کد خبر: ۳۶۲۰۹
تاریخ انتشار: ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۳:۴۰ 18 May 2015

امروزه وقتی صحبت از معضلات شهری به میان می آید؛ قطعا ترافیک و حوادث مربوط به آن جایگاه خاصی را داراست .

تراکمی نفس گیر از خودروهای بزرگ و کوچک ، تک و یا چند سرنشین ، خصوصی یا عمومی و یا ازدحام عابران پیاده توامان در خیابانهای تنگ و کم عرض؛که البته این بلیه منحصر به شهر و یا کشور ما هم نیست چه اینکه همه ی جوامع شهر نشینی سالهاست که به این عارضه دردناک مبتلا شده اند. ولیکن در مقایسه با آندسته کشورها یی که برای این موضوع راهکار و تدبیری پایدار و منطقی اندیشیده و به مرحله اجرا نهاده اند اما در کشور ما هنور راه درازی تا حصول این منظور باقی ماندهکه جدا از مقوله مدیریت ، وضع قوانین و یا حتی زیر ساختها ی شهری بی شک مهمترین علت آن را می توان موضوع تنزل و یا سلیقه ای بودن فرهنگ رانندگی و ترافیک در بین افراد دانست . برای درک وپذیرش این حقیقت بهتر است کمی به آمارهای زیر توجه کنیم .

اینکه آمارهای رسمی سازمان محیط زیست بیانگر این واقعیت است که فقط در طی سال گذشته میانگین مصرف بنزین ( معمولی و سوپر) کشور با رشدی بیش از هفت درصد به بالاتر از 80 میلیون لیتر رسیده و این در حالیست که فقط 62 درصد سهم جابجایی افراد برعهده سواریها است ؛و یا در این میان مقوله عدم تناسب خودروهای وارد شده به چرخه حمل و نقل در مقایسه با وسعت خیابانها ، جادها و معابر هم شنیدنی است مبنی بر اینکه فقط در طی ده ماهه ابتدای سال 1392 میزان خودروی تولید شده در کشور معادل 576663 دستگاه بوده در عین حال شاهد وارد شدن بیش از 44647 دستگاه خودرو دیگر نیز از خارج بوده ایم .

 این بدان معناست که ظرفیت جادهای و خیابانهای موجود با تعداد خودروهای ناوگان درون شهری و خصوصی عملا فاقد هماهنگی منطقی است .

و اما در دیگر سو موضوع سوانح ترافیکی در کشور ماست که بسیار تامل برانگیز است زیرا براساس اعلام پلیس راهور، تصادفات رانندگی یکی از مهمترین معضلات کشور در حوزه تامین امنیت انسانی محسوب می شود که بر طبق آخرین آماراعلام شده در سال 92-93 حدود یک و نیم برابر میانگین جهانی است .

متاسفانه بر اساس آمار منتشر شده از سوی سازمان بهداشت جهانی ( مارس 2011) ایران هنوز جزء ده کشور خطرناک دنیا در رانندگی محسوب می گردد . زیرا کشور ما با دارا بودن 70 کشته در روز در صدرجدول میزان تلفات دربین کشورهای منطقه قراردارد .

بر همین اساس ، آمار کشته شدگان در تصادفات جاده ای ایران بر اساس فرمول کشته ها به ازای هر 100 هزار نفر ، در ایران 36 کشته بوده که تا رسیدن به میانگین جهانی یعنی ( 21 نفر در هر 100 هزار ) فاصله بسسیاری را داراست .

نکته اینجاست که حتی در این آمارها نیز فقط تلفات سر صحنه در نظر گرفته می شود و مصدومان را حتی اگر پس از انتقال به بیمارستان فوت کرده باشند نیز جزء تلفات محسوب نمی کنند

گرچه بر طبق اظهار نظرهای مسئولان اقدامات موثری در خصوص کاهش معضلات ترافیک ، حوادث و رخدادهای فی مابین انسان و خودرو بعمل آمده اما با این وجود کمتر کسی است که در خصوص بالا بودن نرخ این گونه حوادث و مشکلات در ایران شکی داشته باشد.

در این میان عده ای هنوزمصرانه معتقدند وجود مدیریت ضعیف و نا کارآمد در جوار فقدان قوانین و مجازاتهای موثر علت اصلی این لجام کسیختگی و هرج و مرج محسوب می گردد اما تجارب سالیان دراز در خصوص تصویب و اجرای انواع و اقسام طرح ها ی ترافیکی از زوج و فرد گرفته تا اعمال جریمه های سنگین ، توقیف خودرو و ابطال گواهینامه ، خارج نمودن خودرهای فرسوده ،اهتمام بر توسعه سیستم حمل و نقل عمومی شهری ، طرح تعریض خیابانها و حذف میادین و ساخت انواع و اقسام پلهای مختلف عابر پیاده و خودرور و... بیانگر این حقیقت است که متاسفانه اجرای این دست امور نیز به تنهایی چاره ی قطعی کار نیست هرچند اگر به فرض محال نیز تمامی مشکلات حوزه خودرو را نیز حل و فصل میکردیم معضل عابران پیاده ی ناهنجارنیز کماکان به قوت خود باقی می ماند .

اینکه به راستی چرا ما نیز به مانند دیگر کشورهای نه چندان دور نمی توانیم در این خصوص به راه حل مناسبی دست پیدا کرده و یا تشخیص دهیم سررشته این کلاف کور در کجاست ؟ و... سوالات پر تکراری است که هر لحظه و براساس سلیقه فردی پاسخ های فراوانی را به همراه دارد، گواینکه درک این حقیقت که چرا برخی ازهمین کشورهای مجاوربه ظاهر عقب افتاده توانسته اند به این راه حل دست یابند نیز چندان سخت نیست .

اگر فقط به این اصل اعتقاد داشته باشیم که وضع و اجرای هر قانون مستلزم رجوع به عقلانیت ، الزام اطاعت عمومی و اصرار بر تقدم فرهنگ سازی است ونه اجبارا نمایش حرکاتی سلیقه ای ، مدت دار و استثناگرا به مانند آنچه امروز در خیابانها می بینیم فی الواقع عیب اصلی کار ما به لحاظ فردی و اجتماعی در این خصوص پایین بودن و حتی تنزل جایگاه فرهنگ ترافیک در حد خواندن غیر الزام به اجرای یک کتابچه است و نه چیزی بیشتر...

برسی آمارهای سوانح و تخلفات در کنار تجربه و مشاهدات روزمره نشان داده است که سیستم رانندگی در جامعه ما عمده مشتمل بر رفتاری چون تدقیق در اشتباهات دیگران وبزرگ نمای مشکلات فرعی به عوض دقت در عملکرد خود ماست تا چیز دیگر.

اینکه وقتی رانندگان تاکسی در شهر همدان دم از کمبود جا می زنند هیچگاه مسئولین بیشترین سهم تخلفات درخصوص ایجاد ترافیک ، تصادف و راهبندان متاثر از پارک و توقف های نابجا ، سرعت و یا انحراف از مسیر در جهت سوار و یا پیاده نمودن مسافران را هرگز به عهده نمی گیرند و یا حتی رانندگان اتوبوسی که به رغم تعریف ایستگاه برای توقف بصورت سلیقه ای و با هر بهانه اقدام به ساخت ایستگاه و یا چه بسا با حرکات محیر العقول مانند لایی کشی سرعت غیر مجاز و... بی توجه به حجم و بزرگی وسیله خودباعث بروز حادثه و مسئله می گردند هرگز در نظر گرفته نمی شوند.

در جامعه ما وقتی صحبت از موتور سیکلت میشود قوانین وسایل نقلیه تنها چیزی است که بدان پرداخته نمیشود اما روایت تک چرخ زنی و حرکات نمایشی ، ورود و پارک در پیاده روو.... بالاترین موارد مشهودرا به خویش اختصاص داده . حال اگر مبحث حضور و حرکات عجیب و غریب خودروهای سنگین را در مسیر های درون شهری ، تخلفات و قانون گریزی های وسایل نقلیه دولتی ؛ نظامی و انتظامی ، سیستم خاص رانندگی جوانان بی تجربه ومغرور و یا آرامش بانوان و افراد مسنی که به رانندگی در خیایانها به مثابه پیاده روی در پارک می نگردند و یا حتی عابران پیاده ای که بی مهابا وبی توجه به چراغ راهنمایی عرض طول خیابانهارا عرصه تاخت وتاز خود قرار داده اند را نیز به این مقوله اضافه کنیم تازه شاید حساب کار تا حدودی به دستمان خواهد آمد که البته ان هم چیزی نیست جز وجود نوعی قانون منفعت طلبی شخص نگری و یا حتی سلیقه انگاری در امر رانندگی بعوض رعایت قوانین مصوب است که باعث گردیده هیچ گاه نتوانیم حتی گوشه ی گوچکی از مشکل را چاره کنیم .

در حقیقت وجود بیش از 30 میلیون قطعه گواهینامه رانندگی در میان رانندگانی که هنوز به درک درست و معقولی از سه اصل اساسی یعنی رعایت سرعت مجاز ، حق تقدم و توجه به علائم راهنمایی و رانندگی دست نیافته اند ماحصلی جز این کلاف کور ندارد .

اینکه وقتی در کشورهای دیگر ابتدا آموزش و فرهنگ سازی بعنوان مقدمه صدور مشروط برای گواهینامه ( خصوصا وسایل نقلیه عمومی ) مدنظر قرار گرفته می شود اما در روالی معکوس و در کشور ما پس از صدور گواهینامه ( آنهم طی یک دوره کوتاه و البته آمیخته با انواع و اقسام زد و بند ،) بعدها و یا به مجرد بروز حوادث ناگوار با استفاده از حربه طرح فصلی و جرایم سنگین و مشّدد به فکر کنترل و تنظیم عملکرد افراد می شود که لاجرم در این باب نیز پاسخی مناسبی دریافت نمی گردد .

امروزه مقایسه سهم مشکلات خاص خیابانها و معابر تنگ در تلازم وسائل نقلیه نه چندان اطمینانی درمقابل ضعف های فکری و فرهنگی ما در خصوص درک صحیح از رانندگی منطقی و حتی عبور از خیابان در نقش یک عابر گواه صادقی بر سهم بزرگ فقر و فاغه انسانی و فرهنگی دارد تا چیز دیگر وگرنه خودروها هیچگاه به اراده خود نه حرکت میکنند و نه توقف ویا در سایه رعایت نظم و قانون هیچ معبری ولو تنگ هم چندان مشکل ساز نیست بلکه این ما هستیم که در سایه بی دقتی و بی نظمی ها عادت کرده ایم کاه مشکلات را به کوه حوادث مبدل کنیم

شرایط امروز ما قطعا مصداق و گواه محکمی بر این ادعاست . گو اینکه سرتاسر خیابانهای شهر و خصوصا مسیر های منتهی به میدان اصلی و مراکز خرید شاهد بروز و عینیت یافتن تمایشگاهی بزرگ از انواع و اقسام فرهنگ های عبور ومرور و یا سبکهای رانندگی خود خواهانه ،منفعت طالبانه و حتی آشوب طلبانه است که درآن نه رانندگان برای قوانین و هنجارها ارزش قائلند و نه عابران بر سلامت و ایمنی خویش بیمناک گو اینکه با این روال و روند اگر هزار طرح و ترفند ترافیکی نیز در خصوص نظم بخشی به سیستم حمل و نقل درون شهری و یا حتی برون شهری نیز اندیشده و اجرا شود اگر مفهوم ذاتی فرهنگ عبور مرور درک و فهمیده نشود قطعا نه تنها راه به جای نخواهد برد بلکه مصداقی خواهد شد بر مثل آب در هاون کوبیدن .... بیائید کمی در احوال و عملکردهای خود تامل و اندیشه کنیم .

کمی به معنای واقعی برای خود شعور تشّخص و فرهنگ قائل شویم همانگونه که همیشه درشعارها سر می دهیم


منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار