یک بار برای همیشه بگوییم همه می دانیم ماهیت سیاسی قابل اعتماد در دنیای کنونی وجود ندارد؛ نه روسیه و نه آمریکا؛ نه ترکیه و نه حماس! اما هنر این است که از دل دشمن غیر قابل اعتماد،منفعت کشور حاصل شود و برجام این کار را کرده است!
کد خبر: ۵۰۸۵۶۱
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۳۹۶ - ۱۷:۳۶ 14 October 2017
اول : سرنوشت برجام در دستان رئیس جمهور آمریکا هر چه می خواهد باشد؛ کنترل دونالد ترامپ که در دستان ما نیست که بگوییم چه کار کند یا چه کار نکند!هنر ما و دیپلمات های ما این بود که توافق نامه بین المللی و چند جانبه ای را با پشتوانه قطعنامه شورای امنیت ملل متحد محکم کردند که ترامپ با آن همه رجزخوانی ،یارای خروج بی هزینه از آن را ندارد؛ توافقی که آنقدر محکم است که بلافاصله مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در مقابله با رئیس جمهور آمریکا کنفرانس خبری می گذارد! آنقدر محکم هست که ترامپ به راحتی از توافق پاریس، قرار داد تجارت آزاد آمریکای شمالی و حتی از سازمان یونسکو به راحتی خارج شود؛ اما نتواند از برجام خارج شود تا جایی که یکی از مقامات کاخ سفید بگوید که یکی از مشکلات ترامپ با برجام این است که هر نود روز جلوی چشمان اوست! این بدان معنا نیست که برجام بی نقص است و صد درصد به نفع ایران است که اگر اینگونه بود که دیگر نامش توافق نامه نبود! در هر توافقی، لاجرم همه طرفین توافق چیزهایی از دست می دهند و چیزهایی را به دست می آورند. 

دوم: حتما این آیه مبارکه را شنیده اید که «ان ربک لبالمرصاد»: خداوند در کمین ستمکاران نشسته است؛ برخی مخالفان -و نه منتقدان که باید دست های آنان را بوسید و بر غیرت شان درود فرستاد- در طول این چند سال که از برجام میگذرد، به جمهوری اسلامی ایران ستم کردند!منفعت شخصی و گروهی و تعصب بر گفته های خود را بر منافع ملی مقدم شمردند!بدیهیات داده های ایران در توافق را در بوق و کرنا کردند و ستانده ها را هیچ انگاشتند!هیچ گاه از بی اعتبار شدن چندین قطعنامه و اجماع جهانی نگفتند! در عوض تا می توانستند به فرزندان این مرز و بوم و انقلاب، تهمت ها زدند! به یقین خدا در کمین ستمکاران نشسته است! امروز یکی از سرسخت ترین روزنامه های مخالف توافق، تیتر زده است که ترامپ برجام را حفظ کرد چون به نفع آمریکا است؛ اما یکی دیگر از سرسخت ترین روزنامه های مخالف دیگر نوشته است که ترامپ برجام را پاره کرد تا بگوید دستاورد دولت بر باد رفته است؛این است تناقض در رفتار و کمینی که خدا برای آنان گرفته است؛خود هم نمی دانند به مخاطبانشان درباره این همه تناقض چه بگویند! بالاخره برجام حفظ شد یا پاره شد؟! به یقین خدا در کمین ستمکاران است.

سوم: برجام حتما خلل و فرج هایی دارد؛خلل و فرج هایی که اولا ناشی از الزامات حضور در یک توافق چند جانبه است؛ در یک توافق چند جانبه،آن هم با شش کشور قدرتمند جهان، همه نمی توانند صد درصد راضی به خانه هایشان روند، ایران هم طبیعتا یکی از این اعضای ناراضی توافق نامه است .دوما؛شدت نیاز طرفین هر توافق به همان اندازه، آنان را آسیب پذیر می کند؛ در مساله هسته ای گروه مقابل هیچگاه عجله ای برای رسیدن به توافق داشت؛ مذاکره را ادامه می داد، قطعنامه های تحریمی و حتی فصل هفتمی منشور علیه ایران صادر می کرد و در عین حال هم به مذاکره ادامه می داد؛ ایران روز به روز اقتصادش بیشتر به سمت نابودی می رفت و برنامه هسته ای و حتی سایت های نظامی ایران مانند پارچین تحت نظارت های بازرسا ن آژانس بود.

 در مقطعی ایران تصمیم گرفت که مذاکره برای مذاکره فایده ای ندارد؛زمان می گذشت و ایران تحریم تر می شد؛باید هم مذاکرات وزودتر به نتیجه می رسید و هم در حین مذاکرات فشار بر ایران کمتر می شد. لذا مذاکره کنندگان ایرانی در حین مذاکرات هم توانستند بخشی از دارایی های ایران را آزاد کنند تا کشور به جاهای غیر قابل بازگشت نرسد و مذاکره صرفا برای مذاکره نباشد؛در واقع از آنجا که ایران در دوران مذاکرات پیشین جلیلی- اشتون، زمان از از دست داده بود و بر اساس میل غرب مذاکره را برای مذاکره انجام می داد، دست گروه 1+5 را باز تر شده بود چرا که در دوران پیشین آنقدر این گروه فرصت داشت که قطعنامه های متعدد صادر کند تا در مذاکرات منتهی به برجام از آن برای امتیاز گیری بیشتر استفاده کند. 

سوما اینکه در مذاکرات بین المللی  قدرت و جایگاه کشورها در ساختار قدرت است که مقدورات و محذورات آنان را مشخص می کند؛اصرار بر حضور آمریکا در مذاکرات نه برای این بود که کسی عاشق چشم و روی اوباما یا جان کری بود؛ بلکه صرفا بدین خاطر بود که تجربه شکست مذاکرات سال 2003 ایران با سه کشور اروپایی و ایران موسوم به بیانیه سعد آباد، تداوم مذاکرات بی فایده و چندین ساله اشتون- جلیلی و همچنین ناکامی توافق ایران، ترکیه و برزیل در تهران، حضور آمریکا برای اجرای توافق را ضروری کرده بود.حضوری که توامان هم ضمانت قوی تری برای رسیدن به توافق بود و هم به روشنی حاکی از جلب نظر آنان برای حضور در توافق و لاجرم در نظر گرفن بهره آنان از توافق

چهارم؛ عده ای از بعد از توافق مدام در رسانه ها ی نوشتند که آمریکا بد عهد است و بر عهد خود باقی نمی ماند؛آنها این روزها به آن گفته هایشان استناد می کنند!گویی کسی گفته بود یا می گوید آمریکا قابل اعتماد است؟! همانگونه که روسیه نیست! مگر همین روسیه که ما به درستی روابط قابل قبولی با او در پیش گرفته ایم،در سوریه و لبنان، همکاری مستقیمی با نیروهای رژیم اسرائیل ندارد؟مگر در یمن از عربستان سعودی حمایت نمی کند؟ مگر به صورت تلویحی از استقلال کردستان حمایت نکرد؟ مگر به قطعنامه های ضد ایرانی شورای امنیت رای مثبت نداد؟مگر در اوج بحث های مربوط به حمله اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران از فروش اس 300 به ایران خودداری نکرد؟ آیا امروز عده ای با استناد به همه این اقدامات می تواننند مدام بگوید باید با روسیه قطع رابطه کرد؟ آیا می شود در تریبون های عمومی گفت دیدید که ما گفتیم نمی توان به روسیه اعتماد کرد؟ می شود از این اقدامات برای منفعل کردن طرفداران رابطه با روسیه استفاده کرد؟ می شود هر روز زخم این بی اعتمادی روسها را باز کرد؟ می شود رابطه با روسیه را اتهام نظام دانست؟ در نظام بین الملل روشن است که به هیچ ماهیتی نمی توان اعتماد کرد؛ روسیه از آمریکا بدتر، آمریکا از روسیه بدتر! ترکیه از حماس بدتر؛ حماس از ترکیه بدتر! 

شاید وقت آن رسیده است که عده ای یک بار برای همیشه این عبارت را که ما گفتیم را پایان دهند! چرا که ما گفتیم های فراوانی در ارتباط با همه کشورهاست که اتفاقا همه هم می دانند! اما مگر برای تحصیل منافع به قدرت مقدورات و محذورات چاره ای جز گفت و گو و ارتباط هم هست؟ یک بار برای همیشه بگوییم همه می دانیم ماهیت سیاسی قابل اعتماد در دنیای کنونی وجود ندارد؛ نه روسیه و نه آمریکا؛ نه ترکیه و نه حماس! اما هنر این است که از دل دشمن غیر قابل اعتماد،منفعت کشور حاصل شود و برجام این کار را کرده است!

پنجم: عده ای نانشان و بودنشان در اثبات ناکارآمدی نظام هست؛ آنان بر سفره نظام ارزاق کرده اند، نماینده مجلس شده اند، روزنامه دار شده اند،مدیر کارخانه جا شده اند، اما حتی زمانی که لازم است در برابر شخصی چون ترامپ صدای واحدی از ایرانیان به گوش برسد، در پی غلبه منافع شخصی و فرقه ای خود بر منافع ملی ایرانیان هستند!به جای اینکه یار شاطر باشند، بار خاطر هستند! افرادی که در این بزنگاه ها در پی لجن مال کردن رقیب سیاسی هستند تا خود را با آب و تاب در رسانه ها نشان دهند، با آن چند نفری که از ترامپ خواسته بودند ایران را تحریم کند و خود را از قضا اصلاح طلب هم نامیده بودند، هیچ تفاوتی ندارند.
 
محمود ملکی 

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار