تاریخ را که ورق می زنیم به صفحات سرخی می رسیم که به خون آزادیخواهان،سربداران و مخالفان حکومت های دیکتاتوری آغشته است. تاریخ می گوید؛ هرجا مبارزی قیام کرده،گیوتین اعدامش فراهم و به هنگام اعتراض سرخ سربداری،بیدرنگ داری فرارویش افراشته اند
"در خبرها آمده بود؛مقامات ترکیه نوارهای صوتی ضبطشدهای در اختیار دارند حاکی از این است که سرهنگ صلاح الطبیقی، رئیس پزشکی قانونی امنیت عمومی عربستان جسد جمال خاشقجی را مثله کرده و از دستیارانش خواسته در زمان مثله کردن او موسیقی گوش کنند!"
با یک جستجوی ساده در شبکه های مجازی و جراید عمومی شاهد وفور خبرهای قتل فجیع خاشقچی روزنامه نگار منتقدخاندان سعودی عربستان هستیم.که ازقضا باسالمرگ فرخی یزدی همزمان شده است .هر دو روزنامه نگار ؛ هر دو بی جسد ؛ فرخی هم در ترکیه بوده و با ترفند تیمورتاش به ایران انتقال داده می شود تا تحویل پزشک احمدی پزشک مورد اعتماد رضا شاه شود
و خاشقچی هم توسط پزشک مورد اعتماد بن سلمان سلاخی شد...
با بررسی ترور دو روزنامه نگار با فاصله حدود یک قرن به نکات کلیدی درباره نگاه غرب به مسئله حقوق بشر در خاورمیانه می رسیم
فرخی یزدی به زندان رضا شاه افتاد وبه دستور شاه پهلوی و به دست پزشک احمدی حکیم مورداعتمادش به قتل رسید و هیچگاه جسدش پیدا نشد
فرخی یزدی به دستور دیکتاتوری به قتل رسید که سرسپرده قدرت بلامنازع غرب بود.یک قرن بعد شاهدیم روزنامه نگاری از خاورمیانه همانند فرخی یزدی در ترکیه ناپدید می شود که همانند فرخی یزدی به دست پزشک مورد اعتماد دیکتاتور قرن بیست یکم خاورمیانه بن سلمان سلاخی شده است....
بن سلمان و رضاشاه هر دو گماشته غرب در خاورمیانه با ویژگی های مشابه در پستوی نهان قدرت گوش به فرمان قدرت های غربی زمانه خویش هستند....
تاریخ یکصدسال گذشته خاورمیانه گواه می دهد که غرب بیش از آنکه حامی حقوق بشر باشد،حامی سرسپردگان و گماشتگان خود بوده که مشغول سلاخی روزنامه نگاران منتقد بوده اند
این نخستین بار نیست که کشتن مخالف یک حکومت آنهم بهطرزی فجیع همراه با تفریح قاتلانش انجام میشود.
«امیرمختار کریمپور شیرازی» مدیر روزنامه شورش و در جریان ملی شدن صنعت نفت منتقد شاه و خانوادهاش و حامی دکتر مصدق بود.کریمپور بعد از ۳۰ تیر ۱۳۳۰ در روزنامه شورش نوشت: «من نمیدانم مادر و خواهران و برادران شاه دیگر از جان مردم مفلوک و گرسنه و بیچیز چه میخواهند؟! ۳۰ سال تمام خون مردم را مانند زالو مکیدند، مردم بیگناه و شریف را در سیاهچالهای زندان انداختند، املاک و اموال مردم را بهزور از آنان گرفتند، ناموس دختران و زنان ملت را بهزور لکهدار و آلوده ساختند، تمام دارایی و پول ملت را بهبانکهای خارجی سپردند. شاه، شعبان بیمخ، عشقی، پری غفاری و دزدان، دیگر از مردم محروم و گرسنه ایران چه میخواهند؟!
هزار مرتبه جای دریغ و آوخ هست
که شاه حامی چاقوکشان بیمخ هست!» کریم پور را در زندان مورد شکنجههای وحشتناک قرار دادند و در آخر هم او را بهطرز فجیعی، زنده زنده در آتش سوزاندند و از جان کندنش بهوجد آمدند و جشن و سرور برپا کردند!
به هرحال جهانیان هرساله شاهد قتل ، ترور و زندانی شدن صدها خبرنگار و روزنانه نگار آزاده و روشنفکر هستند. اینان که با افشاگری های متهورانه خود همواره پشت پرده های
سلاطین خودکامه و دولت های جابر را برملاکرده اند لذا سقوط ازبلندی، تصادف های ساختگی، چوبه های دار،خودکشی های مشکوک، سوزاندن درآتش ، جوخه های آتش،قتل های زنجیره ای و مُثله شدن، واژه های محتوم پرونده مرگ سرخ آنان بوده و هست! آنان همواره چوبه داری به بلندای تاریخ فراروی خود برافراشته می بینند. فرقی ندارد خواه خاشقچی باشند و یا امیرمختار و خواه فرخی باشند و یا حسنک وزیر!
*/حسین کوخایی -دانشجوی دکترای تاریخ