تابناک ایلام ::پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در سه کلمه خلاصه می شود ،اما همین سه کلمه ساده کلی مسائل را پشت سر خود دارد،سازمانها ونهادهای مختلفی هم در کشور وبه تبع آن استان ایلام وجود دارد که در راستای عملیاتی شدن این سه کلمه به صورت ویژه برنامه داشته ،اعتبار هزینه می کنند و مدعی اجرایی شدن آن در سطح استان هستند.
وقتی پای حرف مسئولین این سازمانها وگزارش عملکرد ویا رسانه ای آنها می نشینی ،خیالت از همه حیث راحت می شود ،آمارهای ارایه شده از کاهش آسیبهای اجتماعی حکایت دارد ،آدم با این آمارها دوست دارد امیدوارانه به دنیا و فردای خود بیاندیشد و شب و روزش را بدون دلهره ودغدغه پشت سر بگذارد .
اما وقتی پای اخبار روزمره که نشستی ، می بینی که حکایت چیز دیگریست و آمارها فقط مصرف ماندگاری پستهای مدیریتی و احیانا بهانه ای برای هزینه کرد اعتبارات تخصیصی به این مقوله مهم اجتماعی است . اگر اغراق محسوب نشود در هر هفته یا ماه محال است که خبری از وقوع یک اتفاق ناگوار مرتبط با آسیب های اجتماعی در استان مخابره نشود .
یک روز خودکشی همزمان دو دختر نوجوان مخابره می شود ،روز بعد سلاح شکاری جان جوانی را می گیرد. هفته بعد خبرها از کشتن یک زن توسط شوهرش حکایت دارد و متعاقب آن ،خودکشی یک جوان در فلان شهرستان کام مردم را تلخ می کند . اینک هم ظرف 24 ساعت در یک درگیری طایفه ای در شهرستان دره شهر ،آن هم با سلاح جنگی ،افسر جوان و حافظ نظم این مملکت به ضرب گلوله کشته شده وسرباز دیگری از ناحیه چشم آسیب جدی می بیند .
هنوز خبر این اتفاق در میان شبکه های مجازی و اجتماعی دست به دست می شد که به ناگاه قتل جوان دیگری در شهرستان ایوان آن هم توسط پسرعمویش با ضرب چاقو خبرساز شد .تا کنون همگی ما به راحتی از کنار این موضوع مهم اجتماعی عبور کرده به این هم فکر نکرده ایم ،که چه چیزی باعث شده تا اینچنین مردم ما عنان از دست داده وبه راحتی به سمت هم تفنگ نشانه گرفته ویا با چاقو به جان هم می افتند؟
تا دیروز اگر آمار خودکشی وسرقت و...دراستان ما یا هرجای دیگر این کشور بالا می رفت ،متولیان امر انگشت نشانه را به سمت اعتیاد و توطئه دشمنان می گرفتند و یا اعتیاد را عامل این همه آسیب اجتماعی پنداشته وفقط وفقط بر روی آن موضوع متمرکز شدند ،با غفلت از دیگر عوامل آسیب زای اجتماعی ویا چشم بستن بر دیگر عوامل نظیر ؛ خشونت و نزاع در مناطق روستایی وشهری استان واسلحه کشی مردم بر علیه همدیگر ، افزایش این قبیل جرایم را در سطح استان باید نظاره گرباشیم.
آیا راستی سوای از گزارش های عملکردی که فقط جای آنها همان پوشه و زونکن ادارات متولی برای اقناع مقامات ارشد است ،آیا دستگاههای متولی تاکنون فکری به حال چرایی افزایش خشونت و درگیری ها در مناطق مختلف استان نموده اند ؟ اگر واقعا کارهای صورت گرفته در راستای کاهش آسیبهای اجتماعی دقیقا با آمارهای ارایه شده برابری می کند ،چرا باید این همه خشونت در سطح بالا را در استان شاهد باشیم؟
واقعا کجای کار ما می لنگد؟ به خودمان ومردم دروغ می گوییم یا ابزارهای ما کند شده وقابلیت وکارایی خود را از دست داده اند ؟ آیا وقت آن نرسیده است که به جای نظریه پردازی های دهن پرکن ،بصورت عملی ومیدانی به مقوله آسیبهای اجتماعی خاص استان نظیر افزایش خشونت ونزاع ورود کرده و راهکارهای علمی وعملی را در راستای پیشگیری عینی از وقوع این جرایم عملیاتی نماییم؟
دستگاههایی که یک روز بدون حساب وکتاب مجوز اسلحه را در برای هر کس وناکسی صادر می کردند ،نباید الان درقبال استفاده ناصحیح از این سلاح ها مسئول بوده وجوابگو باشند ؟
تصورم از تیتر مطلب این بود که نویسنده به دنبال ریشه یابی است، ولی متاسفانه انتقادات کلی بیان شد، به شخصه مطمئن نیستم با توجه به پیچیدگی مسئله آیا کاری از دست مسئولین ساخته است یا خیر