این اتفاق ناگوار و سراسر غم ،حاوی درسها وعبرتهایی است که اگر واقعا انسان پندگیری وجود داشته باشد ،می تواند برای سالهای سال بعنوان یک واحد درسی مهم مدیریت بحران در دانشکده های مرتبط مورد تدریس قرار گیرد.
کد خبر: ۵۲۴۴۲۹
تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۳۹۶ - ۱۴:۱۶ 14 November 2017

تابناک ایلام::درآنی زمین خشم کرد ،درکسری از ثانیه و با تکانه های مهیب ،روایتی عینی از قیامت را پیش روی دیدگان گذاشت ،مردم شهر وروستا سراسیمه از خانه هایشان بیرون زدند ،شهر در سکوت وتاریکی عجیبی فرو رفت و ناله های ضعیفی از زیر خروراها خاک به گوش می رسید ودستان زنان ومردان در بهت فروفته از هر گونه کمکی کوتاه !

بله ! زلزله ای به بزرگی 7/3ریشتر غرب ایران را لرزاند وشهرهای سرپل وذهاب ،قصرشیرین ،ازگله ،ثلاث باباجانی و دالاهو واسلام باد را به تلی از خاک مبدل و ایرانی را در ماتمی عمیق فرو برد . براساس آخرین گزارشات براثراین زلزله بیش از 433نفر از هموطنان کردمان در دامن خاک آرام گرفته وبیش از هفت هز ار نفر نیز مصدوم شدند . بسیاری از تاسیسات ،ساختمان های اداری و مسکونی تخریب وتعدادی از روستاها بصورت صدردرصد با خاک یکسان شدند.

صرفنظر از غمها و رنج هایی که بی خانمان شدن و مرگ هموطنان عزیز کُردمان نصیب یکایک ما ایرانیان نموده است ،اما با نگاهی متفاوت به آثار تخریبی این زلزله مهیب وبی سابقه ،مواردی بعنوان عبرتهای تاریخی استخراج واستنباط می شود ،که سالهاست در پی اتفاقات متعدد مطرح اما به دست باد فراموشی واهمال سپرده شده اند.

این اتفاق ناگوار و سراسر غم ،حاوی درسها وعبرتهایی است که اگر واقعا انسان پندگیری وجود داشته باشد ،می تواند برای سالهای سال بعنوان یک واحد درسی مهم مدیریت بحران در دانشکده های مرتبط مورد تدریس قرار گیرد.

آنچه که واضح است، درکشور ما و در هنگامه وقوع هر حادثه ای طبیعی یا غیر ،همه کارشناس وصاحبنظر می شوند ،همه بخوبی ریشه های یک بحران را می شناسند ،تشریح می کنند در جلسات به بحث وگفتگو می نشینند ،اما به گاه عمل ،آنچه که درمیان رابطه ها ،و رانت ها گم وگور می شود، این ریشه های بحران زا هستند.

همه شاهد و گواهیم ،که سالهاست بخشی از سرمایه های انسانی این کشور در سیل وزلزله وآتش سوزی و تصادف وفروریختن ساختمان ومعدن ووووو.آهسته آهسته از بین رفته ودر عمق خاک آرام گرفته اند ،شاید در گرما گرم روزهای حادثه ،حس کارشناسانه همه گُر می گیرد و حرفهایی هم زده شود، اما حقیقتا این حرفها واظهارنظرها فقط مصرف رسانه ای و پرستیژ سازی داشته ودرعمل کمترین تاثیری در رفع موانع و کاهش عوامل بحران زا نداشته اند.

همه می گویند ،که عامل تصادف واز بین رفتن سالیانه بیش از 25هزار ایرانی ،بی احتیاطی ،مشکلات جاده ای وخودورهای غیراستاندارد است ،اما دراین ملکت درست هرسه عامل با قدرت تمام به کارشان ادامه می دهند ،هرروز سایپا وایران خودر ودر ساخت عرابه های مرگ جولان می دهند،جاده ها با بدتیرین کیفیت ساخته می شوند ،و متولیان هم روزانه گواهینامه رانندگی چاپ می کنند! وبهتربگوییم ،این سه عامل به روشی برای پر کردن جیب ها شده و کشته شدن 25هزار نفر درسال هم فدای سرشان!

سیل که می اید همه رابا خود می برد،زلزله که می شود ،بسیاری را در دل خاک مدفون می کند ،آتش سوزی می شود و جوانانی را خاکسترمی کند ،به ناگاه همه بر صفحه تلویزیون ظاهر واز چرایی وقوع می گویند وریشه یابی می کنند ،اما درست یک ماه و یه یکسال ویا بیشتر ،همان اتفاق با همان وسعت ومختصات تکرار می شود و تکرار گفته های بی حاصل .

زلزله های مرگبار منجیل وروبار و بم را که فراموش نکرده ایم ،دیدیم که دهها هزار نفر چگونه در زیر ساختمان های غیراستاندارد مدفون شدند،چه شد که سالها پس از آن حادثه ،بازهم زلزله ای رخ داد و صدهها هموطن در زیر ساختمانهای آوارشده جان خودرا از دست دادند ؟! پس این همه دستورالعمل های احداث ساختمانهای مقاوم ،اعتبارات مقاوم سازی ،و نظارت های سختگیرانه کجاست؟تا کی مردم ما می خواهند قربانی ندانم کاری و منفعت طلبی عده ای شده و جانشان فدای رانت خواری ها ودزدیها و زد وبندهای متعدد کنند؟

همین کشور ژاپن در آسیای شرقی ،پس از اینکه دهه ها پیش ،اولین زلز له مرگبار را تجربه کرد،پس از آنکه فهمیدند این کشور بر روی گسلهای زلزله قرار گرفته است ،بجای شعار دادن وحرف زدن ،به استحکام سازی واحداث بناهای ضد زلزله روی آوردند ،الان حتی با بزرگترین زلزله هم خسارت مادی و جانی به آنان تحمیل نمی شود.

مگه ما از این کشورها چه چیزی کم داریم !تا دلت بخواهد دراین کشور دکتر ومهندس وروحانی وکارشناس و...وجود دارد،اما در عمل همیشه یک پای ما می لنگد و رابطه بر ضابطه غلبه و احساس بر جای عقل نشسته و وجدان کاری وانضباط اجتماعی از کار ها رخته بسته وجای خود رابه تظاهر وسمبل کاری داده است ونتیجه هم این می شود در اولین تکانه های زمین ،ساختمانهای تازه تاسیس فرو ریخته و زندگی جمعی را پایان می بخشد.

درزلزله اخیر مشاهد می شود ،بیشترین خرابی ها وخسارتهای جانی از سوی مسکن های مهر متوجه مردم شهرهای زلزله زده شده است ،طبق گزارشات رسیده بیش از 90درصد مسکنهای مهر این شهرستان در هم شکسته و بیشترین آسیبهای جانی نیز از این مسکنها متوجه مردم این شهر شده است.

اگر واقعا اصول ساختمان سازی ،اشل های تعریف شده درراستای بیس و اسکلت سازی ساختمان ها ،مقاوم سازی انها در برابر حوادثی اینچنینی ،استفاده از مصالح درجه یک و استاندارد رعایت می شد ،آیا بازهم شاهد این حجم خرابی و تلفات مالی وجانی نشای از این زلزله بودیم ؟ اگر واقعا مدیران و ناظران و مهندسان بر روند ساختمان سازی مسکن مهر بدون لحاظ نمودن رابطه نظارت اصولی می کردند ،باز هم با این تکانه ها ،ساختمانهای بر سر مردم بینوا آوار می شد؟

بنابراین لازم است مدیریت بحران کشور ،نه فقط برای پر کردن گزارش عملکرد و نشان دادن در جلسات ،با نگاهی دقیق وعلمی به این موضوع ،شناسایی نکات ضعف وبا یک جمعبندی اصولی منطبق با داده های علمی ،ریشه های ناکارآمدی مدیریت بحران را شناسایی وبا پندگیری از چرایی این اتفاق شوک آور،البته متعاقب آن شناسایی وتنبیه عوامل اهمال کننده در احداث بناه ،بصورت جدی راه را بر تبعات نا گوارناشی از چنین حوادثی ببندند.


اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار