فلسفه تشکیل شوراهای حل اختلاف،کاهش مراجعات مردمی به دادگستری وتلاش برای ذات البین وایجاد صلح وسازش عنوان شده است اما این شوراها بجای پرداختن به رسالت خود بیشتر به سمت صدور احکام قضایی حرکت کرده اند
کد خبر: ۳۱۶۱۹۲
تاریخ انتشار: ۰۲ آبان ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۰ 23 October 2016

تابناک ایلام::درایران قبل از قانونگذاری مدون ، حل اختلافات و دعاوی توسط حکام شرعی و مجتهدین صورت می گرفت . این حکام منصوب حکومت نبودند ، بلکه مجتهدین و کسانی بودند که در فقه اسلامی تبحر داشته و مردم محل ، خود آزادانه جهت حل و فصل اختلافات به آنها مراجعه می کردند .

ین مراجع دعاوی را بر اساس مقررات اسلامی و با در نظر گرفتن رسوم و سنت محلی حل و فصل می نمودند .

پیشینه اندیشه حل و فصل دعاوی از طریق نهادهای سازشی و داوری در قوانین مصوب را می توان اولین بار در قانون حکمیت اجباری 1306 دید ، که در سالهای 1308 و 1313 مقررات آن اصلاح گردید . البته در قانون موقتی اصول محاکمات حقوقی سال 1290 نیز این اندیشه را می توان ملاحظه نمود . بموجب نهاد « داوری » مندرج در این قانون ، بخشی از صلاحیت قضایی محاکم را بطور محدود به قضات خارج از حوزه اقتدار حاکمیت ، تفویض می گردید .

بموجب یکی از فصول قانون مزبور ، در صورت بروز اختلاف بین اشخاص ، آنان توانستند بموجب « قرارنامه » که ضمن عقد لازم تنظیم می گردید ، حکمیت در آن منازعه را به یک یا چند نفر به عده طاق واگذار کنند .

چون این مقررات اختیاری بود ، لذا بمنظور رفع تراکم امور دادگاهها و حل و فصل سریع دعاوی ، قانون حکمیت اجباری در 29 اسفند سال 1306 به تصویب رسید .

آیین دادرسی مدنی مصوب 1318 نیز در بردارنده مقررات مفصل و نسبتاً جامعی در خصوص داوری بوده است .

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ، داوری الزامی تا قبل از تصویب قانون برنامه سوم توسعه جایگاهی نداشت . مقررات داوری اختیاری مندرج در مواد 632 تا 680 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب 1381 با وجود تردیدهایی در مشروعیت این نهاد کماکان به قوت خود باقی بود .

در قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب 1373 نهاد « قاضی تحکیم » مورد شناسایی قرار گرفت . مطابق ماده 6 آن : « طرفین دعوی در صورت توافق می توانند برای احقاق حق و حل و فصل خصومت به قاضی تحکیم مراجعه نمایند . » بدین ترتیب مقررات راجع به داوری که در قانـون آیین دادرسـی مدنی پیش بینی شده بود و مشروعیت آن مورد تردید بود ، با تصویب ماده 6 مرقوم باید به صحت و شرعی بودن آن اعتقاد داشت . برخی عقیده دارند که قاضی تحکیم همان داوری است . در حالیکه تصور می رود مقصود قاضی تحکیم در این ماده ، چیزی غیر از داوری است .

با تصویب قانون آیین دادرسی مدنی در سال 1379 ، باب هفتم آن به داوری اختصاص داده شده است ، که این مقررات ، تکرار همان مقررات آیین دادرسی سابق می باشد .

با تصویب ماده 189 قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران روند حکمیت اجباری وارد مرحله جدیدی شده است بنظر میرسد تحولی شگرف در نظام قضایی ایران بعد از انقلاب اسلامی در شرف تکوین است .

ماده مزبور مقرر میدارد : « به منظور کاهش مراجعات مردم به محاکم قضایی و در راستای توسعه مشارکتهای مردمی ، رفع اختلافات محلی و نیز حل و فصل اموری که ماهیت قضایی ندارند و یا ماهیت قضایی آن از پیچیدگی کمتری برخوردار است به شوراهای حل اختلاف واگذار می گردد . حدود وظایف و اختیارات این شوراها ، ترکیب و نحوه انتخاب آن بر اساس آیین نامه ای خواهد بود که به پیشنهاد وزیر دادگستری و تصویب هیات وزیران و به تایید رئیس قوه قضائیه می رسد .»

بدین ترتیب نهاد جدید الولاده « شورای حل اختلاف » به سیستم قضایی ایران پیوست و این رویکرد هر چند مخالف قانون اساسی بنظر می رسد ، زیرا وظیفه احقاق حق و رسیدگی به تظلمات از وظایف دادگستری است ( اصول 34 و 156 قانون اساسی ) ، اما با توجه به وضعیت فعلی دادگستری و تراکم بیش از حد پرونده ها و سرازیر شدن کلیه اختلافات ریز و درشت اجتماعی به سمت دادگستری ، پیش بینی چنین نهادی عاقلانه است .

آیین نامه اجرایی این ماده نیز تهیه و پس از تأیید رئیس قوه قضائیه در روزنامه رسمی شماره 16747 سه شنبه پنجم شهریور ماه 1381 منتشر گردید . تا زمان تقریر این مکتوب در معدودی از شهرهای ایران شورای حل اختلاف تشکیل گردیده و به تدریج در کل کشور فراگیر خواهد شد .

بموجب این آیین نامه شوراهای حل اختلاف در روستاها ، بخش ها ، شهرها و یا محدوده ای از شهرها تشکیل گردید . عضویت در این شوراها ، همانند شورای داوری قبل از انقلاب ، افتخاری و رسیدگی مجانی و بدون تشریفات دادرسی و برمبنای ایجاد صلح و سازش بین طرفین بود .

در نهایت و پس از سپری شدن 7 سال از اجرای آیین نامه اجرایی شوراهای حل اختلاف ؛ اجرای آزمایشی « قانون شوراهای حل اختلاف » مورخ 29/2/1387 به مدت 5 سال مورد موافقت مجلس محترم شورای اسلامی قرار گرفت و در تاریخ 16/5/87 نیز مورد تأیید شورای محترم نگهبان و نهایتاً مورخ 7/6/1387 در روزنامه رسمی شماره 18495 منتشر شد .
 
از آنجاییکه عمده وظیفه شورای های حل اختلاف تلاش برای رفع منازعات،ایجاد صلح وسازش وذات البین عنوان شده است ،اما مشاهده می شود بسیاری از شوراهای حل اختلاف استان ایلام از این هدف اصلی عدول وبیشتر به سمت صدور احکام قضایی حرکت می کنند.
 
اگرچه طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی وظیفه تظلم خواهی به دادگستری وقوه قضاییه واگذار شده است واز طرفی صدور احکام قضایی توسط شوراهای حل اختلاف با روح قانون سازگاری نداشته و صرفنظر از نظارت قاضی ناظر شوراهای حل اختلاف،مشاهده می شود بسیاری از دادنامه ها در کوتاهترین زمان صادر ودر مواردی بدلیل وجود نقص توسط دادگاههای شهرستان نقض می شوند.
 
شوراهای حل اختلاف می توانند با تکیه بر وظیفه ورسالت اصلی خود بسیاری از پرونده هارا ختم به سازش نمایند، اما این روزهاکاررسیدگی بسیاری از پرونده های مالی وبدهی بانکها به شوراهای اختلاف ارجاع و وآنان نیز درکوتاهترین زمان مبادرت به صدور حکم ومتعاقب آن صدور اجراییه واعمال ماده 2 نموده اند.
 
بابررسی پرونده های موجود در شعبات اجرای احکام دادگاهها با حجم عظیمی از پرونده های اجرایی مواجهه خواهی شد که توسط شوراهای حل اختلاف به مرحله اجرا رسیده وچه بسیار افرادی نیز وجود دارند که بدلیل عدم تمکن مالی (حتی زیریک میلیون تومان) بدلیل اعمال ماده 2 روانه زندان شده اند این درحالیست این افراد با وساطت وذات البین اعضای شوراهای حل اختلاف می توانستند به نحوی به مصالحه برسند
 
برهمین اساس بود که رییس کل دادگستری استان ایلام در بازرسی از مجتمع شوراهای حل اختلاف شهرستان ملکشاهی از آنان خواست که کمتر به سمت صدور احکام قضایی حرکت کنند.

رئیس کل دادگستری استان ایلام گفت: اعضای شورای حل اختلاف بیشتر به سمت و سوی صلح و سازش بروند و کمتر حکم صادر کنند.

محمد رزم با بیان اینکه شورای حل اختلاف یار و یاور و بازوی دادگستری در رفع خصومت بین مردم است و اهمیت وارزش کار شورا بیشتر صلح و سازش و اصلاح ذات‌البین است افزود: در دین مبین اسلام آیات و روایات متعددی و تاکیدات زیادی بر امر صلح و سازش در بین مردم شده و حتی بزرگان دینمان هم به این امر توصیه شده است.

رزم خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه در شورای حل اختلاف از افراد متنفذ و ریش سفیدان استفاده می‌شود لذا مراجعین و متخاصمین به احترام این افراد و وساطت ریش سفیدان پرونده منتهی به صلح و سازش می‌شود واین امر مرضی رضای خداوند است و دین در نزد خداوند بسیار اجرا و ثواب دارد.

رئیس کل دادگستری استان تصریح کرد: اعضای شورای حل اختلاف بیشتر به سمت و سوی صلح و سازش بروند و کمتر حکم صادر کنند، زیرا که اگر بین طرفین صلح و سازش انجام پذیرد اختلاف و کینه دشمنی از بین می‌رود و خصومت ادامه نخواهد یافت .

 

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار