روزنامه های قزوین چه نوشتند؟
از اوضاع نابسامان ورزش قزوین همچنان خبرهای خوبی به گوش نمی‌رسد، از وضعیت سرگردان بعضی هیات‌های برند استان که بگذریم خبر حذف تیم والیبال جوانان استان در مسابقات کشوری به خاطر استفاده از بازیکن صغر سنی، دردی بود که به دیگر دردهای ورزشی اضافه شد،
تاریخ انتشار: ۰۴ شهريور ۱۳۹۴ - ۰۸:۱۴ 26 August 2015
از اوضاع نابسامان ورزش قزوین همچنان خبرهای خوبی به گوش نمی‌رسد، از وضعیت سرگردان بعضی هیات‌های برند استان که بگذریم خبر حذف تیم والیبال جوانان استان در مسابقات کشوری به خاطر استفاده از بازیکن صغر سنی، دردی بود که به دیگر دردهای ورزشی اضافه شد، این درد وقتی غیرقابل تحمل‌تر می‌شود که بدانیم دوستانی از قزوین، آمار بازیکنان خودمان را به مسئولان برگزاری رقابت‌ها داده‌اند بازیکنانی که سرپرست هیات والیبال استان می‌گوید به هیچ عنوان از نظر شناسنامه‌ای صغر سنی ندارند؛ اینکه صغر سنی دارند و یا ندارند مهم نیست، مهم این است که افرادی از قزوین راپرت والیبالیست‌های خودمان را داده‌اند تا تیم قزوین را محروم کنند این واقعا اوج تنگ نظری است که بخواهیم به خاطر پاره‌ای خصومت‌های شخصی، تمام زحمات یک تیم و یک مربی را بر باد بدهیم که مثلا دلمان خنک شود. اگر عدم صغر سنی بازیکنان تیم مشخص شد چه؟ آقایانی که چنین کار شرم‌آوری کرده‌اند چه جوابی دارند که به خانواده‌های این ورزشکاران بدهند. اگر واقعا تیم قزوین از بازیکن صغرسن استفاده کرده باشد که جای خجالت دارد چون بدست آوردن قهرمانی و رسیدن به موفقیت به هر طریقی اصلا پسندیده و زیبا نیست، ولی سوی دیگر قضیه را هم باید در نظر گرفت، همه‌ی این اتفاقات فقط می‌تواند یک دلیل داشته باشد و آن هم مشخص نبودن رئیس و یا متولی اصلی هیات است. مدت‌هاست که هیات والیبال شده پاتوق رفت و آمد مدیران سیاسی و غیرسیاسی استان که به هوای آوردن پول و اعتبار به این سمت گماشته می‌شوند، ولی در نهایت نه پولی می‌آورند و نه اعتباری. آخر کار هم بدون اینکه سرانجام هیات و ورزشکاران را در نظر بگیرند، خیلی راحت به بهانه‌ی اینکه وقت کافی برای اداره‌ی امور ندارند، عطای ماندن را به لقایش می‌بخشند و می‌روند. آن وقت است که تربیت بدنی کاسه‌ی چه کنم چه کنم بدست می‌گیرد و دوباره باید به فکر سر و سامان دادن به هیات باشد. این فقط یک نمونه از مشکلاتی است که بعضی از هیات‌های ما با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. قصه‌ی هیات فوتبال ما که دارد کم کم به یک لطیفه تبدیل می‌شود، آنقدر مطبوعات، رسانه‌ها و دلسوزان فوتبال گفته‌اند و خودشان شنیده‌اند بیشتر به یک سردرد تبدیل شده و نه یک سوژه. البته تنها فوتبال نیست چندین هیات ورزشی ما چنین شرایطی دارند و جالب اینکه هیچ قدرتی هم نیست که به وضعیت موجود سر و سامان بدهد. به شرایطی که این روزها بر ورزش استان حاکم است، شایعه‌های رفتن محمد مشهدی آقایی، مدیرکل ورزش و جوانان را هم اضافه کنید تا معلوم شود که چه بلبشویی در ورزش استان حاکم است. البته این مورد اصلا قابل هضم نیست، عملکرد محمدمشهدی آقایی در ورزش استان چه خوب و چه بد، نمی‌تواند عامل کنار گذاشتنش باشد، بهتر آن است که به جای برکناری، معاونین و مشاورین قوی و خوب در کنارش گمارد. افرادی که اگر ضعفی در او هست، با نقاط قوت خود بپوشانند. سال‌هاست که ورزش قزوین از رفت و آمد مکرر مدیران، ضربه می‌خورد. هر استانداری که می‌آید، می‌خواهد مدیر خودش را بیاورد، این درست که جابجایی قدرت در هر دوره‌ی انتخابات انجام می‌شود اما سیاسی بازی نباید وارد ورزش شود اگر مدیری واقعا توانایی کار دارد فارغ از مباحث سیاسی چند سال بر سند ریاست اداره‌ی کل ورزش بماند، همه‌ی جریانات هم باید کمکش کنند تا ورزش‌مان به سر و سامان برسد در طی 3 الی 4 سال گذشته حدود 5 یا 6 مدیرکل به ورزش قزوین آمده و رفته‌اند اگر به ریشه‌ی رفت و آمدهایشان نگاه کنیم، رگه‌های قوی از سیاست دیده می‌شود همین الان هم نمایندگان ما در مجلس برای آوردن مدیران مدنظر خود در ادارات جنگ‌های زیرزمینی دارند و هر کسی می‌خواهد مدیر همسو با سیاست‌های خود را بیاورد. بهتر است این جریانات فکری، کمی هم به فکر فضای نامطلوب ورزش استان باشند. به هر حال آنچه امروز در ورزش می‌بینیم اصلا خوشایند نیست، در حالی که استان‌های دیگر روز به روز به روند مدال‌آوری خود می‌افزایند، اینجا جنگ زرگری بر سر آوردن آدم‌های هم طیف است، امیدواریم برای یکبار هم که شده مدیری بیاید و برای حداقل سه الی 4 سال در ورزش قزوین بماند، آن هم مدیری مقتدر که بتواند برخی از این آقایان بادمجان دورقاب چین را جمع و از اداره بیرون کند.