به گزارش تابناک ایلام؛دستفروش های اداره راه! این نامی است که هر ایلامی در زندگی خود بارها شنیده است. در بساط این دست فروشها هر چیز دست دومی را میتوان یافت.از لباس و باتری های مختلف تا چاقو و انگشتر.
این نوع بساط کردن ها نوعی بازار غیررسمی با یک پشت پرده اغلب غیرقانونی محسوب می شود. همین مسأله باعث شکل گیری گروه هایی از افراد مرتبط با این فعالیت ها مانند فروشندگان مواد مخدر و قرصهای مربوطه، مصرف کنندگان این مواد، سارقین خرده پا و مال خرها و بسیاری از دیگر آسیب ها شده است.
بساط دست فروشهای اداره راه، پس از ساخت و ساز شعبه مرکزی بانک تجارت در نبش خیابان اداره راه، تا مدتها سرگردان بود و جمعیتش در حال کم و زیا دشدن بود تا اینکه امروزه مردم در نامیدن شان جمله " دستفروش های اداره راه که به میدان 22بهمن آمده اند" را به کار می برند.
یکی از مغازه داران میدان 22بهمن می گوید: اینجا تبدیل به محل تجمع اراذل و اوباش شده است، آتش روشن می کنند و به خرید و فروش مواد و قرصهای ترامادول مشغولند، بارها دود آتش شان در چشم ما رفته است و تنها واکنش شان در برابر اعتراض ما، درگیری فیزیکی بوده است.
در بازسازی میدان 22 بهمن به عنوان میدان مرکزی شهر ایلام، هزینه ی بسیاری صرف شده است، هزینه ای که قرار بود آن را از محل تجمع سالمندان، به میدانی مدرن با کارکرد فرهنگی تبدیل کند،اما امروزه با نقل مکان خودجوش یا انتقال(؟) بساط دست فروشهای اداره راه به بخش جنوبی روبروی میدان، آیا هنوز میتوان این میدان را شناسنامه فرهنگی استان به شمار آورد؟
امنیت به عنوان یک شاخص مهم برای رتبه بندی شهرهای جهان، محسوب می شود و حس امنیت بیشتر از وجود آن، اهمیت دارد.اجتماع مردانی که اغلب افراد حاشیه ای جامعه محسوب می شوند، تمام این حس را در زنان و دختران از بین می برد و تصور این زنان برای عبور از این پیاده رو و مراجعه به بازارچه شهرداری برای خرید روزمره، امنیت آنها را با چالش مواجه می کند.
یک خانم سی ساله می گوید: من برای عبور از این پیاده رو، احساس عدم امنیت می کنم و مجبورم برای غلبه بر این حس، به سواره رو بروم یا به پیاده روی آن طرف خیابان بروم و سپس عرض خیابان را طی کنم تا به بازارچه بروم.
بحث دیگر، آلودگی صوتی ایجاد شده در اطراف میدان است. از طرفی دادزن های میوه در بازار شهرداری، ایستگاه های متعدد اتوبوس و تاکسی، عبور و مرور عابران، بساط های پیاده رو نیز بر شدت این آلودگی می افزایند.
در کنار همه اینها، پهلوان هایی که هر روز برای کسب روزی خود، با بلندگوی دستی، مردم را به تماشای مار و میمون و...می خوانند تا بچه ها پشت پدرانشان مخفی بشوند و در ناخودآگاهشان، ترس ابدی از این حیوانات اسیر شده را پنهان کنند.
مردی مغازه دار در این باره می گوید: این آلودگی صوتی، این بساط ها و افراد بیکاره ی اطراف آن، تاثیر بسیار بدی بر شغل من دارد. بارها به شورای شهر و شهرداری شکایت کرده ایم و پیگیری نیز کرده ایم اما هیچ ارگانی جوابگوی ما نبوده و نیست، خیلی از خبرگزاری شما سپاسگزاریم که به وضعیت ما اهمیت داده .ما میخواهیم صدایمان از این طریق به گوش مسئولین مربوطه برسد تا راه حلی بیاندیشند.
راه حل این مساله هر چیزی باشد، قطعا نباید نگاه حذفی داشت، زیرا صاحبان این بساط ها و هم چنین پهلوان ها به عنوان انسان، دارای خانواده اند و برای معیشت نیازمند روزی حلال هستند. باید توجه داشت امروزه در سراسر دنیا سایت هایی برای فروش لوازم و ابزار دست دوم وجود دارد؛ چنانچه شبهاتی که از نظر قانونی پشت این بازارها وجود دارد، حل شود، توانمند کردن این افراد و ساماندهی فعالیت آنها از ضروریات است.
بنابراین در سیاستگذاری که توسط مسئولین مربوطه صورت می گیرد، باید درعواقب حذف این افراد و ارزیابی اجتماعی هر سیاستی که در پیش گرفته می شود، تامل کرد.
از این رو پایگاه خبری تحلیلی ایلام رصد، با نگاهی به این مسئله، با عنوان یک معضل شهری که چهره زخمی شهر ایلام را بیمارتر نشان می دهد در صدد است به مسئولان یادآوری کند که ایلام، از زخم های بسیاری به خود می پیچد و اگر نباشد توجه و تلاش مسئولین، هیچگاه به ان بافت شهری که بسیار با آن فاصله داریم نخواهیم رسید./ف
منبع:آوای مهران
