر چند پيش پا افتاده را فرا بگيرد ، هيچ وقت آنها را کوچک حساب نکنيد در حضور ديگران سرزنششان نکنيد ( سعي کنيد راهنمايي هاي صادقانه ، آرام و در تنهايي باشد ، طوري رفتار نکنيد که گويي خطاي او نابخشودني است ) کاري نکنيد به دروغ متوسل شود بنابراين صداقتش را امتحان نکنيد و زود قول ندهيد تا بعد مجبور نشويد زير آن بزنيد عمل نکردن به قول خيلي بدتر از پاسخ منفي است .

13- يکي از بهترين شيوه ها ، شيوه ي « صميميت و دوستي » با کودک است سعي کنيد تداوم داشته باشد و به اشکال متفاوت نباشد که تکليفش را نداند .

 از جملات امري و تهديد بپرهيزيد زيرا:

الف) کم کم تاثيرش را از دست مي دهد .

ب) کودک اعتماد به نفسش را از دست مي دهد .

اگر لازم است ، عذر خواهي کنيد ، به اشتباه خودتان اعتراف کنيد ؛ با اين کار پيش بچه عزيز مي شويد و او گذشت و پذيرش خطاها را مي آموزد آرامش در محيط خانوادگي « غذاي روحي » براي او است . با کمي گذشت مي توان آن را به او داد .

14- به سوالاتش پاسخ دهيد ( هر چند زياد يا احمقانه باشد)

15- قاطعيت به موقع بهترين کمک براي يافتن شخصيت سالم و رشد او است ؛ قاطعيت به موقع ، به معناي خشونت ، ديکتاتوري و زور گويي نيست .

16- بچه به عشق مداوم و سرشار والدين نياز دارد هر قدر که بزرگ مي شود باز نوازش کردن او را قطع نکنيد ، دستي به موهايش بکشيد ، سرش را روي زانو قرار دهيد ، موقع خواب او را ببوسيد .

17- براي لذت بخش ترکردن زندگي ، لزوما نياز به پول نيست بلکه احتياج به کمي تخيل و آرزوست .

18- براي هر چيزي چه کوچک ( از زود آمدن پدر به منزل ) تا بزرگ ، جشن بگيريد .

19- همسر خود را تشويق کنيد با بچه ها بازي کند .( البته بدون نق زدن)

20- ايراد گرفتن از بچه ها باعث بي شخصيتي و ايجاد ترس در آنها مي شود و پيش خود مي گويند : مادرم که مرا دوست ندارد ، چه فايده اي دارد؟ براي اين که خوشحالش کنم بايد تسليم عقيده اش بشوم .

21- بايد فرزند را آن چنان که هست بپذيريد نه اين که او را آن چنان بخواهيد که آرزو داريد باشد زيرا در مورد دوم اين خطر وجود خواهد داشت که وي حالتي تدافعي بگيرد و خود را در لاکي نفوذ ناپذير محبوس سازد .

22- کودک به کساني علاقه پيدا مي کند که او را درک کنند وسعي نمايند به زبان او صحبت کنند .

23- دانش ديگران را به شرطي مي پذيرد که در پيمودن راهش به او کمک کند ، نه آن که ابزاري براي اثبات ناداني وي ، چه ظاهرا و چه باطنا باشد .

24- اين تصور باطل است که مي توان با تظاهر به کودکي ، بهتر کودکان را درک کرد. زيرا کودکان از تمسخر بيزارند و اين کار را توهين به شخصيت خود مي دانند ، و از آن پس ارتباط با آنها ناممکن مي شود.

25- بهترين راه براي تبادل انديشه با کودک ، استفاده از سرگرمي ها و علايق و رغبت هاي اوست.

26- بايد لياقت ها و توانايي هاي حسي و حرکتي ، ذهني، عاطفي و اجتماعي کودکان را در نظر بگيريد .

27- براي گفتن مطلبي به کودک ابتدا بايد به آنچه قبلا در اين باره مي داند توجه کنيد . از دانسته هاي خود او استفاده کنيد و با همان کلماتي که مي داند با وي حرف بزنيد .

28- براي جلب نظر کودک اصولي مانند دقت ، رفع عامل حواس پرتي و آغاز سخن با ساده ترين جملات را رعايت کنيد .

29- گاهي بهتر است از وي هيچ گونه انتظاري نداشته باشيد به ويژه وقتي که او خسته است و يا نيازي را مانند به دستشويي رفتن ، گرسنگي ، تشنگي و غيره ابراز مي دارد .

30- اگر سؤال شما چند مطلب مجزا را در برمي گيرد ، او سؤال را نمي فهمد در اين صورت نبايد او را لجباز و تنبل يا سر به هوا تصور کنيد چگونه مي توانيم فعاليت هايي را که تصور مي کنيم براي کودک جالب است ، به وي پيشنهاد کنيم ؟

31- توجه به آنچه کودک قادر به انجام آن است : اگر کودک بين آنچه از او انتظار داريم و آنچه خود مي تواند انجام دهد ، تناسبي نبيند ، آزرده خاطر شده و به اضطراب مي افتد ، و در نتيجه فرار نموده و يا گريه را سر خواهد داد .

23- هنگامي دخالت کنيد که خود کودک ديگر دانشي براي استفاده نداشته باشد . موقعي که کودک تجربه اي از آموخته هاي قبلي خود را براي استفاده نداشته باشد ، دخالت بزرگ ترها براي او بسيار جالب خواهد بود ، به شرط آن که اين دخالت ها نيز در طريق استنباط خود او باشد . برخي از اين دخالت هاي مفيد به قرار زيرند :

الف ) براي تشويق کودک به ادامه ي تجربه ي خويش به منظور رسيدن به هدف .

ب) بعضي دخالت ها مي توانند به کودک فرصت بدهند تا مفهومي را که کاملا درک نکرده است به خوبي دريابد و هم چنين عنصر تازه اي را به مفهوم قبلي خود اضافه نمايد .

ج ) کودکان از درک علل شکست هاي خود غالبا عاجزند دخالت در اين جا مي تواند آنها را به راهي ديگر رهنمون شود .

33- اگر کودکي قادر به يادگيري و به کار بردن کلمه ي «نه» است طبعا توان يادگيري « متشکرم» را نيز دارد و همين طور اگر ماهيچه هاي او از هماهنگي کافي براي برداشتن اسباب بازي بچه ي ديگر برخوردار است ، در شرايط و امکانات يکسان ، ماهيچه هاي او توان دادن يکي از اسباب باز ي هاي خويش را به بچه ي ديگر نيز دارد .

34- تا آن جا که ممکن است بکوشيد با زباني ساده ، منطقي و کودک پسند ، مسايل را به فرزندتان تفهيم کنيد . به کودک راه و رسم حيات اجتماعي را بياموزيد ، عملا به او ياد دهيد که پيران را محترم بدارد ، با کوچک ترها مهربان باشد ، افراد هم نوع را دوست داشته باشد و به حيات ديگر انسان ها توجه کند . پدر و مادري که براي کودک نه تنها موجبات ادراک را فراهم نمي کنند ، بلکه مي کوشند به آنچه که کودک دريافته پرده اي بکشند ، با آشنايي به امر تربيت فاصله ي بسيار دارند .

35- از آغاز زندگي ، کودک را به کار وا داريد ، مثلا در گستردن و جمع کردن سفره ، درآوردن قاشق و ليوان و شستن ظروف او را به هم کاري دعوت کنيد و کار ناقض او را بپذيريد تا به کار کردن عادت کند . در تربيت کودکان ، اساس کار روي مدل و الگو است ، زيرا کودک هم موجودي مقلد است و هم حالت قوي قهرمان جويي و قهرمان پرستي در او وجود دارد .

36- کار خير خود را در حضور فرزندان خود عملي کنيد ، بگذاريد فرزند شما دست احسان شما را ببيند وملاحظه کند که چگونه شما به ياري مظلومان و محرومان مي شتابيد و چگونه از وقت خود به نفع اين قشر مايه گذاري مي کنيد .

37- روابط شما با کودکان بايد بسيار صميمانه و خيرخواهانه و در عين حال انديشيده و عاقلانه باشد . بايد با کودک دوست بود و براي او ارزش و براي عقايد و افکارش احترام قايل شد .

38- کودک بايد به والدين ومربيان خود اعتماد داشته باشد ، آنها را دوست و خيرخواه خود بداند و مطمئن باشد در گرفتاري ها مددکار او هستند و زير بازويش را خواهند گرفت و گرنه کودک احساس بي سرپرستي و تنهايي خواهد کرد .

 چه بسيارند کودکاني که در اثر عدم اعتماد به رازداري و راز شنوي والدين ، بلاهايي را که برسرشان آمده با آنها در ميان نمي گذارند و خانواده روزي از مسايل خبر مي يابد که آبرو و شرفش برباد رفته باشد .

39- در سايه ي احترام به کودک است که او بزرگ منش مي شود ، تن به انحرافات نخواهد داد و احساس بزرگي و وقار و متانت خواهد کرد .

40- امر و نهي ها بايد دوستانه و در مواردي همراه با تشويق و تحسين باشد ، تا کودک خود را محکوم نداند و حياتش را در وحشت و نگراني سپري نکند .

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار