روزنامه‌های امروز چهارشنبه ۱۵ آذرماه
چرا وزارت نفت اموال زنجانی را نمی‌فروشد؟ کارنامه فاجعه بار نمایندگان ایران برابر حریفان عربستانی، میدان جدید رویارویی محور مقاومت و اسراییل، روزی برای شنیدن اعتراض یا تمجید؟ مردم حق دارند بدانند پول مالیات کجا هزینه می‌شود، چهره پنهان پایداری در انتخابات ۱۴۰۴، آیا اتباع به خانه هایشان برمی گردند؟ بودجه ۱۴۰۳ در دوراهی رکود و تورم و زیر پوست تهدید سران حماس به ترور، از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.
کد خبر: ۱۱۴۱۸۹۷
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۴۰۲ - ۰۹:۳۱ 06 December 2023

به گزارش «تابناک»؛ روزنامه‌های امروز چهارشنبه ۱۵ آذرماه در حالی چاپ و منتشر شد که قول دولت برای تعادل بخشی و واقعی دیدن درآمد‌ها و هزینه‌های اقتصادی ایران، نشست سالانه وزرای خارجه کشور‌های ساحلی دریای خزر، بودجه ۱۴۰۳ در دوراهی رکود و تورم و حذف سرخ‌ها از آسیا در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

 
 
 
 


در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم: 

 
 


باز هم فساد


محمدرضا یوسفی شیخ‌رباط طی یادداشتی در شماره امروز شرق با تیتر باز هم فساد نوشت: این روز‌ها بحث از یک فساد فضای عمومی را درگیر خود کرده است. اگرچه ارقام بیان‌شده متفاوت‌اند، اما به هم نزدیک هستند. هر از چندی خبر یک فساد مالی منتشر می‌شود و ذهن شهروندان را به خود مشغول می‌کند و پس از مدتی به فراموشی سپرده می‌شود. فساد طبیعی هر نظام اقتصادی است؛ آنچه اهمیت دارد، درجه آن و چگونگی مواجه حاکمیت با آن است.

 

فساد به معنای اعمال قدرت به نفع خویش و وابستگان است. نگاه معمول در گذشته به این پدیده به‌صورت فردی بوده است. تصور می‌کنیم که فساد به توانایی اخلاقی فرد در برابر وسوسه‌های شیطانی برمی‌گردد؛ بنابراین در صورت وقوع سوء‌استفاده، فرد ملامت می‌شود. درحالی‌که در مطالعات اقتصاد فساد، بستر‌ها اهمیت زیادی دارند. در فضای رانتی، زمینه رانت‌جویی فراهم است و بنابراین حتما عده‌ای آلوده خواهند شد.

 

اقتصاد ایران اقتصادی رانتی، دولتی رانتیر متکی بر نفت بوده و فساد در قبل از انقلاب گسترده بود. انقلابیون تصور روشنی از سازوکار فسادزا نداشتند و دلیل آن را افراد فاسد در آن نظام می‌دانستند. از این رو پس از چندی فساد به گونه‌ای شده است که همه از آن خبر دارند. اگر آدم خوب بودن کافی بود، انقلاب ایران که با انگیزه‌های دینی و مدنی به دست انسان‌های بزرگ و وارسته رخ داد، باید از فساد مبرا می‌بود، اما اکنون جامعه ما، فساد گسترده و شکاف طبقاتی بزرگ به همراه فقر و تبعیض را تجربه می‌کند. اقتصاد و سیاست در ایران ساختاری فسادزا دارد و برای آن دلایل و عللی وجود دارد که تا به آن‌ها توجه لازم نشود، نمی‌توان با آن مبارزه کرد. ساختار فاسد بستر فسادزایی را ایجاد می‌کند. 

‌شاید اگر برخی از بزرگانی که به آن‌ها افتخار هم می‌کنیم امروز در این فضای رانتی می‌بودند، مانند برخی از هم‌رزمان دیروزشان می‌شدند، چنانچه طلحه شد و چنانچه زبیر شد و پس از انقلاب برخی‌ها شدند. نگاه فردی به فساد می‌تواند حتی مانع از مبارزه با فساد شود؛ زیرا در این حالت به زمینه‌ها و بستر‌های شکل‌گیری فساد توجه نمی‌شود. نگاهی که به نظر می‌رسد در قوه قضائیه بر فرض صداقت در مبارزه با فساد وجود دارد، نگاه فردی به فساد و محاکمه فرد فاسد است.

ساختار‌های فسادزا موجب می‌شوند تا گروه‌هایی سازمان‌یافته از خلأ‌های قانونی یا قانون‌های قابل تفسیر‌های مختلف یا متضاد سوءاستفاده کرده و با بهره‌گیری از شبکه ارتباطی اقدام به فساد کنند. از این‌رو علاوه بر مبارزه با خاطیان باید به سازوکار شکل‌گیری فساد توجه شود تا مجاری ورودی آن بسته شود. به تعبیر نورث، در برخی از اقتصادها، افشای فساد‌ها با رویکرد تسویه‌حساب و با هدف حذف گروه دیگر یا کاهش نفوذ آنان صورت می‌گیرد. از این‌رو با پدیده افشاگری در برابر افشاگری مواجه می‌شویم. به هر روی فقدان رویکرد ساختاری به فساد، موجب تکرار آن به همان روش‌های سابق می‌شود؛ زیرا منافذی که موجب فساد شده بودند، هنوز پا‌بر‌جا بوده و فقط فرد خاطی محاکمه شده است. از این‌رو هر پرونده فساد اعم از بابک زنجانی، طبری و مورد چای یک مورد مطالعاتی جدید در عرصه اقتصاد فساد باید تلقی شود.

امروز در کشور ما فساد سیستماتیک شده است. گاه به اشتباه فساد سیستماتیک را به معنای فاسدبودن همه مقامات حکومتی تلقی می‌کنند و از این نظر در برابر این اصطلاح درست مقاومت می‌شود؛ درحالی‌که منظور از آن این است که سازوکار‌های معیوب در ساختار سیاسی و اقتصادی وجود دارد و خوداصلاحی نیز در آن دیده نمی‌شود. فساد سیستماتیک سه نشانه دارد؛ اول تکرار دائمی یک مشکل، دوم جابه‌جایی دائمی مشکل از جایی به جای دیگر یا از زمانی به زمان دیگر و سوم بروز مشکل در کل سیستم بدون مشاهده آن در تک‌تک افراد.

امروزه دلسوزان واقعی نظام باید به عمق فساد در کشور توجه کنند و برای اصلاح سازوکار شکل‌گیری فساد تلاش کنند؛ این امر نیازمند دوری از احساسات و جناح‌بندی سیاسی و اراده‌ای جدی همراه با بهره‌گیری از دانش روز است. یکی از اقدامات فوری و ضروری، برگزاری دادگاه‌های علنی مفسدان و با حضور خبرنگاران است. طبیعی است این امر صداقت و جدیت قوه قضائیه را در مبارزه با فساد نشان خواهد داد.

    
دست و پا زدن برای یک دستاورد حداقلی


مهدی بختیاری طی یادداشتی در شماره امروز وطن امروز نوشت: دقیقا ۲ ماه از نبرد توفان الاقصی گذشت؛ نبردی که با ضربه مهلک و گیج‌کننده گروه‌هـــای مقـــاومت فلسطینی در ۷ اکتبر آغاز شد و هنوز بعد از ۶۰ روز نبرد سنگین و بمباران شدید و گسترده صهیونیست‌ها در نوار غزه، هیچ دستاورد ملموسی برای نتانیاهو نداشته است. ارتش اسرائیل اعلام کرده این جنگ را تا نابودی حماس و از بین بردن تمام زیرساخت‌های این جنبش در غزه ادامه خواهد داد، اما آنچه در میدان اتفاق افتاده، نشانه‌ای از تحقق این هدف را نمایش نمی‌دهد. این جنگ تاکنون طولانی‌ترین نبرد بین گروه‌های مقاومت فلسطینی با رژیم صهیونیستی - بعد از جنگ ۵۰ روزه در سال ۲۰۱۴- است و برای همین به نظر می‌رسد روز‌های آینده را باید مقطع پایانی این جنگ بدانیم، چرا که در دکترین‌های امنیتی اسرائیل هم پرهیز از جنگ‌های طولانی همیشه مورد تاکید بوده و خود صهیونیست‌ها بهتر از هر کس دیگری می‌دانند ادامه این نبرد به این شکل هیچ دستاورد ملموسی برای آن‌ها نخواهد داشت.

البته دولت نتانیاهو از آنجا که از یک طرف در داخل سرزمین‌های اشغالی زیر شدیدترین و بی‌سابقه‌ترین فشار‌ها قرار دارد و از طرف دیگر بزرگ‌ترین مقصر این شکست و ضربه سختی است که از حماس دریافته کرده، تمام تلاش خود را برای رسیدن به یک دستاورد حداقلی و سپس پایان جنگ خواهد کرد، اما آنچه تاکنون به دست آورده، تنها چهره‌ای منفور و خونریز در افکار عمومی جهان و حتی در میان کشور‌های غیراسلامی و دادن تلفات فراوان در میدان نبرد و شکسته شدن هیمنه ارتش این رژیم است. در مقطع آتش‌بس نیز آنچه رخ داد، شکست دیگری در حوزه عملیات روانی برای صهیونیست‌ها بود؛ از یک طرف آن‌ها مجبور شدند با حماس - که شعار نابودی‌اش را می‌دادند! - برای آزادی اسرای خود مذاکره کنند و از طرف دیگر، تصاویر و سخنانی که از سوی اسرای ۲ طرف بعد از آزادی منتشر شد، به کارزاری رسانه‌ای علیه این رژیم بدل شد. با این تفاسیر می‌توان گفت نتانیاهوی تروریست بر سر یک دوراهی سخت قرار دارد؛ ادامه جنگ و دادن تلفات بیشتر و ریختن خون هزاران زن و کودک بی‌گناه دیگر یا پایان دادن به جنگ و روبه‌رو شدن با منتقدان داخلی که هر آن منتظرند او را از صندلی قدرت به زیر بکشند. راه دوم محتمل‌تر به نظر می‌رسد. یعنی به احتمال زیاد باید منتظر پایان جنگ و به تبع آن پایان عمر سیاسی نتانیاهو و از هم پاشیدن حزب لیکود باشیم؛ اتفاقی که سر و صدای آن، این روز‌ها خیلی بلندتر از قبل هم به گوش می‌رسد.

 


کم کاری ۴۵ ساله در محاکمه ثابتی


روزنامه جوان طی یادداشتی در شماره امروز خود با عنوان کم‌کاری ۴۵ ساله در محاکمه ثابتی نوشت: شبکه من‌و‌تو در هفته‌های پایانی عمر خود، آخرین تلاش‌ها برای تطهیر پهلوی را با پخش مستندی درباره پرویز ثابتی، مسئول ساواک تهران و نفی شکنجه و خشونت در زندان‌های رژیم پهلوی انجام داد. با این حال، دروغ‌های من‌و‌تو و مجریانش چنان عیان و به اصطلاح گل‌درشت بود که از قضا این مستند گفت‌وگومحور از ثابتی باعث مرور هزارباره شکنجه‌های مخوف ساواک در زندان شد.


بسیاری از کسانی که در زندان‌های ساواک شکنجه شدند، هنوز در قید حیات هستند و بسیاری از خاطرات چهره‌های زندانی در بازداشتگاه‌های مخوف پهلوی مکتوب و مستند و منتشر شده است. در چنین فضایی دروغگویی من‌و‌تو، علیه اعتبار خودش شد. البته در روز‌هایی که جنایات رژیم صهیونیستی جلوی چشم است و همزمان من‌و‌تو از اسرائیل جعلی دفاع می‌کند و در حالی که روزانه ده کودک و انسان بی‌گناه در غزه کشته می‌شوند، مجریان من‌و‌تو برای مظلومیت! صهیونیست‌ها اشک می‌ریزند، قلب واقعیتی که ۵۰ سال پیش در جریان بوده، برای من‌و‌تو سخت نیست! ایراد شاید از این سو است که در طول ۴۵ سال پس از انقلاب اسلامی، هیچ محکمه‌ای به جنایات امثال ثابتی که در ایران حضور نداشته و فرار کرده‌اند، رسیدگی نکرده است. حتی این فرهنگ‌سازی و اعلام هم صورت نگرفته که آسیب دیدگان از سوی ثابتی، به دستگاه قضایی مراجعه و طرح شکایت کنند. شاید هنوز هم بتوان چنین کرد و بابی را برای بازخوانی مستدل جنایات ساواک با حضور شاکیان خصوصی باز کرد.


این نکته هم قابل توجه است که در سخنان و مواضع و مکتوبات خود نزدیکان پهلوی و دربار هم شکنجه در زندان‌های ساواک تأیید شده است. از جمله، فرح پهلوی (دیبا) خود در گفت و گویی که در سال ۲۰۱۵ میلادی با روزنامه آلمانی «دی ولت» انجام داده است به این شکنجه‌ها اعتراف کرده و در پاسخ به این سؤال که «هزاران نفر تحت شکنجه و آزار و اذیت تحت رژیم شوهر شما قرار گرفتند.» می‌گوید: «بله، ما اشتباه کردیم. اتفاقی که در آن زمان برای ما افتاد، وحشتناک است. مشاوران شوهرم، دولت و خود شاه به علائم هشدار توجه نکردند. شوهرم خیلی درگیر سیاست بود. او به افراد اشتباه اعتماد کرد و دست بسیاری از ژنرال‌ها و مقامات عالی را آزاد کرد.»

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار