به گزارش خبرنگار تابناک از هرمزگان، صمد حمزهئی، رئیس مرکز اقیانوسشناسی هرمزگان و مشاور استاندار در حوزه شیلات و محیط زیست، در گفتوگویی تفصیلی با خبرنگار تابناک در هرمزگان با تأکید بر ضرورت احداث تأسیسات نمکزدایی در سواحل جنوبی ایران، به ویژه در مناطق مکران و خلیج فارس، از کمبود شدید آب شیرین، افزایش جمعیت و توسعه صنعتی بهعنوان دلایل اصلی این نیاز یاد کرد. او همچنین با اشاره به تجارب کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، بر اهمیت مدیریت پایدار منابع و رعایت ملاحظات زیستمحیطی در این پروژهها تأکید کرد.
چرا احداث تأسیسات نمکزدایی در سواحل جنوبی ایران، بهویژه سواحل مکران و خلیج فارس، ضروری است؟
احداث تأسیسات نمکزدایی (آبشیرینکنها) در سواحل جنوبی ایران به دلایل مختلف امری ضروری است، اما باید با در نظر گرفتن ملاحظات زیستمحیطی و مدیریت پایدار منابع انجام شود. مهمترین دلایل این ضرورت را میتوان در کمبود شدید منابع آب شیرین در جنوب ایران (بهویژه استانهای هرمزگان، بوشهر، خوزستان و سیستان و بلوچستان) و فلات مرکزی دانست که با خشکسالیهای اخیر و کاهش منابع آب زیرزمینی با وضعیت بحرانی مواجه شده است. بسیاری از شهرهای ساحلی مانند بندرعباس، بوشهر و چابهار به منابع آب پایدار نیاز دارند، اما آبهای زیرزمینی آنها محدود، بیکیفیت، شور یا در حال شور شدن است. افزایش جمعیت و مهاجرت به مناطق جنوبی، بهویژه به دلیل توسعه بنادر، صنایع نفت و گاز و تجارت، فشار بر منابع آب را افزایش داده است. صنایع بزرگ مانند پتروشیمی، فولاد و نیروگاهها به آب شیرین نیاز دارند که در بسیاری از موارد از طریق نمکزدایی از آب دریا تأمین میشود. برخی از مناطق جنوبی مانند سیستان و بلوچستان به رودخانههای مرزی مانند هیرمند وابستهاند که با سدسازی در کشورهای همسایه با کاهش جریان آب مواجه شدهاند. استفاده از آبشیرینکنها میتواند برای کشور استقلال آبی ایجاد کند و از بحرانهای سیاسی-زیستمحیطی جلوگیری نماید.
چه ظرفیتهایی در جنوب ایران برای توسعه این تأسیسات وجود دارد؟
جنوب ایران پتانسیل بالایی در انرژی پاک و تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی، بادی، امواج و جزر و مد دریا دارد که میتواند برای راهاندازی تأسیسات نمکزدایی کممصرف و پایدار مورد استفاده قرار گیرد. استفاده از سیکلهای ترکیبی، بهویژه آبشیرینکن-نیروگاه خورشیدی، مانند طرحهای در حال اجرا در قشم و چابهار، نمونههای موفقی از این رویکرد است. در مواقع خشکسالیهای شدید، آبشیرینکنها میتوانند بهعنوان منبع پایدار آب عمل کنند و جلوی بسیاری از بحرانهای آبی کشور را بگیرند.
با توجه به ضرورت این تأسیسات، چه چالشهای زیستمحیطی در این حوزه وجود دارد؟
با وجود ضرورت احداث این تأسیسات، باید به مسائل زیستمحیطی مانند محل برداشت آب، تخلیه پساب شور (شورابه) و مصرف انرژی نیز توجه کرد. استفاده از فناوریهای کممصرف اسمز معکوس پیشرفته، تخلیه هوشمند شورابه به همراه پایش مداوم اکوسیستم دریایی و تلفیق آبشیرینکنها با انرژیهای تجدیدپذیر برای کاهش میزان کربن موجود در جو زمین از جمله راهکارهای کاهش این چالشهاست، در خصوص محل برداشت آب باید محلهایی انتخاب شود که بهترین کیفیت آب را داشته باشد و کمترین میزان آبزیان وارد تاسیسات شود.
کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس چه تجاربی در این زمینه دارند که برای ایران آموزنده باشد؟
کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی، قطر، کویت و بحرین از پیشگامان جهان در استفاده از آبشیرینکنها هستند. تجربه آنها شامل موفقیتها و چالشهای مهمی است که میتواند برای ایران نیز آموزنده باشد. موفقیتهای کلیدی این کشورها شامل تأمین پایدار آب شرب، صنعتی و حتی کشاورزی است. بهعنوان مثال، کشورهایی مانند امارات و قطر بیش از ۹۰ درصد آب شرب خود را از طریق آبشیرینکنها تأمین میکنند و شهرهای بزرگی مانند دبی، ابوظبی و دوحه کاملاً به این فناوری وابسته هستند. توسعه فناوریهای پیشرفته، بهویژه سرمایهگذاری در نمکزدایی به روش اسمز معکوس (RO) و تقطیر چندمرحلهای (MED/MSF)، باعث کاهش هزینهها و بهینهسازی مصرف انرژی شده است. امارات و عربستان سعودی از هوش مصنوعی و سیستمهای نظارتی پیشرفته برای بهینهسازی عملکرد آبشیرینکنها استفاده میکنند. تجربه استفاده از سیکلهای ترکیبی، مانند ادغام با انرژیهای تجدیدپذیر در برخی پروژهها، مانند پروژه آبشیرینکن خورشیدی امارات که ترکیب آبشیرینکنها با انرژی خورشیدی را با موفقیت انجام دادهاند، نیز قابل توجه است. در همین راستا، عربستان سعودی در طرحی به نام NEOM قصد دارد بزرگترین تأسیسات آبشیرینکن کاملاً سبز را بسازد. عملاً بدون آبشیرینکنها، رشد شهرنشینی و صنایع نفت و گاز در این کشورها غیرممکن بود. بحرین و کویت با وجود کمبود منابع آب زیرزمینی توانستهاند جمعیت و صنایع خود را با توسعه آبشیرین کنها حفظ کنند.
چالشهای این کشورها در استفاده از آبشیرینکنها چیست؟
بزرگترین ضعفها و چالشهای کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس در استفاده از تأسیسات نمکزدایی، مصرف بالای انرژی و انتشار کربن بوده است، چرا که بیشتر آبشیرینکنهای خلیج فارس با سوختهای فسیلی کار میکنند و میزان کربن بالایی را وارد جو میکنند. بهعنوان مثال، عربستان سعودی سالانه معادل ۳۰۰ هزار بشکه نفت فقط برای آبشیرینکنها مصرف میکند. موضوع چالشبرانگیز بعدی، تخریب محیط زیست دریایی است. تخلیه شورابه (آب بسیار شور) دستگاههای نمکزدایی باعث شورتر شدن آب دریا بهصورت محلی شده و اکوسیستمهای مرجانی، ماهیها و موجودات دریایی را تهدید کرده است. در آبهای ساحلی نزدیک به تأسیسات نمکزدایی در امارات، افزایش شوری آب به کاهش تنوع زیستی منجر شده است. یکی دیگر از مشکلات، هزینههای بالای ساخت، نگهداری و تعمیرات این تأسیسات است. آبشیرینکنهای حرارتی (مانند MSF) نیاز به تعمیرات پرهزینه دارند و غشاهای آبشیرینکنهای RO بسیار گران هستند. مسئله بعدی، رسوبگذاری و خوردگی لولهها و غشاها در آب بسیار شور خلیج فارس است که هزینههای مالی را بالا میبرد. موضوع مهم دیگر، حساسیت فیلترهای RO به شکوفایی فیتوپلانکتونی است که میتواند تا چندین ماه این تأسیسات را از کار بیندازد. این شکوفاییها بهصورت فصلی در خلیج فارس و دریای عمان رخ میدهند. چالش دیگر، کمبود برنامههای بازیابی و بازچرخانی آب در کشورهای حاشیه خلیج فارس است. بیشتر این کشورها سیستمهای بازچرخانی آب ضعیفی دارند و آب شیرین تولیدشده را بهینه مصرف نمیکنند. بهعنوان مثال، در شهر دبی مصرف سرانه آب یکی از بالاترین سطوح جهان است که با واقعیت کمآبی منطقه تناسبی ندارد.
چه پیشنهاداتی برای بهینهسازی استفاده از آبشیرینکنها در ایران دارید؟
برای بهینه شدن نمکزدایی، پیشنهاداتی شامل استفاده از فناوریهای کممصرف (RO پیشرفته) به جای روشهای حرارتی پرهزینه، تلفیق با انرژیهای تجدیدپذیر (خورشیدی و بادی) برای کاهش وابستگی به نفت و گاز، مدیریت هوشمند شورابه و استفاده از دیفیوزرها و پایش مداوم محیط زیست، تنوعبخشی به منابع آب از طریق استفاده از منابع دیگر مانند جمعآوری آب باران، بازیافت پساب و کاهش اتلاف منابع آب، و پرهیز از الگوی مصرف اسرافگرایانه مانند برخی کشورهای خلیج فارس ارائه میشود.
برای حفاظت از اکوسیستم دریا در محل ساخت آبشیرینکنها، چه نکاتی باید رعایت شود؟
برای حفاظت از اکوسیستم دریا در محل ساخت آبشیرینکنها، باید به برخی نکات توجه کرد: در ابتدا، مکانیابی و انتخاب محل مناسب، مانند دوری از مناطق حساس زیستمحیطی مانند مناطق مرجانی، جنگلهای حرا، مناطق نوزادگاهی، علفهای دریایی و زیستگاههای گونههای در معرض خطر ضروری است. بررسی جریانهای دریایی برای جلوگیری از تجمع شورابه (پساب آب شور غلیظ خروجی از آبشیرینکن) در یک نقطه، مدیریت پساب (شورابه) شامل رقیقسازی و تخلیه تدریجی پساب به دریا با استفاده از دیفیوزرها برای پخش یکنواخت و کاهش غلظت نمک در فواصل دور از هم، مخلوط کردن شورابه با پسابهای کمنمک شهری برای کاهش شوری قبل از تخلیه به دریا، استفاده از روشهای بازیابی نمک از پساب شور برای کاهش حجم تخلیه، کاهش آلودگی گرمایی و شیمیایی از طریق کنترل دمای آب خروجی در صورت استفاده از روشهای حرارتی مانند تقطیر، جلوگیری از نشت مواد شیمیایی مانند ضدجلبکها و ضدعفونیکنندهها به دریا، استفاده از فناوریهای سازگار با محیط زیست، بهرهگیری از انرژیهای تجدیدپذیر مانند انرژیهای خورشیدی و بادی برای کاهش انتشار کربن به جو، استفاده از فیلترهای ممبران کممصرف در روش اسمز معکوس (RO) برای کاهش مصرف انرژی، پایش مستمر شامل نمونهبرداری منظم از آب، رسوبات و زیستگاههای اطراف برای بررسی تأثیرات شورابه و مواد شیمیایی روی محیط و موجودات، انتخاب محل مناسب برای برداشت آب با کیفیت ورودی، نظارت بر جمعیت آبزیان و تغییرات اکوسیستم در طولانیمدت، رعایت قوانین و استانداردهای زیستمحیطی، اخذ مجوزهای زیستمحیطی و رعایت ضوابط سازمانهای مربوطه مانند EPA و کنوانسیونهای بینالمللی حفاظت از دریاها و در نهایت، انجام ارزیابی اثرات زیستمحیطی قبل از احداث طرح میتواند متضمن کاهش اثرات نامطلوب در احداث تأسیسات نمکزدایی باشد.
صمد حمزهئی با تأکید بر ضرورت توسعه تأسیسات نمکزدایی در سواحل جنوبی ایران، به پتانسیلهای انرژیهای تجدیدپذیر و نیاز به مدیریت پایدار منابع اشاره کرد. او همچنین با بررسی تجارب کشورهای عربی، بر اهمیت یادگیری از موفقیتها و چالشهای آنها و رعایت ملاحظات زیستمحیطی برای کاهش اثرات منفی این تأسیسات بر اکوسیستم دریایی تأکید کرد.
/س/