هر کسی که خون ایرانی در رگ او جریان داشته باشد ،هر کسی که قلبش زره ای برای ایران بتپد ،هرکسی که بداند که این انقلاب چکونه شکل گرفته و برای پایداریش چه خونها که ریخته نشده است  ،نگران این اتفاقات است ،از اینکه بدلیل برخی سوء تدبیرها و نبود برنامه واقعی  برای برون رفت از مشکلات ، ناامنی در کشور شکل بگیرد ،نگران است ،ناراحت آینده ایران ونظام است ،این احساس مسئولیت بخشی از مردم قابل تمجید است اما اعتراض بخش دیگری از مردم نیز باید به رسمیت شناخته شده وبرای رفع دغدغه های آنها کاری اساسی صورت گیرد.
کد خبر: ۸۰۰۲۲۵
تاریخ انتشار: ۰۴ آذر ۱۳۹۸ - ۱۴:۳۷ 25 November 2019

تابناک ایلام ::هفته ای سرشار از خبرهای تلخ و نگران کننده را پشت سرگذاشتیم ،هفته ای که ابتدای آن را با دلهره های ناشی از یک تصمیم ناگهانی در خصوص افزایش 300درصدی قیمت بنزین آغاز و با تشویش ها ودل نگرانی های ناشی از تبدیل این حرکت  اعتراضی به اغتشاش و تخریب وخون ریزی به پایان رساندیم .

این هفته با تمامی حوادث تلخ و ناگوارش ،حال هرچه که می خواهیم نامش بگذاریم  ؛اعتراض ،تجمع ،راهپیمایی ،اغتشاش ،آشوب و یا فتنه را به قول قدیمی ها در " بقچه"تاریخ گذاشته و در خاک بی تفاوتی چال کردیم ،اما حقیقت این است؛" این آتش همچنان دود می کند"!

حقیقتا در طول یکی دو دهه اخیر هر اندازه که مسئولین  کشور در میان زرق وبرق قدرت و دعواهای سیاسی مردم را از یاد برده ،حس دنیا پرستی بر معرفتشان چمبره زده و آنان را فراموش کرده ، با فسادها واختلاس هایی با صفرهای پرتعداد اعتماد مردم را هدف قرار داده اند، اما از سویی آنان را به قناعت وصبر دعوت کرده اند ،به همان اندازه شکاف گسل ایجاد شده بین خود ومردم را بازتر نموده وشاید ریشه اتفاقات وحوادث پی درپی دهه های اخیر را بتوان در اینها جستجو کرد نه گرانی یک شبه بنزین !

 مع الاسف این سالها و به موازات بی اعتماد شدن مردم و تلنبار شدن گلایه ها و دل نگرانی ها ،مسئولین به جای دلجویی از آنان و تدوین برنامه ها و اصلاح رویه ها در راستای رفع مشکلات و دغدغه های به حق مردم، همچنین تلاش برای کاهش فاصله ایجاد شده ، بی  اعتنا به شرایط سخت مترتب بر معیشت آنان ،با اتخاذ تصمیمات ناگهانی واجرای برنامه هایی که در آن خواست ونظر مردم به  محاق رفته است ،عملا مسیری را طی می کنند که خروجی و نتیجه آن تشدید بی اعتمادی ها و برافروختن آتشی است که می تواند سالها دود ناشی از آن مدیریت کشور و امورجاری ملت را با اخلال جدی مواجهه نماید.

 به واقع برخی تصمیمات حوزه مدیریتی ورفتارهای مدیریتی مستتر شده در پشت این تصمیمات ،مردم را به شکلی حساس نموده که حتی به برنامه های درست ومنطقی مسئولین هم به دیده شک وتردید نگریسته  و از همراهی با اجرای آن سرباز زده و یا اعتراض پنهان خود را با واکنش های گوناگون هویدا کنند ،به طور مثال در حوادث طبیعی ،کمکهای مردمی به حساب افراد غیر مسئول ،همچون چهره های ورزشی وهنری واریز می شود،یا اینکه در فراخوان داوطلبانه انصراف از یارانه شاهدیم که کسی به این فراخوان وقعی نگذاشت.

 یا اینکه مردم در  اعتراض به گرانی  ها، به جای حرکت در مسیرهای مردمسالارانه تعریف شده در قاموس جامعه مدنی ،به شکلی خشونت بار با موضوع برخورد کرده ،اموال عمومی را تخریب یا به آتش می کشند،بانک وفروشگاههای بزرگ را آتش زده یا به غارت می برند ، دستگاههای اداری وخدماتی را به آتش می کشند وقص علی هذه ..! چرا ؟! چون همه اینها را واکنشی به رفتارها وتصمیمات مسئولین می دانند !به همین سادگی .

 حالا در سمت دیگر مسئولین ما  چکار می کنند ؟! به جای اینکه با واکاوی حوادث ،ریشه شکل گیری بی اعتمادی را بیابند ،از زیان دیدگان دلجویی کنند،به اعتراض مردم پاسخ داده و ریشه مشکلات را باآنان در میان بگذارند ،صرفنظر از آثارمثبت  امنیتی ،اینترنت را قطع می کنند تا بسیاری از کسب وکارهای مبتنی بر بستر آن را تخته کرده ودر حوزه ارتباطات، مردم را به عصر حجر بازگردانند و با  این کار لایه ای دیگر از نارضایتی را به نارضایتی های موجود بیافزایند .

 به هرحال باید این حقیقت غیر قابل انکار والبته تلخ را مدنظر داشته باشیم ؛حال به هردلیلی می خواهد باشد،اینکه کارد به استخوانشان رسیده ، خواه هیحان ،خواه تحریک شدن  از سوی رسانه ها ی معاند و..هم آنهایی که از روز اول اعلام گرانی بنزین به خیابان آمدند ،تجمع کردند و اعتراض نمودند ،مردم ایران بودند . هم آنهایی که در رفتاری غیر متمدنانه ،شکستند ،سوزاندند و غارت کردند و کشتند ومجروح کردند!دارای شناسنامه ایرانی هستند واز هوای همین سرزمین استنشاق می کنند ،اینجا متولد شده ،نضج یافته وبزرگ شده اند!

هم انهایی که این روزها دراقدامی درست ومنطقی ، با احساس  مسئولیت و نگران از آینده انقلاب وکشور ، پا به عرصه خیابان گذاشته و از حرکت های آشوبگرانه و تخریب وایجاد ناامنی اعلام انزجار  کردند ،ایرانی هستند ،همه ما به نوعی خوشحال هستیم که همچنان بخشی از جامعه ما بیدار است ،اما اینکه برخی را ایرانی خطاب کنیم وبرخی دیگر را غیر ایرانی ،برای اعتراض بخشی از  مردم حق قایل شویم، اما به آنان اجازه اعمال حق را ندهیم ،اما عده ای دیگر هر وقت که دلشان خواست به خیابان بریزند وفریاد بکشند،یکی دیگر از جلوه های استاندارد دوگانه  در به رسیمت شناختن حق تجمع واعتراض در کشور واز عوامل شکل گیری نارضایتی در بخشی از جامعه است. 

هر کسی که خون ایرانی در رگ او جریان داشته باشد ،هر کسی که قلبش زره ای برای ایران بتپد ،هرکسی که بداند که این انقلاب چکونه شکل گرفته و برای پایداریش چه خونها که ریخته نشده است  ،نگران این اتفاقات است ،از اینکه بدلیل برخی سوء تدبیرها و نبود برنامه واقعی  برای برون رفت از مشکلات ، ناامنی در کشور شکل بگیرد ،نگران است ،ناراحت آینده ایران ونظام است ،این احساس مسئولیت بخشی از مردم قابل تمجید است اما اعتراض بخش دیگری از مردم نیز باید به رسمیت شناخته شده وبرای رفع دغدغه های آنها کاری اساسی صورت گیرد.

همانطور که در مطالب پیشین بدان تاکید ورزیدیم ؛اینکه امروز تصور کنیم با راهپیمایی مردم همه چیز تمام شده و اوضاع به ظاهر به حالت عادی برگشته است ،تصوری ناشی از ارزیابی های غلط و عدم شناخت از واقعیات جامعه است که یقینا مخاطرات برنامه ریزی بر اساس آن به مراتب از اصل موضوع خطرناک تر است . فرد دلسوز ایران ونظام ،با دادن کد غلط و  سرپوش گذاشتن بر واقعیات جاری جامعه مسئولین را به خطا نمی اندازد ، دوستدار ایران ونظام هشدار می دهد که ممکن است به ظاهر اوضاع آرام جلوه نماید،اما اصل اعتراضات به رویه ها وبرنامه ها واوضاع جاری کشور در بخش قابل توجهی از جامعه همچنان باقیست وبه تعبیری ؛"آتش فروکش نموده ،اما زیر خاکستر است" .

اگر پس از این اتفاقات، بی توجه به واقعیات موجود درجامعه ،مسئولین ما دستشان را زیر سر گذاشته وبگویند همه چیز تمام شده است ،به بیراهه رفته ودر واقع با انکار واقعیات بر اساس داده های غلط به برنامه ریزی برای مدیریت کشور مبادرت می ورزند،همان مدیریت خوش خیالانه یک دهه اخیر که اتفاقات واعتراضات چند ساله اخیر ریشه درآن دارد ،باید پاسخگوی این خوش خیالی خود باشند.

متاسفانه برعکس انتظار ما  ؛از همان ساعات ابتدایی پس از  فروکش کردن حوادث واتفاقات اخیر ،بسیاری از مسئولین ،نهادها و جریانات سیاسی ،دستگاههای دولتی وحاکمیتی به جای تمرکز بر ریشه وچرایی شکل گیری این حادثه که البته به اشتباه آن را واکنش به گرانی بنزین تفسیر ومعنا می کنند! تمامی مساعی خود رابر تبیین اینکه چه کسی یا چه مسئولی عامل اتخاذ این تصمیم بود معطوف نموده اند !عده ای نیز بی توجه به سخنان مقام معظم رهبری و موضع حکیمانه ایشان  در جلوگیری از شقه شدن مردم ومسئولین وشکلگیری از یک فاجعه سیاسی واجتماعی درکشور، همچنان بر طبل دو دستگی می کوبند !

حال کار  هرمسئولی می خواهد باشد !چه فرقی به حال وروز مردم و نگرانی های تلنبار شده آنان دارد؟!به جای هزینه های گزاف برای تبرئه نمودن فلان رییس قوه وفلان مدیر ،بیایید راست وحسینی واقعیات اقتصادی واجتماعی کشور را برای مردم تنیین نمایید ،به جای کوبیدن بر آمارهای کذایی کاهش مصرف سوخت و ...به مردم بگویید که چرا مجبور به این جراحی بزرگ و البته بی توجه به وضع بالینی بیمار !!شدند!چه چیزی آنها وادار کرد تا در جیب مردم دست ببرند؟! باور کنید ما مردم آگاهی داریم ،تمامی رفتارها وصحبتها در کوچه وبازار تحلیل می شوند،مگر می شود کشوری بخواهد برای اینکه به مردمش کمک کند دست به یک ریسک بزرگ به نام سه برابر کردن قیمت بنزین بزند؟! چه آدم عاقلی این حرف را قبول می کند؟!

مسئولین عزیز ! اگر به همین راحتی از کنار این مساله عبور کنید ،اگر تجربه ناشی از بروز این اتفاق مهم را به چراغ راهی برای عبور از مشکلات و رفع نگرانی ها ودغدغه های به حق مردم تبدیل نکنید ،ممکن است که فردا وفرداهای دیگر اتفاقات ناخوشایند دیگری رقم بخورد که جمع کردن آن به همین راحتی میسور نباشد !

مسئولین عزیز ! هوشمندی وذکاوت برای شناسایی عوامل بیرونی ومحرکین حرکات اخیر کاری  درست ومنطقی است ،اما اول به این فکر کنید که محرکین رسانه ای ومحازی دشمن ومعاند بر موج اعتراضات مردمی سوار شدند .به جای قطع اینترنت و کر و لال کردن مردم ! به این بیاندیشید که کجای کار غلط بوده که مردم معترض ،تحریک های دشمنان را  از فرسنگ ها دور تر به توصیه های خیر خواهانه مسئولین داخلی خود ترجیح می دهند ؟!

باور کنید جای کار ایراد دارد ! اگر ایرادی در کار نمی بود ،اگر کل فضای مجازی هم دشمن شود ،مردم با بی اعتنایی از کنار آن عبور می کنند!بی شک اگر آن ایراد را بیابید،همه چیز به سرجای اول خود باز خواهد گشت.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار