رژیم صهیونیستی اواخر دی ماه به یک عملیات تهاجمی نظامی در بخش سوری بلندیهای جولان دست زد که در نوع خود بی نظیر بود. در این عملیات، یک کاروان متشکل از چند نظامی حزب اله لبنان و یک سردار سپاه قدس ایران به شهادت رسیدند. رژیم صهیونیستی بلافاصله پس از دریافت گزارش مربوط به شخصیتها و نظامیان هدف گرفته شده و ملیت آنان به سرعت وارد عمل شد و برخلاف رفتار متعارف ارتش اسرائیل (که سیاست سکوت را در عملیات مشابه در پیش می گیرد) به منابع نظامی خود دستور داد پیامهای آرامش بخشی برای حزب اله لبنان و ایران ارسال کند. این منبع نظامی در گفت و گو با رادیو ارتش صهیونیستی گفت که نظامیان اسرائیل از هویت عناصر این کاروان آگاهی نداشته اند.
حزب اله لبنان طی بیانیه ای اعلام کرد که جهاد مغنیه فرزند شهید عماد مغنیه در عملیات تهاجم هلی کوپترهای اسرائیل در میان شهدا قرار دارد. در همین حال سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی بیانیه ای اعلام کرد که سردار اله دادی یکی از سرداران سپاه قدس در عملیات نظامی ارتش صهیونیستی به شهادت رسیده است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بیانیه خود تأکید کرد که مستشاران نظامی سپاه قدس مستقر در سوریه مشغول بازدید روتین از منطقه قنیطره در خاک سوریه بودند که مورد هدف موشکهای ارتش صهیونیستی قرار گرفتند، نکته جالب توجه در فضای رسانه ای خاورمیانه بویژه شبکه های نامدار، بی تفاوتی، سکوت و در پاره ای رسانه ها طرح پرسشهایی در مورد علت حضور مشاوران نظامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سوریه بود.
قصد نگارنده در این نوشتار بررسی ابعاد میان مدت و بلندمدت این عملیات نظامی اسرائیل است، زیرا بدون هیچ تردیدی هیچ توصیفی جز «عملیات تروریسم دولتی» برای این تهاجم ارتش صهیونیستی نمی توان برگزید:
الف. چنانکه همه می دانند منطقه قنیطره آخرین منطقه خالی از سکنه سوریه است که بر بلندیهای اشغالی جولان مشرف بوده و طی چند ماه اخیر شاهد عملیات گسترده از سوی جبهه النصره بوده است. اکنون بخشهایی از شهر قنیطره سوریه تحت تصرف شورشیان وابسته به جبهه النصره قرار دارد. شورشیان النصره برای تصرف این منطقه تلفات زیادی متحمل شدند. حتی برخی خبرگزاریها در همان زمان اعلام کردند که واحدهای امداد پزشکی ارتش اسرائیل زخمیهای جبهه النصره را برای درمان فوری به بخش اشغالی بلندیهای جولان منتقل می کردند. تصرف منطقه قنیطره در چارچوب تصرف کمربند جنوبی محافظ دمشق پایتخت سوریه صورت می گیرد. رژیم تل آویو تا کنون از هر گونه واکنش علیه شورشیان النصره که به چند قدمی خطوط تماس در بلندیهای جولان قرار دارند پرهیز کرده است.
ب. ارتش سوریه از آغاز بحران داخلی این کشور در سال 2011 میلادی تلاش کرد کمربند حومه دمشق را از شمال (جبل قاسیون) از شرق (غوطه شرقی منتهی به فرودگاه بین المللی دمشق) از غرب (منطقه زبدانی منتهی به مرز با لبنان) و جنوب (شهر قنیطره واقع در 20 کیلومتری دمشق) در دایره دفاع استراتژیک قرار داده و به هر قیمتی امنیت پایتخت و حومه آن را حفظ کند. برخی واحدهای نظامی حزب اله لبنان و نیز برخی واحدهای مستشاری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در چارچوب دفاع از دمشق به ارتش سوریه کمک می کنند. از این رو دید و بازدید و گشت زنی روتین نظامی برای ارزیابی موقعیت نیروها در مناطق یاد شده امری متعارف در محاسبات نظامی به شمار می رود.
ج. ورود ارتش صهیونیستی به معادله موجود در این منطقه از منظر نظامی، تغییر قواعد رویارویی و طرفهای آن، تجاوز آشکار به یک کشور مستقل و اجرای عملیات نظامی منتهی به قتل عناصر همپیمان ارتش سوریه به شمار می رود. بدینترتیب حق پاسخگویی به این تجاوز نظامی ارتش صهیونیستی برای سوریه محفوظ بوده و حق انتقام قتل تعدادی از مستشاران نظامی کشورهای ثالث برای حزب اله لبنان ایران محفوظ می ماند. ارتش رژیم صهیونیستی با آگاهی از پیامد طبیعی تجاوز خود، اقدام به ارسال پیامهای آرامش بخش به بیروت و تهران کرد، اما این پیام آرامش بخش حقوق طرفهای زیان دیده این تجاوز را بویژه حق پاسخگویی در زمان و مکان مناسب ملغی نمی کند. نکته مهم این است که منبع غیررسمی ارتش صهیونیستی روی عدم شناسایی ملیت عناصر کاروان هدف گرفته شده پافشاری کرد، اما روزنامه هآرتس چاپ اسرائیل دو روز پس از این تجاوز فاش کرد که نیروی هوایی ارتش اسرائیل با ردیابی تلفنهای همراه عناصر این کاروان و موقعیت دقیق آن و حتی مکالمات آنها از سوی بخش اطلاعات ارتش فرمان اجرای حمله را دریافت کرده و از آنجا که این عملیات، ماهیتی برون مرزی داشته مجوز نهایی آن باید از سوی نخست وزیر صادر شود. از این رو، وارونه سازی حقیقت از سوی ارتش صهیونیستی که با هدف کاهش ضرب آهنگ این تجاوز سبعانه صورت گرفته، فقط مسئولیت رهبران تل آویو را برای تقبل پیامدهای طبیعی این تجاوز سنگین می کند.
د. برخی ارزیابیهای مربوط به این تجاوز ارتش صهیونیستی، موضوع را فراتر از یک اقدام نظامی می داند. چنانکه همه می دانند بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی طی چند ماه اخیر با صدها ترفند و فشار و لابیگری و تهدید تلاش کرده و می کند که قدرتهای بزرگ بویژه ایالات متحده امریکا و اروپا از آنچه نتانیاهو اذعان غرب به اتمی شدن ایران می خواند فاصله گرفته و هیچ توافق جامع اتمی میان ایران و کشورهای1+5 صورت نگیرد. این موضوع تا آنجا پیش رفت که باراک اوباما رئیس جمهور امریکا در واکنش به تلاش جمهوریخواهان کنگره و سنای امریکا برای اعمال تحریمهای تازه علیه ایران طی یک موضع طعنه آمیز اما به شدت افشاگرانه، «پول و سیاست» را عامل پنهان این ماجرا دانست. در نتیجه به نظر می رسد که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی شخصاً با صدور فرمان حمله به کاروان حزب اله و ایران در قنیطره سوریه قصد داشته که به همپیمانان خود در واشنگتن و پایتختهای اروپا موضوع ایران هراسی را به اوج برساند و منطق آنان را در مورد ضرورت وضع تحریمهای جدید علیه ایران و عدم دستیابی غرب به توافق اتمی با تهران تقویت کند.
برخی از کارشناسان امور اسرائیل بر این باور هستند که هر چه زمان مربوط به دستیابی کشورهای 1+5 با ایران بر سر پرونده اتمی به مهلت اعلام شده نزدیک می شود توطئه های جناح افراطی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی برای برهم زدن شرایط توافق افزایش می یابد.
منبع: تابناک
