از فقر بگذریم به اعتیاد میرسیم، اعتیادی که ستون های زندگی مشترک پسر  ، پیر زن را از بیخ ویران کرده بود، نتیجه زندگی مشترکشان پسرک 10 ساله ایست که به دست همسر سابق سپرده بود که  پس از طلاق و جدا شدن از همسرش که ریشه ی جدایی آنها در اعتیاد بود ، غمی شده افزون بر  بر غم های مادر رنجورش .
کد خبر: ۷۸۲۱۵۲
تاریخ انتشار: ۳۱ شهريور ۱۳۹۸ - ۲۲:۴۳ 22 September 2019

تابناک ایلام ،مجتبی قیطاسی :: در واپسین روزهای شهریور و در هفته گذشته که با چند تن از خیرین همراه شدیم  تا  از وضعیت سه خانواری که به گفته همراهان از وضعیت معیشتی ، رفاهی و اجتماعی مناسبی برخوردار نیستند،سرکشی کنیم.

سوار بر خودرو شده و مقصد اول خود را انتخاب کردیم ،به سمت یکی از روستا های چسبیده به بیخ گوش شهر ایلام حرکت کرده و بعد از گذشت دقایقی به مقصد رسیدیم .

درب اولین خانه هدف  توقف کردیم، خبری از آیفون و زنگ نبود ،یکی از همراهان تکه سنگی برداشت و به آرامی در را زد،در  کسری از ثانیه مردی حدود 35 ساله با چهره شکسته و تنی نحیف وبا زیر چشمان گود افتاده که حکایت ها به همراه داشت ،به پیشواز آمد .

وارد خانه شدیم که از حیاطش گرفته تا دیوار ها و سقف آن روایت گری صامت بود، خانه دارای دو اتاق کوچک بود  که در یکی از اتاق ها مادری حضورداشت با چهره چروک افتاده دستان لرزان ، کمری خم شده و پاهای که دیگر استوار نبودند تا به مانند جوانی اش به پیشواز مهمان ها بیاید .

اما به سختی و کشان کشان  خود را به درب اتاق رساند، با صدای لرزان و تکلمی ضعیف از حضور ما در خانه ی غم اش تشکر کرد و خوشآمد گفت.پیر زن در ویرانه سرایی نمور ساکن بود با دیوار های که فقر آنها را تیره ساخته و سقف اش دیگر تاب وتحمل  تازیانه های باران را ندارد  .کل زندگی اش چند متر موکت ،یه اجاق گاز دو شعله ی زمینی قدیمی و یخچالی که از عمر مفیداش مدت ها گذشته بود.

از اینها بگذریم اما پیر زن گله ها داشت از نداری هایش، از غم هایش، از فراموش شدن و از وعده های پوچ مسئولین و دستگاهای حمایتی که در اوایل سال جاری در سرکشی از او با قول تعمیر منزل اش ، مدت ها ست او را با  چشم در انتظاری ، رهاکرده اند .

از فقر بگذریم به اعتیاد میرسیم، اعتیادی که ستون های زندگی مشترک پسر  ، پیر زن را از بیخ ویران کرده بود، نتیجه زندگی مشترکشان پسرک 10 ساله ایست که به دست همسر سابق سپرده بود که  پس از طلاق و جدا شدن از همسرش که ریشه ی جدایی آنها در اعتیاد بود ، غمی شده افزون بر  بر غم های مادر رنجورش .

سر ظهر بود که منزل پیر زن را ترک کردیم تا  نزد خانواده دیگر برویم که پدر خانواده مدت ها قبل همسر و دو فرزند خود را ترک و آنها را تنها گذاشته  و از آن پس بار زندگی بر دوش فرزند 10 ساله خانواده افتاده بود . پسربچه ای که در فقدان پدر، در مغازه ای مشغول به کار شده  تا بتواند خرجی زندگی خود ، مادر و خواهر کوچکش را تامین کند .

جای تاسف داشت که فقر و نداری ، وجود مشکلات عدم حمایت درست نهاد های حمایتی مادر این خانواده را در دام اعتیاد گرفتار کرده بود که خوشبختانه مددکاران و خیرین با یاری رسانی به این مادر توانسته بودند  سایه شوم اعتیاد را از سر وی و دو فرزند اش دور نمایند.

در ادامه با ترک منزل این خانوده سرکشی متفاوت تری رقم خورد، یکی از  همراهان با شخص مورد نظر تماس گرفت که به ایشان معرفی شده بود ، تا آدرس دقیق سکونت اش را به ما بگوید.

مخاطب ما دختری جوان بود که در اوایل برخورد اجازه ی ورود ما را به خانه نداد . با خشم حرف میزد ،درد در کلامش مستتر وبغض گولیش را فشرده بود ،حرف که میزد اشک هایش ناخوداگاه سرازیر می شد، دستانش میلرزید اما به یک باره و در کسری از ثانیه بر خود مسلط شد و درد های پنهان شده در پشت نجابتش  را بر روی  دایره انداخت .

زمانی با او گذشت تا اعتماد کرده وزبان به  گلایه بگشاید. از نهاد هایی که بار ها به سراغ او رفتند، ولی حرفهایشان در حد وعده باقی ماند، اشک ریخت و  به دستان خیرین گمنام و به روح سخاوت بندگان‌ناب خدا‌ امید بست و  به ما اجازه ی ورود به خانه ی پدرش را داد. .

نامش نگار بود ۳۲ ساله با کودکی خردسال، همسری از کارافتاده و سرگردان و آواره  در دیگر استان ها و با پدری که دچار بیماری اعصاب و روان است. مادری نحیف و رنجور و برادری که از هردوپا دچار آسیب شده و زمینگیر بود از شرم وضعیت گرفتار شده در آن  و بی اعتمادی به نهادهای حمایتی پتو به سر کشیده و حاضر به گفتگو نشد.

اما برادر دیگر دیو اعتیاد زندگیش را درگیر کرده و زن و زندگی از کفش ربوده بود ،به دنبال آن  روزی در پی تاثیرات مواد و مشکلات روانی و روان  پریشانی تاب بازی گوشی های امیر حسین خواهر زاده اش 5 ساله اش را نیاورده بود ،پسر نگار را میگویم با کتک زدن این طفل  و وارد نمودن ضربه به کمر ش،  مهره هایش  جابجا شده بودند .

امیر حسین دیگر توانایی بازی با هم سن وسالهایش  را نداشت ، گوشه نشین شده و به سختی از جای خود بلند می شد،با نشستن کمر اش تیر میکشد و درد در خانه ای پر از رنج پدر بزرگش  ، همواره  او را همراهی می کند .

امیر حسین در حالی چشم انتظار تامین مخارج درمان اش مانده است که مادرش ‌تا پاسی از شب در منزل مردم فرش میشوید تا لقمه ای نان برای ادامه زندگی پر از غم شان تامین کند .

از اقدامات دولت برای حل مشکلاتش از نگار پرسیدیم که جواب داد: در بهزیستی پرونده دارم مدارک از کار افتادگی همسرم را تحویل داده ام. به بازدید خانه ام آمده اند .وضعیت اسفبار فرزندانم‌را دیده اند.  زندگی ۱۲ نفره مان در زیر یک سقف.... عکس و مستندات جمع آوری کرده اند و در نهایت گفته اند؛هزار نفر قبل از تو در نوبت هستند ،تا کسی نمیرد نوبت به تو نمیرسد. با بغض گفت باید دعا کنم کسی بمیرد تا ماهیانه بهزیستی به من‌تعلق بگیرد؟

باور کنید نسخه تکراری نهادهای حمایتی برای جدا کردن اعضای خانواده از همدیگر پاسخگو نیست. زیرا نداشتن یک مامن امن آنها را به این روز انداخته ، نمیخواهیم فرزند را به پرورشگاه بسپارند و مادر را به بخش روانی.

ولی درد را از هر طرف بخوانی درد است واژه ها قادر به توصیف درد نیستند.‌ بغض پر اشک زنان سرزمینم در قاب جملات تفسیر نمی شوندو  این درد ها واکاوی میخواهند. نگار 32گفت؛ بخاطر رهایی از فشار خانواده و جامعه اقدام به خودکشی کرده ام ولی موفق نشده ام و مرا متاسفانه  نجات دادند ولی  کماکان  به عنوان یک راه حل نهایی به آن می اندیشم.

مکان‌را ترک‌کردیم و کودک را با قیافه ای مظلوم و ترسی در چهره نقش بسته  جا گذاشتیم و جای تمام مسئولین عذاب وجدان و حس مسئولیت در برابر شهروندانمان به جان خریدیم .

اما درسرکشی از این خانواده متوجه یک نکته شدم، نکته عذاب آور و تلخ و آن این بود ؛"این سه خانواده دو نقطه ی مشترک داشتند، یکی فقر و دیگری اعتیاد ".

باید گفت افراد فقیر و بیکار در اکثر کشورها معمولاً معتادان هستند و یا به سمت اعتیاد می‌روند و این نشان‌دهنده رابطه مستقیم بین فقر و بیکاری با اعتیاد است. بیکاری و فرار از مشکلات زندگی و عدم توانایی افراد از روبرو شدن با مسائل اجتماعی و تأمین مالی موجب می‌شود که خیلی از افراد مواد مخدر را پناهگاهی برای فرار از فکر و دغدغه‌های خود تلقی کرده و به آن پناه ببرد.

همواره بیکاران فقیر و دارای وضع مالی بد، برای به دست آوردن کار و رفع نیازهای مالی خودشان به مواد مخدر نزدیک می‌شوند و باید دانست که فقرنقش ويژه اي در آسيب هاي اجتماعي ايفا مي کند .

و در پایان باید ذکر کرد؛ آنچه در بازدید های میدانی مشهود است صرفنظر از تلاش ها و خدمات گسترده  نهاد های حمایتی  همچون بهزیستی و کمیته امداد درجامعه ، ولی باید گفت عدم توجه جدی این نهاد ها و  دیگر دستگاه های مربوطه  به مسائل و مشکلات رفاهی و اجتماعی به صورت ریشه ای تا مرتفع شدن آنهاست./م

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار