كانديداهاي احتمالي انتخابات مجلس دهم در ايلام/ برزخي ها

مقدمه: قريب شش ماه به برگزاری دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در روز جمعه هفتم اسفندماه 94 زمان باقی مانده است. استان ایلام به دلیل برخی تفاوت‌های آشکار و ویژگی‌های خاص خود، قبل از سایر استان‌های کشور شاهد فعالیت و تحرک مدعیان این عرصه و آغاز زودهنگام ماراتن انتخابات می‌باشد.

تبلیغات خانه‌به‌خانه و یارگیری‌های قومی قبیله‌ای بیش از هر مولفه دیگری، وجه تمایز ایلام -و برخی استان‌های مشابه- از سایر استان‌های کشور است؛ همین موضوع، علیرغم عدم اعتقاد نگارندگان به برجسته نمودن نقش ایل و تأکید بر نکوهش انتخاب بر اساس معادلات قبیله‌ای، آنها را لاجرم به سمت اشاره و استفاده از این مولفه غیرقابل‌انکار در این تحلیل پیش برده است.

نویسندگان کوشیده‌اند تا با استفاده از اطلاعات موثق، نگاهی متفاوت و واقع‌گرایانه به موضوع داشته باشند؛ اگرچه به دلیل فقدان منابع كافي و مبهم بودن فضا به دلیل زمانِ زیاد مانده تا ثبت‌نام رسمی و اعلام تأیید صلاحیت‌ها، ناگزیر به استفاده از برخی گمانه‌ها و شنیده‌ها نیز بوده‌اند. نگارندگان اعلام می‌دارند با توجه به عدم شناخت کافی از واقعیت‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و درهم‌تنیدگیهای قومی-قبیله‌ای در حوزه جنوبی استان به خود اجازه قلم‌زنی در آن حوزه را نداده و این مهم را به صاحبان قلم و آگاهان آن دیار محول می‌نمایند.

تمام افراد حاضر در صحنه‌ انتخابات محترم بوده و به طور بالقوه از شانس برگزیده‌شدن توسط مردم برخوردارند، اما چنانچه نام كسي از کاندیداهای محترم در اين تحليل ذكر نشده است، ضمن پوزش، شاید این عدم اشاره به تشکیل نشدن کمپین‌های انتخاباتی و یا پنهان ماندن فعالیت‌ آنها از دید نگارندگان برمی‌گردد. در این تحلیل ذکر نام افراد بر اساس ترتيب حروف الفبا بوده و حجم مطلب نگاشته‌شده درباره آنها نيز به میزان اخبار و اطلاعات کسب شده در مورد هر فرد برمی‌گردد. امید است با شروع و تداوم اخبار و تحلیل‌هایی از این دست، زمینه‌های گرم شدن فضای انتخابات، حضور پرشور مردم و سرافرازي نظام عزیز جمهوری اسلامی ایران فراهم گردد.

سلام اميني

آراء بالا و 61 هزار نفري سلام اميني در انتخابات ميان‌دوره‌اي مجلس نهم اگر چه او را با اختلاف چهارهزار رأي با نفر اول از دستيابي به هدف اصلي بازداشت، اما موجب شد تا بسياري از وی به عنوان پديده انتخابات در آن دوره نام ببرند و آن را پايه‌اي اساسي براي بخت بالاي او در انتخابات آتي و پوشيدن قباي نمايندگي مردم ايلام قلمداد كنند. دلبستگي فراوان به رأي پايه مردم زادگاهش در ملکشاهی و پتانسيل فزاينده‌ي بالاي اين ايل در جهت فرستادن فردي از ميان خود به مجلس پس از دوره‌هاي مختلف، بسياري را بر آن داشته تا شانس بالايي را براي وي -حدأقل در راهيابي به دور دوم انتخابات- قائل شوند. گرچه شنيده مي‌شود با رايزني‌هاي بزرگان و كانديداهاي اين ايل، تعداد كانديداهاي ملکشاهی از 12 نفر به دو نفر كاهش يافته است، اما حضور قدرتمندانه شخصي به نام موسي ميرزايي، چالشي جدي را بر سر راه امینی و هوادارانش قرار داده است. امینی به احتمال زیاد در این مدت از مانور بر روی حضور خود در دوران دفاع مقدس، عنوان جانباز جنگي و همچنين تعلق به جامعه‌ی فرهنگيان و معلمان در جهت جلب حمايت خانواده‌هاي ایثارگران و فرهنگيان غافل نخواهد شد؛ اگرچه کثرت و تنوع افكار در ميان اين قشر و حضور برخي ديگر از كانديداها همچون محمدرضا ناصری‌شوهان با این شاخصه‌ی مشترک باعث تقسيم آرا و گرایش آن به سمت ساير كانديداهاي احتمالي نیز خواهد شد. سلام امینی هيچگاه بطور شفاف مواضع سياسي خود را بيان ننموده است، اما شنيده مي‌شود بطور قطعي عمده برنامه‌هاي خود را به سمت حمايت از جريان اعتدال و مواضع دولت تنظيم خواهد نمود؛ سياستي كه بخشی از آرای اصلاح‌طلبان و اصولگرايان معتدل را به سمت او خواهد كشيد؛ غافل از آنكه تشكيلاتي نبودن او و عدم تعلق به هر يك از جريان‌هاي سياسي رایج، او را از بهره‌برداري و برخورداری از مزایا و آرای اين حوزه محروم خواهد ساخت. اينكه تا ماه‌هاي مانده به انتخابات، موسي ميرزايي از ايل ملكشاهي به نفع سلام امینی كناره‌گيري خواهد كرد؟ تا آن روز مواضع سياسي وي شفاف‌تر از گذشته خواهد شد؟ جامعه ايثارگران و فرهنگيان به چه ميزان او را از حمايت‌هاي خود برخوردار مي‌سازند؟ سوالاتي هستند كه شايد خود اميني نيز هنوز پاسخي قطعی براي آنها نداشته باشد.

صادق چراغي

چراغي را شايد بتوان يكي از جوانترين كانديداهاي ايلي و حزبي انتخابات مجلس دهم در ايلام برشمرد كه ستون‌هاي اميدواري خويش را بر روي تئوري پيوند ايل-حزب متمركز نموده است. تئوري‌اي كه بر مبناي آن آرای ايلي، پايه و مقدمات حضور فردي با تفكر سياسي خاص را در مجلس شوراي اسلامي فراهم می‌آورند. حضور و فعاليت قريب 16 سال در احزاب سياسي اصلاح‌طلب استان و فعاليت‌هاي وي در انتخابات رياست جمهوري يازدهم در ستاد انتخاباتي دكتر حسن روحاني در ايلام، او را به چهره‌اي حامي دولت در سطح جامعه تبديل كرده است. شنيده مي‌شود كه تحركات انتخاباتي چراغي در سطح بزرگان و جوانان ايل اركوازي با نتايج مثبتي روبرو بوده و حتي نگاه اين ايل را به سمت پيوند تفكر سياسي همراه با دولت در جهت امتيازگيري‌هاي احتمالي معطوف نموده است. چراغي با اميد به حضور و فعاليت‌هاي فرهنگي چندساله‌اش در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي استان و سپس فعاليت‌هاي اقتصادي، نيم‌نگاهي نيز به جلب حمايت فعالان حوزه فرهنگي و اقتصادي شمال استان دوخته است. او در این مدت ضمن تأكيد بر سابقه‌ی خود بعنوان موسس اولین تشکل زیست‌محیطی در استان تلاش نموده است تا نگاه فعالان و تشکل‌های این حوزه را به سمت خویش متمایل نماید. آيا تئوري ايل-حزب چراغي به واقعيت خواهد پيوست و حمایت یکپارچه ایل ارکوازی از او را به دنبال خواهد داشت؟ رقيب درون ايلي او لطيف صادقي به چه ميزان از همين حربه استفاده خواهد كرد؟ آيا او خواهد توانست يك رأي از آرای قبيله و يك راي ديگر از آرای تشكيلات سياسي را به سمت خود جذب نمايد؟ اینها همه سوالاتي هستند كه صادق چراغيِ جوان بايد براي دريافت پاسخ آنها زمان بيشتري بگذارد.

احمد شوهاني

شوهاني با تكيه بر تيم انتخاباتي منسجم و تشکیل مثلثِ کارآمد «ایل- دانشگاه- رسانه» توانست به نمایندگی مردم ایلام در مجلس نهم شوراي اسلامي دست یابد. ضلع اول اين مثلث، اتحاد و حمایت همه‌جانبه ايل بزرگ شوهان بود كه راي «بنوار» بسیار مناسبي را براي او فراهم آورد؛ دانشگاهیان و خاصه دانشجوياني كه انبوهی از انرژی و نشاط را به ستاد وي تزریق کردند، ضلع دوم آن را تشکیل دادند. ضلع آخر اين مثلث را نیز اصحاب رسانه و بویژه مطبوعاتي‌های استان تشكيل دادند كه با حمايت موثر و ارایه تحلیل‌های انتخاباتی، نقش مهمي در انسجام‌بخشي و جهت‌دهي افكار عمومي در جهت حمایت از او داشتند. شوهاني آرام‌آرام خود را در حالي آماده‌ي ورود به كارزار انتخابات دهم مي‌كند كه تمام اضلاع اين مثلث با تغييرات مهم و چالش‌برانگیزی روبرو شده‌اند؛ تعدد و حضور چهار نفر دیگر از ایل شوهان در قامت کاندیدا خطريست كه راي پايه احمد شوهانی را با خطر ريزش جدی مواجه كرده است؛ چالشی که تاکنون بزرگان و کاندیداهای این ایل موفق به حل آن نشده و برخی از جلسات آنها در جهت حفظ اتحاد و کاهش تعداد کاندیداها به حداکثر دو نفر بی‌نتیجه مانده است. جمعیت دانشجویی، جمعیتی سیال و در حال تغییر است؛ دانشجویان دیروز، قاعدتاً دانشجویان امروز نیستند؛ اگرچه بخش عمده‌ای از آنها نیز دانشجويانی غيربومي بوده‌اند که اینک دور از ايلام و حوزه انتخابيه به سر مي‌برند. شوهاني در طي سه سال حضورش در مجلس نتوانسته بخش اعظمی از انتظارات و توقعات ضلع سوم و آخر مثلث حاميان خود یعنی مطبوعات و رسانه‌ها را برآورده سازد. به نظر مي‌رسد يكي از مهمترين چالش‌هاي شوهاني در ايام انتخابات، ترميم فاصله‌ي ايجاد شده بين وي و اصحاب رسانه و پاسخگويي به نقد‌هاي تند و تيز و كارشناسانه‌ي اين قشر از حاميان سابق باشد. راهکارهای هواداران شوهانی برای مقابله با این تهدیدها و اندیشه‌ی او برای شكل‌گيري مجدد اين مثلث تشكيلاتي قابل تأمل به نظر مي‌رسد. آنها معتقدند ضلع اول اين مثلث كه پايگاه ايلي و طايفه‌اي‌ست اگر چه با تعدد كانديدا روبروست اما به واسطه‌ي شهرت و برخی حمایت‌ها و فعاليت‌هاي درون‌ایلی او طي سه سال گذشته حتماً يكي از دو راي خويش را به نام شوهانی به صندوق خواهد انداخت؛ انتقال قریب دوهزار دانشجوي ايلامي از ديگر استان‌ها به ايلام توسط شوهانی طی سال‌های نمایندگی‌اش استدلالی است که او برای رفع نگرانی‌ها در حوزه دانشگاه و حفظ پايگاه براي خود در بين دانشجويان به آن دل بسته است. جذب و جلب حمایت تعدادی فرد اثرگذار و بخشی از بدنه رسانه‌ای استان، راهکار منتخب شوهانی برای بهره‌برداری حداقلی از این پایگاه سابق ارزیابی می‌شود. افزون بر موارد مذکور، حمایت و همراهی با دولت در مواضع گذشته و تأکید بر آن در آینده در جهت کسب حمایت عامه مردم و هوادران دولت و همچنین تلاش فراوان برای تصويب منطقه آزاد مهران در مجلس در مدت زمان باقیمانده از دیگر راهبردهای وی برای کسب رأی مجدد است. برآورده نكردن وعده‌هاي انتخاباتي او در دور گذشته در حوزه اشتغال نیز از جمله نقاط ضعف او در انتخابات آتي خواهد بود. اگرچه بعید به نظر می‌رسد او بتواند در کاهش تعداد کاندیداهای ایل به موفقیتی چشمگیر برسد اما باید گذر زمان را به نظاره نشست و دید که آیا نام وی بعنوان نفر اول و یا دوم در تعرفه‌های رای مردم شوهان نوشته خواهد شد؟ و آیا خانواده‌های دانشجویان منتقل‌شده و برخی از مطبوعاتیون استان حمایت لازم را از او بعمل خواهند آورد؟

لطیف صادقی

لطیف صادقی را می‌توان تا بدینجای کار یکی از خوش‌شانس‌ترین‌های این عرصه که بخشی از آن مدیون رایزنی‌های وی در چند ماه گذشته است، دانست. هرچند که سایر کاندیداها در معادلات درون‌قبیله‌ای خود با مشکلی به نام تعدد و تکثر کاندیدا دست و پنجه نرم می‌کنند، صادقی می‌رود تا در اولین گام‌ها، این تهدید بزرگ را به فرصتی ارزشمند برای خود تبدیل نماید. عدم حضور افراد پَروپا قرصی همچون پروفسور علی‌اکبری، فریدون همتی و علی‌اکبر بسطامی در این عرصه بعنوان فرصتی طلایی برای جلوگیری از هم‌پاشیدگی آرای ایل ارکوازی و اتحاد آنان حول محور یک نفر و به احتمال زیاد لطیف صادقی قلمداد می‌گردد. صادقی، رفته‌رفته با فارغ شدن از نگرانی چنددستگی قبیله، با تکیه و مانور بر روی سوابق شورایی و اجرایی خویش، نگاه خود را به سمت سایر سرچشمه‌های رای معطوف داشته است. اگرچه همیشه از او به عنوان فردی اصولگرا یاد می‌شود اما برخی تفاوت دیدگاه‌ها و همچنین رقابت‌های درون‌گروهی با اصولگرایان در دولت‌های نهم و دهم، ظن حمایت تشکیلاتی اصولگرایان از وی را کمرنگ می‌نماید و خصوصاً در دور اول -به فرض دو مرحله‌ای شدن انتخابات- بعید به نظر می‌رسد که نام او در لیست تشکیلاتی اصولگرایان ایلام به چشم بخورد. گفته می‌شود صادقی به همان مقدار که از آرای تشکیلاتی دور می‌شود به همان میزان و شاید هم بیشتر می‌تواند آرای اصولگرایان معتدل و بخشی از بدنه‌ی اصلاح‌طلبان -در صورت عدم حضور دو فرد اصلاح‌طلب- را به سمت خویش جذب ‌نماید. پیش‌بینی می‌شود صادقی برای فرار از دام افراط و آسیب‌های احتمالی آن و همراهی با جو غالب جامعه که همراهی و همکاری نماینده با دولت را امتیازی مثبت به شمار می‌آورد، در سربرگ شعارهای تبلیغاتی خود، همکاری با دولت دکتر حسن روحانی را بگنجاند. او از گذشته‌های دور نشان داده است که از نیرو، پتانسیل و ذکاوت تبلیغاتی بالایی نیز برخوردار است؛ چنانچه انتخاب عنوان «شیر دره‌ی پنجشیر» توسط او در انتخابات ادوار گذشته شوراها و همچنین سی‌دی‌های تبلیغاتی‌اش در انتخابات میاندوره‌ای مجلس نهم، مؤید این ادعاست. شنیده می‌شود تحرکات و برخی مواضع و مطالب او در شبکه‌های اجتماعی با استقبال روبرو شده است. باید دید که انتخاب مشی اعتدال در سیاست توسط او تا چه حد موفقیت‌آمیز است؟ نحوه تعامل او با معدود کاندیداهای باقیمانده ایلِ هزاره ارکوازی همچون صادق چراغی و تصمیم نهایی اين ایل چگونه خواهد بود؟ آیا شبکه‌های اجتماعی با او همراه شده و موج انتخاباتی لازم را در جامعه برای وی به راه خواهند انداخت؟ برای رسیدن به پاسخ این سوالات باید منتظر گذشت زمان ماند.

عمران علي‌محمدي

علي‌محمدي نماينده كنوني مردم ایلام در مجلس شوراي اسلامي در تلاش است تا با تكرار و تعميق سياست‌هاي انتخاباتي خويش در دور گذشته، گوي رقابت را از ساير رقبا بربايد؛ سياستي كه سرفصل اصلي آن را حضور ساده و صميمانه در بين عامه‌ي مردم تشكيل داده است. او در دور قبل با تكيه بر ادبيات، گفتار و پوشش عامه‌پسند توانست موجي را در ميان توده‌هاي مردم به راه اندازد و خصوصاً در بسيج جمعيت حاشيه‌ی شهرها و مناطق روستایی موفق عمل نمايد. اگرچه عده‌اي معتقدند حضور مداوم او در اينگونه لايه‌هاي اجتماعي سبب راهيابي‌اش به مجلس شد، اما ناگفته هويداست كه عدم حضور افراد شاخص و رأي‌آور در قامت كانديدا در شهرستان‌هاي سيروان و شيروان‌چرداول در فراهم نمودن مقدمات اتحاد مردم اين ديار در حمايت حداکثری از او بي‌تأثير نبود؛ نقطه قوتي كه امروز ديگر با حضور و فعاليت كانديداهاي متعدد از نقاط مختلف اين خطه با تهديدات جدي مواجه شده است. گرچه علي‌محمدي تمام تلاش خود را بر جور نمودن رأي «بنوار» در اين منطقه خواهد داشت، اما شنيده مي‌شود او اين روزها در انديشه تغيير تاكتيك براي تبديل نمودن رأي «سروار» دور قبل خود در بين مردم ايل ميشخاص- به واسطه قرابت فاميلي و عدم اعلام آمادگي كانديدايي از اين بخش- به رأي «بنوار» در اين دوره مي‌باشد. موضوع ديگري كه مي‌تواند در افزايش اقبال عمومي به او -همچون احمد شوهاني ديگر نماينده استان- تأثير بسزايي داشته باشد، بحث تصويب منطقه ويژه اقتصادي مهران بعنوان منطقه آزاد در مجلس شوراي اسلامي است كه بايد ديد آيا او خواهد توانست در اين زمينه به توفيقي دست يافته و از اين پتانسيل به نفع خود و مردم استان بهره‌برداري نمايد؟ بيان عملكرد سه ساله و تشريح پيگيري‌ها، تعداد و چگونگي جلسات مشترك خود با مسئولين و دولتمردان كشور به احتمال فراوان شاكله‌ي اصلي سخنراني‌هاي او و فعاليت‌هاي ستاد انتخاباتي‌اش را تشكيل خواهد داد. اگرچه علي‌محمدي با مانور بر روي عضويت در كميسيون اصل نود و نائب رئيسي كميسيون اجتماعي مجلس شوراي اسلامي خواهد توانست بخشي از وزن سياسي خود را را در ميان مردم به نمايش گذاشته و با يادآوري حمايت و همراهي خود با دولت تدبير و اميد سعي در جذب لايه‌هاي حامي دولت بنماید، اما مطمئناً حضور افرادي همفكر با اين دولت و خصوصاً كانديداتوري افراد شناخته‌شده‌اي چون داريوش قنبري كه مشهور به همراهی با این دولت و رفاقت ديرينه با دولتمردان آن است، قدرت مانور زيادي در اين حوزه را از او خواهد گرفت. اگرچه همراهان علی‌محمدی تلاش خواهند نمود تا نام او را در لیست اصولگرایان استان جای دهند، اما طبیعتاً کاندیداهای اصولگرایی چون صادقی، ناصرزاده، نصراللهی و ملکی بیکار ننشسته و در این مسیر او را با چالش مواجه خواهند ساخت. آیا او با انديشيدن تدابير لازم خواهد توانست سایر رقبای سیروانی و شيروان‌چرداولی را وادار به انصراف و همراهی با خود ‌نماید؟ آیا باز هم مردم بخش میشخاص(سیوان) از او حمایت حداکثری خواهند داشت؟ آيا او در نهايت از حمايت و همراهي تشكيلاتي اصولگرايان برخوردار خواهد شد؟ آيا تكرار و توسعه جمله‌هاي منتسب به او در ادوار قبل همانند نشستن بر روي «نه‌مگ» در مجلس به جاي صندلي سبز بهارستان مي‌تواند در تهييج مردم حاشيه شهرها و جامعه‌ي روستايي موفق عمل كند؟‌ علی‌محمدی قطعاً جواب این قبیل سوالات را با پيمودن اين مارتن چند ماهه خواهد یافت.

داریوش قنبری

قنبری نماینده مردم ایلام در مجالس هفتم و هشتم اگرچه هنوز فعالیت‌های معمول انتخاباتی خود را استارت نزده است اما کاندیداتوری خویش را با استعفا از مقام مشاور ارشدی وزیر نفت اعلام نموده است. او به مانند دوره‌های گذشته بخت اول خود را بر جلب حمایت حداکثری مردم زادگاهش ایوان و پشتیبانی همفکران اصلاح‌طلب خویش در عرصه‌های مختلف قرار داده است تا بلکه با حضور سه‌باره در مجلس شورای اسلامی، رکوردی دست‌نیافتنی را تنها و تنها به نام خویش در استان ایلام ثبت نماید. روی کار آمدن دولتی همسو با سیاست‌های اصلاح‌طلبان- تدبیر و امید- و عدم امکان تکرار انتقادهای تند و گزنده از این دولت -که اکثریت تحليلگران دلیل اصلی شهرت او را مدیون انتخاب این سبک انتقادی می‌دانند- قطعاً دست قنبری را برای ایجاد شور انتخاباتی در میان هواداران و عامه‌ی مردم خالی گذاشته است و او را در اندیشه‌ی اتخاذ تاکتیکی جایگزین فرو برده است. تعدد کاندیداهایی با زادگاه مشترک اگرچه باز هم گریبان وی را گرفته است اما این برای اولین بار نیست که رای «بنوار» قنبری در شهرستان ایوان را با چالشی جدی مواجه می‌سازد. اینکه قنبری سیاست گفتگو و اقناع را برای نشاندن سایر رقبای ایوانی -به مانند میان‌دوره‌ای مجلس هفتم-در پیش خواهد گرفت و یا به رقابت با آنان پرداخته- به مانند مجلس هشتم- و با جذب حداکثری آراء مردم ایوان با فاصله‌ای زیاد از آنها پیشی می‌گیرد، دقیقاً مشخص نیست، اما شنیده می‌شود او تاکنون بیکار ننشسته و یکی-دو نفر از کاندیداهای این شهرستان را با رایزنی‌ها و ارتباطات خود از حضور در این عرصه منصرف نموده است. پیش‌بینی می‌شود که همراهی با دولت یازدهم به قصد امتیازگیری‌های مختلف به سود مردم استان و استفاده از ارتباطات و نزدیکی خود با دولتمردان حاضر، شعار و سیاست جایگزین او را در مواجهه با دولت تعریف نموده تا اینبار و در جهتی عکسِ سیاست پیشین، میزان محبوبیت مردمی خود را حفظ نماید. اگرچه ایراد نطق‌ها و اتخاذ مواضع روشن در موضوعات مختلف کشوری، حضور چند‌باره در مجلس، سخنگویی فراکسیون اقلیت- اصلاح‌طلبان مجلس هشتم- و حضور در برنامه‌های مختلف رادیویی و تلویزیونی به عنوان کارشناس، نام داریوش قنبری را به یک بِرَ­­­­­ند معتبر سیاسی تبدیل کرده است اما همراه نمودن بسیاری از یاران رنجیده‌خاطر در اردوگاه اصلاخ‌طلبان نه کاری غیرممکن اما انرژی زیادی از او را صرف خود خواهد ساخت. پاسخ به اینکه آیا قنبری موفق به یکدست نمودن مردم زادگاهش در حمایت از خود خواهد شد؟ حمایت همه‌جانبه‌ی اصلاح‌طلبان به مانند گذشته شامل حال وی خواهد شد؟ و اینکه او تا چه میزان تئوری «همراهی با دولت به نفع ملت» را در میان افکار عمومی نهادینه خواهد ساخت؟ اندکی زود به نظر می‌رسد.

منت محمدي

محمدی برخلاف برخی از افراد حاضر در صحنه، بنای برنامه‌ها و مانورهای انتخاباتی خود را بر روی فعالیت‌های اجرایی و عمرانی متمرکز نموده است؛ به راحتی می‌توان دلیل این انتخاب متناسب را به سوابق اجرایی او در قامت شهردار صالح‌آباد، مهران و اخیراً شهردار لومار ربط داد. او می‌رود تا با برجسته نمودن اهمیت تسلط نماینده مجلس به امورات اجرایی به جهت مزایای بهره‌گیری از این تسلط و تجربه، نگاه مردم حوزه انتخابیه را به سمت خویش معطوف نماید. حضور او در قامت شهردار سه شهر فوق‌الذکر او را به حمایت حداکثری مردم این شهرها و حومه‌های آنها امیدوار نموده است؛ نقطه ‌امیدی که با حضور یک محمدی دیگر بنام علی‌محمد از خطه صالح‌آباد و افرادی همچون علی‌محمدی، نوریان و ... از لومارِ سیروان کمرنگ می‌گردد. محمدی به مانند سایر کاندیداها رایزنی‌های انتخاباتی خود را از درون ایل آغاز نموده و بخت اول خود را بر حمایت یکپارچه مردم چرداول قرار داده است. آیا صالح‌آبادی‌ها، مهراني‌ها و لوماری‌ها خدمات منت را به یاد داشته و به حمایت از او برمی‌خیزند؟ آیا تجربه اجرایی و عمرانی، کالای رایج و امتیازِ غالب بازار انتخابات خواهد شد تا محمدی از آن طرفی ببندد و یک قدم خود را به بهارستان نزدیکتر نمايد؟ با حضور و تعدد کاندیداها در شهرستان شیروان‌چرداول، جايگاه محمدي در معادلات اين شهرستان كجا خواهد بود و او تا چه میزان می‌تواند خود را برجسته‌تر از ساير رقبا به مردم معرفي نمايد؟ به سختی می‌توان پاسخی برای این دست سوالات یافت مگر آنکه زمان بگذرد و فضا شفاف‌تر از این روزهایی که هست بگردد.

حبيب‌الله منصورپور

منصورپور از جمله كانديداهايي است كه اخيراً و پس از انصراف هم‌قبيله‌اي خود محمدتقي قاسمي از ايل دهبالايي جان تازه‌اي به خود گرفته و بصورت علني فعاليت‌ها و مقدمات تشکیل كمپين انتخاباتي خود را از درون ايل آغاز نموده است. تك‌كانديد بودن او در درون ايل دهبالايي، اميد او به نفوذ در درون جمعيتي بزرگ و اثرگذار بنام «ايلامي‌ها» و همچنين اميد فراوان او به جلب حمايت مردم «پنجستون» - هفت‌چشمه، مهدي‌آباد، فاطميه، بانقلان و چالسرا- باعث شده تا او و همراهانش با اميدواري بيشتري به فعاليت‌هاي انتخاباتي خود ادامه دهند. انتخاب منصورپور بعنوان نفر اول و يا دوم در صندوق‌هاي مناطق پنجستون در انتخابات میان‌دوره‌ای مجلس سال 84 در تشجيع او براي کسب راي حداكثري مجدد از مردم اين خطه نقش اساسي ايفا مي‌نمايد. حشر و نشر و همنشيني ايلامي‌ها با ساكنان قديمي ايلام يعني دهبالايي‌ها، هواداران منصورپور را به اتحاد و همبستگی این دو و جلب حمايت حداكثري اين بخش از جامعه‌ی ایلام اميدوار كرده است. طرفداران منصورپور معتقدند كه عملكرد دوساله‌ی او در شهرداري ايلام و جرياناتي كه منجر به كناره‌گيري او از این سمت شد، در افزایش شهرت و کسب محبوبيت در ميان اقشار مختلف جامعه خصوصاً جوانان شده است كه نمونه عكس‌العمل‌ها را می‌توان در شبكه‌هاي اجتماعي آن مقطع در حمايت از او مشاهده كرد. شنیده می‌شود که منصورپور در تلاش است تا ستون محكمي از خيمه انتخاباتي خود را بر حمايت فكري همفكران خود يعني جريان حامي دولت و اصلاح‌طلبان استوار نمايد تا بلكه از آراي اين حوزه نيز بي‌نصيب نماند. حضور طولاني‌مدت در سازمان نظام مهندسي استان، منصورپور را به حمايت و همراهي اين قشر تأثيرگذار در صحنه‌ي انتخابات اميدوار نموده است. متحد كردن دهبالايي‌ها و جلب حمايت ايلامي‌ها انرژي زيادي را مي‌طلبد و حضور فردي بنام نصراللهي از ایل پنجستون، تحليل و اميدواري هواداران منصورپور را با چالش اساسي مواجه مي‌سازد. حضور افرادي همچون قنبري، چراغي، ناصري‌شوهان و ... از اردوگاه اصلاح‌طلبان نيز قرار گرفتن نام منصورپور در ليست اصلاح‌طلبان و يا حاميان دولت را با رقابتی درون‌گروهی و سخت مواجه مي‌سازد. آيا دهبالايي‌ها نيز به مانند ساير قبایل از خود مايه گذاشته و با تلاشی مضاعف حولِ محور منصورپور در انتخابات حاضر مي شوند؟‌ ايلامي‌ها تا چه ميزان قرابت قديمي خود با ايل دهبالايي را زنده نموده و بصورت حداكثري از كانديداي آنها حمايت مي‌نمايند؟ نصراللهي در عرصه رقابت‌ها باقي مانده و حوزه راي منصورپور در ميان پنجستوني‌ها را با مشكل مواجه خواهد ساخت؟ زمان كه بگذرد رفته‌رفته جواب بسياري از اين سوالات نیز مشخص خواهد شد.

محمدرضا ناصری‌شوهان

ناصری‌شوهان بیش از هر فرد حاضر در صحنه‌ی رقابت‌ها سعی دارد تا با تکیه بر سوابق گذشته خود با چهره‌ای سیاسی و با تابلوی اصلاح‌طلبی بخت خود را برای دستیابی به کرسی نمایندگی مردم ایلام بیازماید. او در این مدت با رایزنی‌های پیشاانتخاباتی تلاش زیادی در جهت قرار گرفتن نامش در کنار داریوش قنبری به عنوان زوج انتخاباتی اصلاح‌طلبان در حوزه شمالی استان نموده است؛ هدفی که دستیابی به آن با توجه به عضویت وی در شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان در ادوار مختلف و همچنین ریاست حزب اعتماد ملی در استان ایلام آسان می‌نماید. محمدرضا به موازات برافراشتن تابلو سیاسی، ضلع دیگری از فعالیت‌های انتخاباتی خویش را بر جذب حمایت قبیله‌ای ایل بزرگ «شوهان» استوار نموده است؛ اگرچه قطعاً در گام‌های اول با موانع فراوانی مواجه است. حضور کاندیدایی در قامت نماینده کنونی مجلس به نام احمد شوهانی از ایل شوهان فی‌البداهه بر دشواری‌های مسیر او افزوده است. برخی دلخوری‌های ولو کوچک اما پر سر و صدا با یکی از اعضای حزب اعتماد ملی ایلام در انتخابات مجلس هشتم در قامت کاندیدا که از حمایت این حزب و ریاست آن یعنی محمدرضا ناصری‌شوهان برخوردار نشد، ممکن است در سقف اجماع اصلاح‌طلبان بر روی وی ترکی ولو کوچک ایجاد نماید. رقابت درون‌‌تیره‌ای با کاندیدایی جوان و پرانرژی از تیره «کَلَوَند» ایل شوهان به نام روح‌اله ناصرزاده که به احتمال زیاد از حمایت تشکیلاتی اصولگرایان و حداقل با هدف شکستن آرای ناصری‌شوهان برخوردار می‌شود و همچنین برخی نامزدهای دیگر مانند ملکی و طاهری، روزهایی سخت را پیشِ ­­­­­روی او قرار داده است. اگرچه با اندکی رصد کردن اخبار غیررسمی می‌توان او را یکی از پرکارترین نامزدها در این مرحله از کار دانست، اما جدای از تعدد کاندیداها در ایل شوهان، بزرگترین تهدید مشترک تمام کاندیداهای این ایل که بیشتر شاید متوجه ناصری‌شوهان و احمد شوهاني شود، تخلیه و یا کاهش انرژی و انگیزه‌ی این ایل در انتخابات دور گذشته است که منجر به فرستادن احمد شوهانی به مجلس شد. مورد حمایت قرار گرفتن از جانب خانواده‌ی شهدا، جانبازان و ایثارگران به واسطه‌ی سابقه‌ی حضور مداوم او در جبهه‌های جنگ و عنوان جانباز شیمیایی یکی دیگر از نقاط امیدواری ناصری‌شوهان را تشکیل می‌دهد. آیا او موفق به ترمیم شکاف‌های درون‌قبیله‌ای و دمیدن روحی تازه در کالبد ایل شوهان در جهت متحد نمودن آنان به نفع خود خواهد شد؟ آیا نام ناصری‌شوهان نهایتاً در لیست انتخاباتی اصلاح‌طلبان شمال استان قرار می‌گیرد؟ خانواده ایثارگران تا چه میزان او را از حمایت‌های خود برخوردار می سازند؟ اینها همه سوالاتی هستند که پاسخ آنها در ماه‌های آینده مشخص خواهد شد.

توضيح : با نزديك شدن به اسفند ماه و گرم شدن تنور انتخابات در استان ايلام، پايگاه رأي آوري ديگر كانديداهاي احتمالي كه از شانس بالايي برخوردار باشند بررسي خواهد شد.

مجید بگ‌نظری و سعید بگ‌نظری/عصرایلام