در قرون جدید بعد رنسانس در اروپا وپیشرفت علوم جغرافیایی و دریا نوردی
شاهد استعمار گری ممالک غرب زمین در آسیا و افریقا هستیم،و مابین خود دول
استعمارگر برای استعمار بیشتر ممالک شرق رقابت ایجاد شده بود.
اسپانیا
با استخدام دریا نوردی به نام کریستوف کلمب برای اکتشاف مسیر جدیدی به
هندوستان قلب مستعمرات بریتانیا بود که کلمب بجای ورود به هندوستان سرزمین
امریکا امروزی رو کشف نمود و باعث مهاجرت اقوام انگلوساکسون و اسپانیولی
زبان به سرزمین جدید شد که دارای معادن و سرزمین های وسیع کشاورزی دامداری
شد که با کشتار وسیع ساکنان بومی سرخ پوست امریکا هم زمان شد.
تمدن غرب
زمین شالوده و ریشه تمدن غرب رو بازرگانان انگلیسی خلق نمودند که با تجارت
و استعمار ممالک شرق وافریقا باعث پیشرفت اقتصادی ممالک غرب زمین شدند. و
با دخالت در امور کشورهای شرق باعث عقب ماندگی و همچنین جنگ های داخلی آن
کشورها شدند.تاریخ امریکا مملو از کشتار بومی ها و سرخپوست های امریکا و
استعمار ودخالت در امور کشورها و نقش مستقیم در کودتاهای نظامی واستعمار
اقتصادی و استثمار سیاسی میباشد
دخالت های امریکا در امور ایران در قبل
از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی،بعد از جنگ جهانی دوم با خسارات هایی که
انگلیس دیده بود زمینه برای جانشینی امریکا مهیا شده بود.
متاسفانه دولت
محمدمصدق اعتماد وافری به ایالات متحده داشت و همین اعتماد باعث سقوط دولت
قانونی ایران و کودتای 28مرداد گردید.دولت امریکا با همکاری انگلستان
پروژه کودتای 28مرداد رو با نام عملیات چکمه آژاکس رو انجام دادند سیاه
یکی از ماموران خود به نام کیم روز ولت که برادر زاده روز ولت رئیس جمهور
دوران جنگ جهانی دوم بود برای انجام این ماموریت به تهران فرستاد
متاسفانه
اعتماد بی جا دولت مصدق به امریکا باعث گردید که امریکا با همکاری ارتش
شاهنشاهی و برادران رشیدی و شبکه بدامن کودتا رو انجام دهد و نفوذ امریکا
وکودتا گران تا دفتر و نهاد نخست وزیری و شخص متین دفتری خواهر زاده مصدق
از مهره های کلیدی کودتاگران بود.کودتا اول در شب 25مرداد انجام گرفت با
شکست مواجه شد که باعث فراری شدن محمدرضا شاه از ایران به عراق و بعد به
ایتالیا رم گردید
اما کیم روز ولت مامور سیا کودتا رو دوباره با کمک
ارتش در 28مرداد تکرار نمود...وقتی به محمدرضا شاه خبر دادند که کودتا با
موفقیت به پیروزی رسیده هست اعلام نمود درهمان هتل رم که از امریکا متشکرم و
در بازگشت به ایران در دیدار با سفیر امریکا در تهران با اعلام نمود که
تاج وتخت پادشاهی را مدیون شما امریکایی ها هستم و کاملا کشور را در اختیار
امریکا گذاشت.
درمنابع تاریخی بارها ذکر شده مانند خاطرات فردوست که
نخست وزیر و وزرای دولت با مشورت وهماهنگی با سفارت امریکا انتخاب میشدند و
شاه ایران شبانه با سفارت امریکا رفت آمد داشت تا رضایت سفیرامریکا را
برای معرفی وزرا به مجلس فرمایشی جلب نماید.
و دولت امریکا که در ظاهر
از حقوق بشر و آزادی بیان حمایت مینماید در دوران دیکتاتوری محمدرضاشاه به
نقل قول از استیون کینزر نویسنده کتاب همه مردان شاه یکبار از سیاست های
سرکوبگر محمدرضاشاه در روزنامه های معروف امریکا مانند واشنگتن پست و
نیویورک تایمزانتقاد ننمودند.
بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی
محمدرضاشاه که آواره شده بود وهیچ کشوری او را نمیپذیرفت با اینکه در
امریکا دارای ملک شخصی و حساب بانکی بود اما دولتمردان امریکا اجازه اقامت
به اورا نمیدادن و حتی برای مداوا او را به امریکا بعد رایزنی های فراوان
به مدت چند روز اجازه دادن در بیمارستانی نظامی وآنهم درقسمت زیر زمین
بیمارستانی در بیرون از شهر بستری نمودند که بعد چند روز شاه مخلوع اخراج و
به جزیزه باهاما در امریکا مرکزی فرستاده شد ویلیام شوکراس در کتاب آخرین
سفرشاه اشاره میکند که شاه مخلوع ایران بارها با خود زمزمه میکرد که من
سالها و دهه ها گوش به فرمان امریکا بودم حال چرا امریکایی ها این رفتار
تحقیرآمیزرا با من دارند.
در باهاما عمر توریخوس ژنرال قدرتمند باهاما
بعد دیدار با محمدرضا به یکی از مشاورانش گفت:شاه مانند پرتقالی است که تا
آخرین قطره آبش را گرفته اند و تفاله اش حتی به درد غذای خوک ها هم نمی
خورد.این سرانجام کسی است که کشورهاس بزرگ او را چلانده اند،شیره اش را
کشیده اند و تفاله اش را دور انداخته اند.
گذشته چراغ راه آینده هست و اعتماد به آمریکا بزرگترین خسران و ظلم به آرمان های کبیرانقلاب اسلامی میباشد.