کد خبر: ۵۲۱۰۶
تاریخ انتشار: ۰۳ تير ۱۳۹۴ - ۰۰:۳۲ 24 June 2015

محمد نعمتی :: روزگاری به درازای زمان  ، كوههای سر به فلك كشیده ی زاگرس و جنگلهای  انبوه بلوط آن نماد ایستادگی و مقاومت زنان و مردانی است  كه جاودانگی و سلحشوری را معنا می كنند . بلوط نماد مقاومت و پایمردی زاگرس نشینان و جلوه ای ازشكوه بی همتای این سرزمین است  ، بلوط میوه ی درختی سخت كوش و مبارز است كه ریشه های آن بر اندام سترگ زاگرس پنجه انداخته و به آن حیات بخشیده است دره ها و كوههای زاگرس به مدد بلوطستانها و استواری و مردانگی ساكنان آن جان گرفته و شهره ی آفاق شده اند ما ساكنان نجیب ،  دره ها و دشتهای حاصلخیز زاگرس نان بلوط خورده و مرهون سخاوت این نعمت بی بدیل هستیم .
 سختی استخوانهای زاگرس نشینان از سختی شیره ی  بلوط جان گرفته و دهان آنان معطر به شیره ی جان بلوط است سقز محصول سخاوت این درخت بخشنده و محصول سلولهای حیات بخش آن است هنوز هم پیرانِ نانِ  بلوط خورده ی ما داستانهایی از پخت نان بلوط برایمان روایت می كنند هنوز هم می توان در امتداد دستان پر مهر مادرانمان و از زیر پوستهای به استخوان چسبیده ی آنان پرچین  استخوانهایی را دید كه با جوهره ی بلوط قوت گرفته اند.

روزگاری بود كه  می توانستیم طراوت و بوی خوش نان بلوط را از فراز صخره های كبیركوه و دینار كوه ، مانشت  و شلم استشمام نماییم اما دریغ و افسوس كه امروز بوی سوختگی و جزغاله شدن به مشام می آید.

 اگر روزگاری عطر خوش نان بلوط و كباب كبك های خرامان دامنه های زاگرس مشام جان رهگذران را نوازش می داد امروز بوی لاشه های سوخته و بلوط های خاكستر شده ، نفسهایمان را بند آورده است .دیگر صدای پرنده ای شنیده نمی شود . كبك ها و تیهوهای سرزمین من  دیگر نمی خوانند .
 آنان كه به احترام آزار سگهای ولگرد ناله كردند هیچ می دانند سوختن بلوط و حیات زیبای آن یعنی چه ؟  آیا هرگز زیبایی خرامیدن كبكی بر فراز صخره های سترگ زاگرس را دیده اند ؟ آیا هرگز بوی تازگی نان بلوط به مشامشان رسیده است ؟آیا هرگز زیبایی خیره كننده ی لاله های واژگون  و شقایق های سرخ فام كبیركوه را دیده اند ؟  آیا آنان كه از نام حیات وحش  نان می خورند و حقوق های میلیونی می گیرند هیچ می دانند كه سوختن حیات وحش یعنی چه ؟ آیا می دانند كه آن همه زیبایی و دلربایی كه نقاش طبیعت با چیره دستی بر پرهای  رنگین كبك های زاگرس نقاشی نمود سوخت و به خاكستر تبدیل شد ؟ كسانی كه برای كشتن سگهای ولگرد روبندهای سیاه بر بازو زدند و با عینكهای دودی بیانیه دادند  حاضرند برای خاموش كردن شعله های بدن  نیم سوزكبكی خرامان برای لحظاتی عینكهای  دودی سیاه  را از چشمان آفتاب ندیده خویش كنار زنند ؟

هر چند امروز نفس بلوط های زاگرس به شماره افتاده و گونه های زیبای  كبكهای سرزمین من نقشبند صخره های داغدار و سیاه پوش شلم و كبیركوه گشته اما ما از نسل بلوطیم ما فرزندان آفتاب سوزانیم رنگ سایه به خود ندیده ایم ، زیر آفتاب سوزان جان گرفته ایم و نان بلوط خورده ایم ما نمك خورده سفره ی درختان بلوطیم ما جنگلهای بلوطمان را از نو خواهیم ساخت كبك هایمان را پرورش خواهیم داد و روزگاری نه چندان دور باز صدای زیبای كبك های سرزمین من از فراز جنگلهای انبوه زاگرس شنیده خواهد شد ما از تبار صخره و سنگیم ، از جنس بلوطیم اگر سوخته شویم  باز حیات  خواهیم داشت  ما بر مزار هر بلوط سوخته جوانه ای دیگر خواهیم نشاند و تا رویش برگهایش هایش با عرق پیشانی آبیاری خواهیم كرد  مردمان سرزمین من در غیاب كبكهای زاگرس و بر مزار سوخته ی درختان كهنسالش جوانه های زندگی خواهند نشاند .
ما زنده می مانیم و نفس می كشیم فرزندان كبیركوه همیشه استوارو جاودان می مانند  بگذار برخی با  عینكهای دودی در غم از دست دادن  سگهای ولگرد بمانند و خوش باشند.زخم ناجوانمردانه ی امروز كه بر تن خسته ی جنگلهای زاگرس نشسته التیام خواهد یافت و حیات وحش آن جان خواهد گرفت .
ما فرزندان سرزمین زاگرس از نسل همان شیرمردان و شیر زنانی هستیم كه در كنار درختان بلوط در مقابل دشمن غدار دیروز  از وجب به وجب خاك مقدس سرزمینمان دفاع كردیم ما از نسل سرزمین  ایلام و از تبار سرداران میمك و كله قندی هستیم . ما را به بالگرد و آب پاش نیازی نیست نفسهای گرم و دستان پینه بسته ی ساكنان سرزمین من زبانه های آتش سوزان را خاموش خواهند كرد  خانم رئیس هیچ میدانی تمام جنگل زاگرس ، سرزمین و خانه ی من است  من برای وجب به وجب آن جنگیده ام  من برای هر گره ای كه بر تن سالخورده ی درخت بلوطی نشسته روزگار گذرانده ام  آنروز كه خیلی قدیمی نشده تو از احیای جنگلهای بلوطِ سرزمین من سخن گفتی و امروز با گفتن آنكه آتش سوزی در محدوده ی محیط زیست نبوده شانه خالی می كنی ، محیط زیست من یكان به یكان  درختان بلوطی است كه یادگار تاریخ كهن سرزمین من است و امروز با بی تدبیری سوخت و خاكستر شد .
 زمان زیادی از وعده هایی كه برای احیای جنگلهای بلوط به زبان جاری شد و عكسهای یادگاری كه زینت بخش محافل گردید نگذشته و هنوز جوهر نوشته ی نگارنده در نقد آن همه وعده ی بی حاصل خشك نشده كه ریه ی  جنگلهای زاگرس سوخت و خاكستر شد . گفته بودیم بلوط ها را به حال خود رها كنید بگذارید مادر طبیعت در فرآیند بی نقص خود آنرا بازسازی نماید هر كجا پای وعده های پوچ عده ای منفعت طلب باز شود رد پایی بهتر از خاكسترسیاه نمایان نخواهد شد ،گفته بودیم بلوط ها را به حال خود رها كنید و جوانان بیكار را دریابید اما دریغا كه نه تنها جوانان همچنان فراموش و مغفول ماندند درختهای كهنسال بلوط و حیات سراسر زیبای آن نیز سوخت و خاكستر شد .امروز واژه ی سوختن همزاد زاگرس نشینان شده است آن از سوختن جوانان این دیار  واین هم از شعله كشیدن عروس زاگرس. رد پای سوختن بلوط  را باید ،  در وعده های بی حاصل  و در بیكاری لجام گسیخته ی جوانان سرزمین من یافت .
به بالگرد آب پاش و تجهیزات زمینی و فرا زمینی نیاز نیست به یك جو احساس مسئولیت نیاز است كه گمشده ی امروز بسیاری از مدعیان همیشه حاضر است بگذار كبك های سرزمین من در كنار خاكستر درختان بلوط  آرام گیرند من به احترام كبك های سرزمینم بلوطهای دیگر خواهم نشاند و جنگلم را از نو خواهم ساخت تو به احترام كبك های سوخته ی سرزمین من فقط سكوت كن و بیش ازاین تن رنجور زاگرس نشینان را نیازار آنان كه می گویند مشغله ی زیاد اجازه ی حضور در سرزمین مقدس ایلام را به آنان نداد بدانند كه سعادت حضور بر خاك پاك و مقدس سرزمین رویش والفجرها كه معطر به خون پاك شهیدان است نصیب هر كسی نخواهد شد، برخی این سعادت را از دست دادند .
پیشنهاد میشود مسئولان استان به جای پاس دادن تقصیر به همدیگر و گدایی برای حضور تكه آهنی به نام بالگردِ آب پاش و برای عبرت آموزی آیندگان نمادی از كبكی سوخته در كنار بلوطی آتش گرفته در ورودی یكی از جنگلهای ایلام نصب كنند تا همه بدانند كه سوختن جنگلهای زاگرس یعنی سوختن حیات سرزمین من .


اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۰:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۶
سگ و بلوط آفریده خداوند هستند
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار