وی در پاسخ به این سوال که بهترین پاسخ به جنایت آمریکا چیست، عنوان کرد: پیشنهاد من، خویشتن داری و مذاکره بین ایران و آمریکا است!
بیمقدار متذکر شد: امیدوارم جنگی بین دو کشور رخ ندهد، زیرا پیروزی در برابر آمریکا و هم پیمانانش یعنی انگلیس و فرانسه کاری سخت به نظر میرسد.
*اینکه پس از شهادت یک سردار ایرانی، حرف از مذاکره با قاتلان او زده شود حاکی از منطق استیصال و ترس گوینده دارد.
صد البته که ایران اسلامی هرگز جز دفاع و خویشتنداری مسلکی نداشته و نخواهد داشت اما پیوند زدن این خویشتنداری و قصاصی که حتی آمریکا هم وجوب آنرا بعنوان حق ایران پذیرفته است؛ با چیزی به نام مذاکره؛ حاکی از یک مشی و مرام خطرناک دارد که جز در اردوگاه اصلاحات ردّی از آن نیافتهایم.
همچنین اگرچه جنگی بین ایران و آمریکا رخ نخواهد داد و آمریکا و اذناب او هم کوچکتر و دست و پا بستهتر از این هستند که در پاسخ به انتقام یا انتقامهای ایران وارد جنگ شوند (چه اگر غیر از این بود دست به ترور نمیزدند!) اما مشخص نیست چرا آقای بیمقدار حتی اهل مطالعه و به یاد آوردن هم نیست و تاریخ جنگ سوریه و تاریخ هشت سال دفاع مقدس را به خاطر نمیآورد؟!
تاریخی که به وضوح نشان میدهد ایران اسلامی چگونه توانست در مقابل بیش از 80 کشور دنیا یک تنه بایستد و طرحهای مشترک آمریکا و انگلیس و فرانسه را در دو جنگ ایران و عراق و در جنگ سوریه، جملگی نقش بر آب کند و حتی در جنگ بوسنی در قلب اروپا هم بجنگد.
اینکه بیمقدار نتوانسته یا نخواسته که این تواریخ را به خاطر بیاورد؛ سؤالیست که باید با تأملات ضد امنیتی به آن نگریست.