اگر امروز نماد موفقیت ایران در میز مذاکره را محمدجواد ظریف دانسته و او را فردی می دانیم که با غیرت و دیانت و امانتداری ـ که رهبر انقلاب در مورد وی به کار برد ـ مذاکرات را پیش برد، روی دیگر موفقیت ایران در نبرد دیپلمایتک را منتقدان و مخالفانی همچون شریعتمداری و زاکانی و... می دانیم که با نیات احتمالا متفاوت در نقد مذاکرات هسته ای، قدرت چانه زنی تیم خودی را بالا بردند.
کد خبر: ۲۱۷۴۶۹
تاریخ انتشار: ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۲۲:۵۸ 23 April 2016
اگر بزرگان اندیشه سیاسی مطبوعات را رکن چهارم دمکراسی نامیده اند که بین مردم، جامعه مدنی و حاکمیت های واسطه است و چنان حلقه زنجیری حاکمان و مردم را به هم متصل می کند، لزوما تفکیکی از این لحاظ نمی توان درباره نقش رسانه های در حوزه سیاست داخلی یا سیاست خارجی قائل شد؛ اصولا هر چه برای مردم یک ماهیت سیاسی مهم و با اهمیت تلقی شود، لزوما پای رسانه ها به عنوان نمایندگان افکار عمومی به آن حوزه ها باز است و به فراخور نقش خود در این حوزه تأثیر گذارند.

به گزارش «تابناک»، سیاست خارجی کشور و به ویژه مسأله هسته ای به لحاظ اهمیتی که در کشور و برای مردم پیدا کرده بود و همچنین به خاطر توجهی که دولت یازدهم به این حوزه داشته و دارد در دو سال اخیر نقطه تمرکز رسانه های  مخالف، منتقد و طرفدار دولت بود.

دولت به عنوان واحدی سیاسی الگوی مذاکره و بده و بستان در تعامل با جامعه جهانی را برای حل پرونده هسته ای انتخاب کرد و رسانه های مخالف و منتقد هم در این دو سال کوشیدند هر یک به عنوان ناظری بر این روند، دولت را نسبت به دغدغه هایی که ممکن بود در حین مذاکرات و برای به ثمر رسیدن فوری آن نادیده گرفته شود، تذکر و توجه دهند.

تذکر و توجهاتی که برای هواداران متعصب دولت مخالف خوانی و تخریب قلمداد می شد، اما در روی میز مذاکره و برای مذاکره کنندگان نعمتی بود که اتفاقا نه طرفداران دولت که منتقدان دولت در اختیار آنان گذارده بود.

در واقع منتقدان رسانه ای دولت خواسته یا ناخواسته دو خدمت بزرگ به دولت و تیم مذاکراتی ایران کردند: نخست اینکه ابعاد و زوایای دیگری از خواست های ملت ایران را در حفظ دستاوردهای هسته ای ایران برای آنان باز نگه داشتند و در هنگام لزوم، غفلت از این زوایا را به آنان تذکر دادند و دوم آنکه با فشاری که حداکثری کردن منافع ایران برای کسب امتیازات بیشتر و حداقلی کردن امتیازات طرف مقابل وارد می کردند، قدرت چانه زنی تیم خودی را در مذاکرات بالا بردند به گونه ای که برخی از امتیازات به دست آمده در خلال مذاکرات به پشتوانه رأی و نظر منتقدان و مخالفان و ایجاد پتناسیل بالای چانه زنی صورت گرفت.

شاید این روزها هیچ کس به اندازه خود تیم مذاکراتی ایران از نقش سازنده مخالفان و منتقدان در میز مذاکرات آگاهی نداشته باشند. البته تردیدی نیست که منظور از مخالفان و منتقدان آنانی هستند که دل در گرو منافع ملی دارند و منافع ملی را در حد رقابت های سیاسی و جناحی تنزل نمی دهند.

اینجاست که باید گفت، همزمان در دو روی سکه دیپلماسی هم باید به ظریف به عنوان نماد اصلی مذاکره کنندگان کشور درود فرستاد و هم به منتقدانی که در دو عرصه مذکور دولت را یاری کردند تا این کار بزرگ به ثمر برسد.

اگر امروز نماد موفقیت ایران در میز مذاکره را محمدجواد ظریف می دانیم و او را فردی می دانیم که با غیرت و دیانت و امانتداری که رهبر انقلاب در مورد وی به کار برد مذاکرات را پیش برد، روی دیگر موفقیت ایران در نبرد دیپلماتیک را منتقدان و مخالفانی همچون شریعتمداری و زاکانی و... می دانیم که با نیات احتمالا متفاوت در نقد مذاکرات هسته ای، قدرت چانه زنی تیم خودی را بالا بردند.

علاوه بر این خبرنگاران رسانه های منتقد دولت در جریان مذاکرات و در نبرد های رسانه ای با غول های رسانه ای دنیا، اگر بیش از رسانه های دولتی کمک کننده به تیم مذاکره کننده کشورمان نبودند، کمتر از آن هم نبودند و اغلب خط های خبری عمده در حمایت از تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان نه در رسانه های دولتی که در رسانه های اصولگرا و منتقد دولت بود که شکل می گرفت و فضای رسانه ای را به نفع تیم مذاکره کننده کشورمان به پیش می برد.

از این روی با فاصله گرفتن از آن روزهای التهابی مذاکرات و در زمانی که برجام باید به تدریج نتایج خود را در کشور نشان دهد، لازم است دولت و هواداران دولت به واقع بینی به نقش سازنده منتقدان و مخالفان در کمک به دولت برای تحصیل حداکثری منافع مردم احترام بگذارند و بدانند که دولت بزنگاه های متعددی پیش روی دارد که بدون توجه به منتقدین و بدون استفاده از پتانسیل خیره کننده آنان، پیش رفتن در این بزنگاه ها کار چندان راحتی نخواهد بود.
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار