مرور روزنامه‌های یکشنبه ۱۹ بهمن ماه
قالیباف دیپلمات می‌شود، جنجال مرگ‌های کرونایی، شرق تهران سیگنال زلزله؟، با کشور‌های منطقه خلیج فارس چه کنیم؟، شوک بایدن به ریاض، تنورداغ خبر‌های برجامی، تأیید گزارش کیهان از سوی بلومبرگ، بازتاب رفتار عجیب بازیکن استقلال در بازی اخیر این تیم، آسیب‌های اجتماعی در فیلم‌های جشنواره فیلم فجر، تدابیری تازه برای پیشگیری از وقوع موج چهارم کرونا و تلاش مجلس برای تصویب قانون انتخابات از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.
کد خبر: ۹۳۸۵۷۰
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۹:۴۷ 07 February 2021

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز یکشنبه ۱۹ بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شد که افزایش دوبرابری تعداد شهر‌های زرد و نگرانی و تدابیر در مقابل خیز جدید کرونا از یک سو و خبر آغاز واکسیناسیون از این هفته و خبر‌های مرتبط با گمانه زنی‌های انتخاباتی گروه‌های سیاسی برای انتخابات ۱۴۰۰ ریاست جمهوری و تحلیل‌هایی درباره اصلاح قانون مالیات از دیگر سو در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

 
 


در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم:


اشتغالزایی به جای طرح‌های مقطعی ازدواج

جعفر بای جامعه‌شناس طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه آرمان ملی با عنوان اشتغالزایی به جای طرح‌های مقطعی ازدواج نوشت: بیکاری جوانان، امروزه به ام الفساد یا منشا آسیب‌های اجتماعی تبدیل شده است. اگر مسئولان به‌جای تشویق به ازدواج جوانان به‌دنبال طرح‌های اشتغالزا بودند، بی‌شک ما شاهد بحران‌های فعلی در نسل جوان نبودیم. اگر جوان برایش شغل ایجاد شود و بتواند متناسب با تحصیل و تخصصی که کسب کرده فعالیت درآمد‌زایی داشته باشد، خود بهتر می‌داند که چگونه ازدواج کند یا چطور زندگی مشترک تشکیل دهد. اینکه ما در اندیشه تشویق‌های مناسب و کاربردی برای ازدواج جوانان باشیم یا در جهت کمک به آن‌ها مشکلات مسکن‌شان را رفع کنیم، بسیاری از مشکلات دیگر نیز برطرف می‌شود. از دید نگارنده و از سه معضل فعلی امروز جامعه ایرانی مسکن، ازدواج و اشتغال، بی‌شک اولویت نخست اشتغال است؛ بدان معنا که اگر توانستیم بیکاری نسل جوان را برطرف کنیم، مشکلات بزرگ دیگر از روی دوش جامعه برداشته خواهد شد. بیکاری برای جوانی که سواد و مهارت چندانی ندارد، خیلی آسیب‌زا نخواهد بود، ولی فارغ‌التحصیلان ماهر و صاحبان فن و تخصص، قطعا بیکاری برایشان بزرگ‌ترین ضربه روحی و روانی خواهد بود. اما معضل بیکاری چه نوع آسیب‌هایی می‌تواند در جامعه باشد؟ اول اینکه جوان تحصیلکرده -با توجه به آرمان‌ها و آرزوها- زمانی که از محیط دانشگاه وارد جامعه می‌شود و با پدیده بیکاری روبه‌رو خواهد شد، بحران بزرگی بر زندگی وی وارد خواهد آمد که برای عبور از این بحران، گاهی اوقات با پناه بردن به انواع مُسکن‌ها و در نتیجه دچار عارضه اعتیاد می‌شود.

سفر حیثیتی آقای رئیس به مسکو /توپ برجام در زمین کیست؟ /اشتغالزایی به جای طرح‌های مقطعی ازدواج

اگر یک جوان صرفا با تشویق‌های مسئولان ازدواج کند، اما شغلی نداشته باشد، پس از مدتی دچار طلاق عاطفی و کشمکش‌های فراوان خانوادگی با همسرش می‌شود و مدتی بعد راهی دادگاه‌های خانواده خواهند شد. به دلایل موارد مذکور، بیکاری را می‌توان ام‌الفساد آسیب‌ها نامگذاری کرد که منشا نابهنجاری‌ها و کجرویی‌ها و هزاران انحراف اجتماعی دیگر است. گاهی اوقات مسئولان در جامعه به‌دنبال برنامه‌ها و طرح‌هایی هستند که عموما طرح‌های بسیار ضعیف، روبنایی، سطحی، قشری و به نوعی برای رفع تکلیف در جهت کاهش آمار بیکاری است که اکثرا بدون مطالعه و اقدامات کارشناسانه و بدون تحقیقات میدانی و بررسی‌های اجتماعی به‌خصوص در حوزه فرهنگی صورت می‌گیرد، چون فعالیت‌های فرهنگی اموری دیربازده است و به اندازه زمان دوران مدیریت مسئولان نیست، در نتیجه مدیران خیلی تمایلی به مقوله‌های فرهنگی و دیربازده ندارند و به دنبال فعالیت‌های فوری و زودبازه می‌روند. در این بین طرح‌هایی برای اشتغالزایی تدوین و اجرا می‌شود و، چون اشتغالزایی فعالیتی بسیار سرمایه‌بر و زمانبری است، این اقدامات مثمرثمر نخواهد بود، مثلا یک سری طرح‌هایی برای کارآفرینی در صنایع دستی و با وام‌های بلندمدت تدوین و اجرا می‌شود که پس از مدتی، چون روی نیازسنجی و اقدامات زیربنایی مطالعه و تحقیقی صورت نگرفته، جوانان مدتی بعد از راه‌اندازی این کارگاه‌ها، در فروش و عرضه محصولات با مشکل روبه‌رو خواهند شد و نمی‌توانند یک کارآفرین موفق باشند، در نتیجه جوان بیکار به جوان بیکار بدهکار تبدیل می‌شود. بنابراین طرح‌های مقطعی و کوتاه‌مدت نمی‌تواند مشکل بیکاری و ازدواج را برطرف نماید و باید یک اراده ملی، طرح‌هایی در سطح ملی و یک اقدام فراسازمانی صورت پذیرد.


توپ برجام در زمین کیست؟

فریدون مجلسی دیپلمات پیشین طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه جهان صنعت با عنوان توپ برجام در زمین کیست؟ نوشت: شاهدیم که هر یک از طرفین برجام یعنی ایران و طرف غربی مدام توپ را در زمین دیگری می‌اندازند و خواستار آن هستند که قدم اول را طرف مقابل پیش بگذارد! سیاستی که دقیقا به اندازه عمل قهر کردن، کودکانه است. این رویه برای نشان دادن غرور در پیش گرفته شده و غرور هم جای خود را دارد، اما در اینجا باید به این نکته مهم توجه داشت که در ادامه این رویه ملت آمریکا بیشتر در رنج و عذاب خواهد بود یا ملت ایران؟ به طور قطع دولت و حکومت هر کدام از کشور‌ها که ملت آن در سختی است، وظیفه دارد برای رفع مشکلات ملت، پا پیش گذارد.
گذشته از این رویه منتظر اقدام طرف مقابل بودن، شاهد سکوت بایدن و تاخیر وی در بازگشت به برجام هستیم. به اعتقاد من، علت این امر را نیز باید در ایران جست‌و‌جو کرد، زیرا او وقتی انتخاب شد و حتی قبل از آن، حل‌و‌فصل مساله هسته‌ای را در اولویت قرار داده بود و انتظار می‌رفت به برجام برگردد. به هر حال او می‌گفت من خروج ترامپ از برجام را قبول ندارم و اکنون سوال اینجاست که چرا بعد از رییس جمهور شدن به برجام برنگشته و در برابر این مساله سکوت کرده است؟!

سفر حیثیتی آقای رئیس به مسکو /توپ برجام در زمین کیست؟ /اشتغالزایی به جای طرح‌های مقطعی ازدواج
به گمان من دلیلش آن است که در داخل ایران هم برخی به بازگشت او به برجام تمایل ندارند. اگر وجود داشت که با اقداماتی، برجام را به صورت فلج درنمی‌آوردند. لابد ترجیح‌هایی دارند که بر مبنای آن مایل هستند وضعیت بحرانی باقی بماند. به هر حال دلیل رویکرد فعلی، واکنش به این رویکرد ایران است، زیرا پیش از آنکه بایدن بتواند کار خود را شروع کند و در آخرین روز‌های ریاست‌جمهوری ترامپ، در ایران دو اقدام بازدارنده نسبت به امکان همکاری آینده با بایدن انجام شد؛ نخست اقدام به اعلام پرسر و صدای غنی‌سازی ۲۰ درصدی بود که آمریکا این مساله را برای اسراییل که مورد حمایت آنان است، تهدید قلمداد می‌کند. دوم نیز اینکه مقامات ایرانی با تاکید عدم تمایل خود را اعلام کردند و گفتند توپ در زمین آمریکاست. توپ، اما در واقع در زمینی است که مشکل دارد و باید مشکلات خود و ملت خود را حل کند. به اضافه اینکه در ادامه این مسیر، قانونی در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید و به آمریکا دو ماه فرصت داده شد تا تحریم‌ها را لغو کند. ضمن اینکه دولت را مکلف کردند در پایان این فرصت، کلیه محدودیت‌های برجامی را نادیده بگیرد و حتی آن پایش‌های سازمان بین‌المللی انرژی اتمی را هم قطع کند. احتمالا باید ناظران این سازمان را هم بیرون کند. چنین تهدیدی پیش از شروع به کار بایدن یعنی او را در برابر تهدید انجام شده قرار دادند. طبیعی است که هر قدرت بزرگ یا کوچکی در شرایط مشابه واکنش خواهد داشت. بدیهی است که با دستان تسلیم‌شده نمی‌آید و به خاطر اقدام عجولانه مجلس ایران، تسلیم نمی‌شود بلکه کاملا برعکس عمل می‌کند. به این ترتیب یکی از دلایل روشن تاخیر بایدن در تصمیم‌گیری درباره برجام این است که می‌خواهد فرصت دوماهه تمام شود. او مایل است ببیند ایران بعد از اتمام این مهلت تهدید خود را چطور عملیاتی می‌کند. این نکته را نیز در نظر داشته باشید که اگر ایران تهدیدات خود را عملیاتی کند، دیگر اصلا برجام مطرح نیست که آمریکا بخواهد مقدمات بازگشت به آن را فراهم کند. مسلم است که آمریکا زیر بار شروط ایران نخواهد رفت همان‌طور که زیر بار پنج گام قبلی ایران نیز نرفت. ایران با وجود آن تجربه دست به اقدام اخیر زد و بر همین اساس من نتیجه می‌گیرم که در داخل ایران تمایل و اراده‌ای برای رفع این مشکل وجود ندارد. سرنوشت این مساله نیز در شرایط کنونی فقط یک چیز است و آن، اینکه با خروج ایران از برجام و منتفی شدن قطعنامه شورای امنیت درباره معلق شدن آن شش قطعنامه تحریمی، تحریم‌ها برگشته و ایران به عنوان خطری برای صلح و امنیت بین‌المللی مشمول فصل ۷ منشور سازمان ملل متحد خواهد شد.

 

سفر حیثیتی آقای رئیس به مسکو

سید علیرضاکریمی در سرمقاله امروز روزنامه آفتاب یزد به سفر قالیباف به روسیه پرداخت و نوشت: سفر محمد باقر قالیباف به روسیه علیرغم منتفی شدن دیدار وی با پوتین، از جهات مختلف برای او و اطرافیان‌اش مهم است. بگذارید اینگونه عرض کنم تا بهتر موضوع را درک کنید:هرچقدر این سفر برای مردم و جامعه غیرمهم است برای رئیس مجلس و اطرافیان وی مهم و با حاصل است!
به صورت موجز به چند مورد در این باب اشاره می‌کنم. محمد باقر قالیباف همچنان رویای پاستور در سر دارد. او خود را شایسته نشستن بر صندلی نخست نهاد ریاست جمهوری می‌داند و تصورش این است پارلمان جایگاهی نیست که او بتواند ظهور و بروز واقعی داشته باشد. نسبتا درست هم است. قالیباف مدیری اجرایی و فن سالار است و روحیات او با تقنین و نظارت سازگاری ندارد. اتفاقا به همین دلیل است که مدام مجلس پا توی کفش دولت می‌کند. در زمان لاریجانی، حداد عادل، کروبی، ناطق نوری و... هیچ وقت دولتی نیامد اعتراض کند که چرا مجلس به جای وزرا تصمیم‌گیری می‌کند. پارلمان این روز‌ها وارد حوزه اجرا شده، زیرا رئیس مجلس سبک و سیاق‌اش چنین است. فی المثل چند نماینده راه می‌افتند و می‌روند در شهری و برای خود مصوباتی را مطرح کرده و وعده‌ای می‌دهند و در نهایت پس از بازگشت، از وزیر مربوطه می‌خواهند که فلان کار را انجام دهد وگرنه خب در چنین شرایطی یک سفرخارجی دیپلماتیک به نوعی هم تمرین حضور در پاستور است و هم یک پیام به دیگران که قالیباف دیپلماسی می‌فهمد و چیزی از علی لاریجانی کم ندارد.

سفر حیثیتی آقای رئیس به مسکو /توپ برجام در زمین کیست؟ /اشتغالزایی به جای طرح‌های مقطعی ازدواج
مجلس شورای اسلامی در ادواری که علی لاریجانی در راس آن می‌نشست از منظر رفت و آمد‌های دیپلماتیک کارنامه نسبتا قابل دفاعی داشت چرا که اساسا رئیس سابق مجلس چهره‌ای دیپلماتیک بود که سال‌ها با حضور به عنوان دبیر شورای امنیت ملی و پیشبرد مذاکرات هسته‌ای توانسته بود تجربه‌های گرانبهایی را در توشه خود داشته باشد.
حالا محمد باقر قالیباف قرار نیست از فرصتی که بدست آورده به سادگی بگذرد. ضمن آنکه گفته می‌شود او در این سفر حامل یک پیام مهم از تهران به مسکو است. هر چند فقط نزدیکان رئیس مجلس چنین ادعایی دارند. لیکن در هر صورتی این سفر برای قالیباف سفری است که در آن خیلی مسائل باید برای دیگران به اثبات برسد. مطمئن باشید تا هفته‌ها خبر‌های این سفر و حواشی آن در راس اخبار رسانه‌های حامی رئیس مجلس قرار دارد. اگر هم این رسانه‌ها قالیباف را با ظریف مقایسه کردند و نتیجه گرفتند که او در دیپلماسی از وزیر خارجه سر‌تر است هم نباید تعجب کنید! هرچند منتفی شدن دیدار او با پوتین بسیاری از برنامه‌های وی را برهم زد.
در مجموع هر ایران دوستی از اینکه در این ملک دیپلماسی تقویت شود خشنود می‌گردد، چون منافع ملی تامین می‌شود. البت که این مهم شرط و شروطی دارد و باید در روند گفتگو‌ها شروط مذکور لحاظ شود. امید است محمد باقر قالیباف با دستان پر به تهران بازگردد.

بیشتر بخوانید:

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار