ذبیح جلیلی
«فوتبال را از زمین خاکیهای محلهمان شروع کردم.» این جملهای که تمام
پیشکسوتان ایران در مورد چگونگی آغاز دوره فوتبالیشان میگویند. وقتی به 45
سال قبل برگردیم متوجه میشویم که پیشکسوتان یزد چارهای جز شروع فوتبال
از زمین خاکی نداشتند چون استانداردترین زمین فوتبال استان زمین خاکی کلوپ
پاکنژاد بوده است و تمام بازیهای مهم استان تا یک دهه قبل نیز در این
ورزشگاه انجام میشد. اما آن امکانات اندک، نسلی طلایی را در یزد پرورش داد
که هنوز آوازه و نامشان در خاطر مردمی که آن سالها هوادار فوتبال بودند
طنین انداز است. مردمی که به هنگام تماشای مسابقات فوتبال، هنوز بازی
ستارههای دیروز را فراموش نکردهاند. «محمود تقی پور» بازیکن خوشنام و
پرآوازه دهه پنجاه تیم استقلال یزد و پیشکسوتی است که شاید نسل امروز نام
او از یاد برده باشند ولی علاوه بر همنسلهایش باعث افتخار یزد و
یزدیهاست. همشهری با این پیشکسوت فوتبال گفت و گویی داشته که در ادامه
میخوانید:
-
چه شد که بین همه ورزشها فوتبال را انتخاب کردید؟
من اکثر ورزشها را امتحان کردم ولی در نهایت به بازی فوتبال روی آوردم. در
آن سالها برادرم «حسین تقی پور» بازیکن درجه یک تیم استان بود. من همراه
تیم یزد نه به عنوان بازیکن بلکه به عنوان تماشاگر به استان هرمزگان، شهر
بندرعباس سفر کردم که به طور اتفاقی یکی از بازیکنان مصدوم شد و من را به
جای او به بازی گرفتند. در آن بازی گل زنی کردم. وقتی به یزد برگشتیم در 15
سالگی به تیم «کلونی یزد» یا بهتر است بگویم «تیم منتخب یزد» دعوت شدم.
فوتبالیست شدن من دلایل دیگری نیز داشت چون تنها زمین فوتبال یزد در کوچه
حنا بود و من هم در همین محله زندگی میکردم. برادرم جزو بازیکنان خوب یزد
بود و برای من پشتوانه محکمی به حساب میآمد.
-
تیم مطرح آن سالهای یزد چه تیمی بود و آیا با آن تیم افتخاراتی هم کسب کردید؟
زمانی که وارد فوتبال یزد شدم تیم استقلال یزد، یکی از مطرح ترین تیمهای
یزد، بود. بعد از آن، تیم استقامت نیز به مدعیان لیگ یزد اضافه شد. در آن
زمان هر شهری که میخواست در مسابقات لیگ کشوری شرکت کند باید حتما در قالب
یک باشگاه رسمی به ثبت میرسید. متاسفانه اکثر تیمهای یزد مجوز رسمی
دریافت نکرده بودند. تنها تیمی که به صورت باشگاهی فعالیت میکرد و
میتوانست در مسابقات لیگ کشوری شرکت کند تیم پاس یزد بود. سال 1350 منتخب
یزد در قالب تیم پاس به مسابقات انتخابی لیگ تخت جمشید اعزام شد که آن
مسابقه با تیم سپاهان اصفهان به صورت رفت و برگشت انجام شد. برگشت این
مسابقه در یزد با نتیجه 0-0 به پایان رسید و در اصفهان نیز به نتیجه 1-1
رسیدیم که در مجموع بهدلیل گل زدن در خانه به لیگ کشوری صعود کردیم. ولی
سال بعد به دلیل نداشتن زمین چمن و خاکی بودن همه زمینهای فوتبال یزد، تیم
بضاعت شرکت در مسابقات را نداشت.
-
به جز شما چه کسانی در آن تیم بازی میکردند؟
چون زمان زیادی از آن موقع گذشته است، اسامی افراد را فراموش کردهام ولی
بعضی از اسمها را نمیتوان فراموش کرد، مثل مرحوم «ماشاالله قطب الدینی»
که بهترین دروازه بان یزد بود. «محمود خدایی»، «احمد نارگونی»، «غلام
پهلوان نصیر» و«حسن حسینی» هم در تیم بازی میکردند.
-
آیا تیم سپاهان بازیکنان تاثیر گذار یزد را برای شرکت در مسابقات جام تخت جمشید به خدمت گرفت؟
اعتقاد من بر این است که سطح کیفی بازیکنان پاس یزد خیلی بالاتر از تیم آن
سالهای سپاهان بود. اگر بازیکنان ما را به خدمت میگرفتند نتیجه بهتری در
لیگ میتوانستند دریافت کنند. شاید هم این پیشنهاد را داده بودند ولی فضای
فوتبال و ورزش یزد متشنج بود که کسی نمیتوانست در تیمهای بزرگ کشور بازی
کند یا به هر نحوی سنگ اندازیهای میشد که ورزشکار نیز ناامید میشد. در
این بین اداره تربیت بدنی هم بازیکنان را حمایت نمیکرد.
-
شما در اکثر پستها بازی میکردید و یکی از گل زن ترین بازیکنان یزد
بودید. پست تخصصی شما چه بود؟ آیا در دیگر پستها نیز موفق ظاهر میشدید؟
چون قابلیت بازی با هر دوپا را داشتم در همه پستها به غیر از دروازه بان
بازی کردم ولی پست تخصصی من فوروارد چپ بود. تا زمانی که به عنوان یک
بازیکن در زمین بازی داشتم، سعی کردم بهترین نمایش را از خود ارائه دهم.
البته وقتی هم دور از دروازه بازی میکردم باز هم گلهای خوبی را به ثمر
میرساندم. من اکثر گل هایم را با سر به ثمر میرساندم که بسیاری از مردم
اعتقاد داشتند بهترین هِدزن یزد هستم و لقب «سر طلایی» نیز به من داده
بودند.
-
به عنوان یکی از بهترین بازیکنان یزد در دهه 50، تب و تاب حضور در تیمهای پایتخت را داشتید؟
اصلا برایم مهم نبود یا بهتر است بگویم اصلا جریان فوتبال آن زمان را دنبال
نمیکردم. همیشه به فکر این بودم که کارم را درست انجام دهم. در دهه 50
درست است که زمین فوتبال مناسبی در اختیار نداشتیم ولی همیشه لیگ یزد تب و
تاب زیادی داشت و از نظر هیجان چیزی کمتر از لیگها معتبر کشور نداشت. من
به عنوان یک بازیکن برای تیم استقلال یزد و مردمی که طرفدار آن تیم بودند
مهم بودم. شاید بازی کردن هیچ منفعتی مالی برای من نداشت، ولی مردم برای
فوتبال ارزش زیادی قائل بودند. در گرما و گرد و خاک ناشی از بازی برای
تماشای فوتبال ساعتها کنار زمین مینشستند و تشویق میکردند. من وقتی آن
همه انرژی و عشق را میدیدم دلیلی نداشت بخواهم در تیم دیگری به غیر از
استقلال یزد بازی کنم چون هنوز صدای تشویق هایشان را از یاد نبرده ام.
-
شما به عنوان یک پیشکسوت چند نسل فوتبال یزد را دیده اید؟ نظرتان در مورد نسل امروز فوتبال یزد چیست؟
بهتر است که 5 نسل پیش یزد را با نسل امروز مقایسه نکنم؛ چون من بعد از
دوران بازی خودم کاری به فوتبال نداشتم و حضورم در فوتبال محدود میشود به
دعوتی که از من برای تیم پیشکسوتان یزد و مسابقات کشوری به عمل آمد. ولی
مطمئنم اگر آن بازیکنان سازمان دهی میشدند و بودجه اندکی برای آن تیم در
نظر گرفته میشد میتوانستیم در سطح یک فوتبال کشور بازی کنیم.
-
وضعیت تیم پیشکسوتان یزد به چه نحوی است؟
در 63 سالگی بازی کردن برای من دشوار است. یکی از دلایل انصرافم از حضور در
تیم پیشکسوتان پارگی ربات زانو بود که در دهه 50 برایم اتفاق افتاد. در
مورد تیم پیشکسوتان نیز مسئولان باید تکلیف شان را با خودشان مشخص کنند چون
وقتی میخواهند تیم پیشکسوتان به مسابقات اعزام شود حداقل باید چند توپ
تمرینی در اختیار آنها قرار دهند؛ اما جای تعجب دارد که تیم پیشکسوتان یزد
توپ تمرین ندارد و آنها مجبورند با دو توپ که خودشان تهیه کردهاند تمرین
کنند. پیشکسوت هیچ انتظاری ندارد ولی وقتی آنها را دعوت کردند حداقل باید
جزئی ترین امکانات را در اختیارشان قرار دهند.
-
وقتی ربات صلیبیتان پاره شد، آیا امکانات و بودجه عمل جراحی را در اختیار داشتید؟ هزینهها چگونه تامین میشد؟
ما بودجه شرکت در مسابقات را نداشتیم چه برسد به هزینه عمل جراحی!! ما اصلا
برای بازی کردن دستمزدی دریافت نمیکردیم. با همان زانوی مصدوم 5 سال بازی
کردم و فقط زمانی که نمیتوانستم درد را تحمل کنم، چند روزی استراحت
میکردم.