مرور روزنامه‌های دوشنبه ۱۱ مهر
اغتشاش، مانع شنیدن اعتراض می‌شود، آزادسازی دارایی‌های ایران «بدون برجام»، هاله مصونیت قضایی سلبریتی اغتشاشگر، پوشالی است! دولت در حال تحقق خودکفایی گندم، عقب‌نشینی آرام غرب از عضویت اوکراین در ناتو، بیانیه ۲۳۳ تن از نمایندگان مجلس در حمایت از نیرو‌های امنیتی و انتظامی، معامله میلیارد دلاری؟ و چاله‌های باند فرودگاه مشهد به روایت سازمان هواپیمایی، از مواردی است که که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.
کد خبر: ۱۰۷۰۲۷۵
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۴۰۱ - ۰۸:۳۳ 03 October 2022

به گزارش «تابناک»؛ روزنامه‌های دوشنبه ۱۱ مهر در حالی چاپ و منتشر شد که تسلط کی یف بر شهر الحاقی روسیه، مجلس ناامنی‌های اخیر را در نشستی غیرعلنی بررسی کرد، آزادسازی دارایی‌های ایران «بدون برجام» و بزودی آزادی ۷ میلیارد دلار در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم؛


آب هیرمند در مقابل به رسمیت شناختن طالبان

نادر کریمی‌جونی طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت با تیتر آب هیرمند در مقابل به رسمیت شناختن طالبان نوشت: از آخرین باری که حاکمان طالبان در افغانستان وعده روان شدن آب هیرمند به سوی ایران را دادند حدود ۴۰ روز می‌گذرد. در آن هنگام اختر محمد نصرت سخنگوی وزارت انرژی و آب افغانستان تصریح کرده بود که مطابق توافق ۱۳۵۱، در حالت عادی ایران ۲۲ مترمکعب در ثانیه از سد کمال‌خان و رود هیرمند حق‌آبه دارد و ما به عنوان حسن همجواری ۴ مترمکعب به این میزان اضافه کردیم که در موقع خشکسالی این حق‌آبه کاهش خواهد یافت. پیش از آن بار‌ها مقامات مختلف جمهوری اسلامی ایران از جمله مقامات وزارت امور خارجه، وزارت نیرو، سازمان حفاظت محیط‌زیست و نماینده ویژه رییس‌جمهوری در امور افغانستان درباره پرداخت حق‌آبه ایران از رود هیرمند موضع‌گیری کرده بودند.

آن مقامات همگی در این‌باره که آب یادشده به زودی به سوی ایران روان می‌شود و حق‌آبه دریاچه هامون پرداخت خواهد شد ابراز خوشبینی کرده بودند. این خوشبینی در حالی ابراز می‌شد که در دوره‌های گذشته و حکومت‌های پیش از طالبان در افغانستان، هیچ‌وقت حق‌آبه ایران از آب هیرمند داده نشده بود و حتی آخرین رییس‌جمهوری افغانستان، محمد اشرف غنی، تعهد واریز ۲۵ درصد از آب هیرمند به سوی ایران را زیر پا گذاشت و گستاخانه تقاضا کرد که ایران در قبال دریافت آب از هیرمند باید به افغانستان نفت رایگان بدهد.


اما در دوره جدید حکومت در افغانستان، حاکمان جدید هم دست از اخاذی برای دادن حق‌آبه ایران برنداشته‌اند. با آنکه مقامات طالبان به مشروعیت حق‌آبه ایران اذعان دارند و تصریح می‌کنند که دست‌کم ۸۰۰ تا ۸۵۰ میلیون مترمکعب آب در سال باید به ایران داده شود، اما از ابتدای به قدرت رسیدن این گروه در افغانستان، کمتر یا حدود ۸ میلیون مترمکعب آب، یعنی فقط حدود یک درصد از سهم ایران، به کشورمان واریز شده است.

جالب است که همین آب واریزشده به خاطر وظیفه‌شناسی طرف افغانستانی و حاکمان طالبان نبوده است بلکه در آن سوی مرز‌ها سیل‌هایی رخ داده که ناگزیر، آب به این سوی مرز‌ها آمده و با توجه به رفتار مقامات طالبان، دور از ذهن نیست که اگر طالبان می‌توانست از ورود همین سیلاب به ایران هم جلوگیری می‌کرد. با این حال طالبان همواره ادعا می‌کند که اجازه نمی‌دهد حتی یک قطره از آب هیرمند وارد شوره‌زار شود. علاوه بر این آن‌طور که اختر محمد نصرت، سخنگوی وزارت آب و انرژی افغانستان به خبرنگاران گفته بود، قرار بود ۲۲ مترمکعب در ثانیه آب از افغانستان وارد ایران شود. طالبان‌ها، سخاوت به خرج دادند و به این ۲۲ مترمکعب، ۴ مترمکعب دیگر هم به خاطر حسن همجواری افزودند و به این ترتیب قرار شد تا ۲۶ مترمکعب در ثانیه، آب از بند کمال‌خان وارد ایران شود و در مسیرش شهروندان افغانستانی ساکن استان نیمروز را هم سیراب کند. اگرچه برخی مقامات دولتی ایران از ورود محدود آب به منطقه سیستان خبر می‌دهند و می‌گویند که طالبان به بخشی از تعهدات خویش عمل کرده است، اما ناظران مستقل و نمایندگان استان سیستان و بلوچستان در مجلس شورای اسلامی به صراحت می‌گویند که طالبان هیچ‌گاه به طور ارادی، آب به سوی ایران روانه نکرده و سازه منحرف‌کننده آب در بند کمال‌خان همچنان وجود دارد و به کار خود ادامه می‌دهد. قرائن متعددی وجود دارد که نشان می‌دهد به‌رغم لفاظی‌ها و وعده‌های داده شده از سوی مقامات طالبان، این گروه تمایل و اراده‌ای برای پرداخت حق‌آبه ایران ندارد. از جمله این قرائن حفظ سازه انحراف‌هنده آب بر روی بند کمال‌خان است چنانکه پس از به قدرت رسیدن طالبان، اگرچه این گروه وعده داد که آب را به‌طور کامل به سوی ایران روان و ولایت نیمروز کشور خود را هم سیراب خواهد کرد، ولی بعدا نه فقط آن سازه انحراف‌دهنده حفظ شد بلکه آب هم‌اکنون نیز به سوی شوره‌زار گودزره جریان دارد. گمان می‌رود که طالبان انتظار دارد در ازای دادن آب به ایران، حکومتش از سوی تهران به رسمیت شناخته شود و، چون مقامات جمهوری اسلامی ایران برنامه‌ای برای به رسمیت شناختن حکومت این گروه ندارند عملا چشم‌اندازی برای ورود آب هیرمند به ایران وجود ندارد. در این صورت ممکن است در مواقعی و بر اثر یک رخداد- مانند سیل- و یا یک تغییر موضع مقامات محلی مقداری محدود، آب وارد ایران شود، اما این ورود آب را نباید عمل به تعهد از سوی طالبان حساب کرد چراکه این گروه در بیش از یک سال گذشته، رفتاری که منطبق بر اصول بین‌المللی و رعایت تعهدات باشد، انجام نداده است.

 

سلبریتی‌ها یا آتش بیاران معرکه؟!

مجید ابهری جامعه شناس و متخصص علوم رفتاری طی یادداشتی با عنوان سلبریتی‌ها یا آتش بیاران معرکه؟! در روزنامه جوان نوشت: محبوبیت امانتی است که از طرف مردم به بعضی، به‌دلیل داشتن استعداد‌های خاص در زمینه‌های ورزشی، هنری یا موارد دیگر داده می‌شود. این امانت باید همانگونه که سپرده شده مورد مراقبت و نگهداری قرار گیرد، در غیر این‌صورت از دارندگان آن باید سلب صلاحیت شود. در جریانات اخیر یعنی بعد از فوت مرحومه مهسا امینی دختری که از کردستان به تهران آمده بود و هنوز حقایق موضوع فوت وی روشن نشده، عده‌ای عجولانه وارد میدان شده و مشغول ریختن بنزین به آتش بعضی از اعتراضات گردیدند، بدون اینکه از واقعیت موضوع خبردار شوند.


افرادی که به برکت صداوسیمای جمهوری اسلامی به پول‌های کلان و نجومی رسیدند یا از طریق میادین ورزشی با حمایت نهاد‌های مربوط به ورزش و مردم دارای اسم و رسمی شدند به جای اینکه جوانان را دعوت به آرامش کنند در جریانی قرار گرفتند که حرف‌ها و بیانیه‌های معاندان و منافقان خارج از کشور را تکرار کرده و جوانان را تحریک به مقابله با نیرو‌های امنیت و وارد آوردن زیان به سازمان‌ها، ابزار و امکانات مردمی کردند. افرادی که در این جریانات از معروفیت خود سوءاستفاده کردند، همان‌هایی هستند که از شبکه‌های تلویزیونی به پول‌های نجومی، کاخ‌ها، قصر‌ها و هواپیمای خصوصی رسیدند، اما اینک فراموش کرده‌اند که این قدرت اقتصادی از کجا به آن‌ها رسیده‌است. مثلاً آقای مدیری که ناگهان از کوچه‌های برره سر از قصر‌ها و کاخ‌ها درآورد در مورد برنامه‌ای که پول آن را تمام و کمال از تلویزیون گرفته دستور عدم پخش می‌دهد، اگر وی واقعاً چنین نظری دارد، باید پول برنامه‌های پخش نشده را به بیت‌المال پس بدهد و سپس دستور عدم نمایش صادر کند.


آقای مدیری که تا آخرین ریال پول‌ها را دریافت کرده، حالا ژست روشنفکری و حمایت به خود گرفته‌است؛ عملکرد بعضی از چهره‌ها ضرب‌المثل نان به نرخ روز خوردن را به ذهن متبادر می‌کند، چراکه این افراد با بازی در نقش زلیخا و نقش‌های دیگر به برکت تلویزیون و رانت‌های هنری به پول‌ها و معروفیت رسیده‌اند و اینک در مقابل مردمی که با حمایت آن‌ها این امانت به آن‌ها رسیده بود ایستاده‌اند. متأسفانه این اولین‌بار نیست که بعضی از چهره‌های هنری و ورزشی بر خلاف مسیر آب شنا و حرف‌ها و بیانیه‌هایی صادر می‌کنند که به هیچ عنوان با عقل، منطق و درک سیاسی تطابق ندارد.


از نظر رفتار‌شناسی بعضی از این افراد تصور می‌کردند با این سر و صدا‌ها و با چند جوان این نظام سرنگون می‌شود و آن‌ها می‌خواستند در نظام آینده جایی برای خود ذخیره کنند؛ در حالی که غافل از این واقعیت هستند که این نظام بر خون‌های شهدا و بر شانه‌های مردم و نه شانه‌های مردم رفاه زده و راحت‌طلبی ایستاده که تابستان خود را در آنتالیا و زمستان خود را در امارات می‌گذرانند. مردمی پای این انقلاب هستند که تمام سختی‌های کشور را به دوش کشیده و فرزند و برادر تقدیم نظام و انقلاب کردند، تحریم‌ها و کمبود‌ها فشار اصلی خود را به آن‌ها وارد کرده‌است. این مردم با آن‌هایی که با سفارش تلفنی سینه بلدرچین و سبزیجات کوه آلپ در منزلشان برده می‌شود، متفاوت است.


متأسفانه در حالی بعضی از این سلبریتی‌ها اسیر جو ناشی از ناراحتی درگذشت مرحومه مهسا امینی به واکنش کشانده شدند که این واکنش از حقیقت فرسنگ‌ها فاصله دارد. از طرف دیگر در بررسی‌های میدانی ملاحظه می‌شود، جوانان دهه ۷۰ و ۸۰ اکثریت افراد حاضر را در تجمعات تشکیل می‌دادند، جوانانی که لبریز از هیجانات تخلیه نشده هستند. در این زمینه هم دولت‌های گذشته کوتاهی کردند و امکانات تخلیه انرژی و هیجان‌ها را برای جوانان جامعه فراهم نکردند و همین موجب شده تا این‌ها آمدن به خیابان و سر و صدا کردن را برای خود به نوعی تفریح سیاسی قلمداد کنند. البته تلویزیون‌های بیگانه دشمن و شبکه‌هایی که بودجه‌های آن‌ها از طرف سازمان‌های صهیونیستی و جاسوسی تأمین می‌شود و به انتشار اخبار دروغ و بزرگنمایی اخبار مشغول هستند باید بدانند این حرکات نمی‌تواند ذره‌ای نظام را از مسیر اصلی خود منحرف کند. فرزندان ایران همان‌ها هستند که دست بسته به شهادت رسیدند، ولی یک وجب از خاک کشور را به دشمن ندادند، ایشان هنوز هم در جامعه هستند.


اینجانب در سفری به یکی از شهر‌های غربی مشاهده کردم که پرچم اقلیم کردستان در دست بعضی از جوانان بود. دخالت دولت‌ها و کشور‌های کوچک همسایه ما که نسبت به قدرت و عظمت ایران و نیرو‌های نظامی ایران دارای ترس، حقد و وحشت هستند، آن‌ها را وادار به تفرقه‌افکنی در میان ایرانیان کرده‌است. این گروه‌ها و هواداران‌شان باید بدانند تا لحظه‌ای که آخرین فرزندان وفادار به نظام زنده هستند، ایران تجزیه نخواهد شد و وجبی از خاک ایران از پیکر مقدسش جدا نخواهد گردید. دخالت‌ها و تحریکات بعضی از کشور‌های همسایه و همچنین دخالت‌های سازمان‌های موساد، سی‌آی‌ای و سایر سازمان‌های جاسوسی پشتوانه این حرکات است.


مردم ما به خوبی می‌دانند آن‌ها که کشته‌سازی می‌کنند و اخبار را به شکل وارونه و مضاعف جلو‌ه‌گر می‌شوند دوست ما نیستند. قصد آن‌ها این است که ایران ضعیف و تجزیه شده وجود داشته باشد نه ایران قدرتمند که قدرت اول منطقه محسوب شود. به امثال آقای مدیری، کریمی یا خانم ریاحی اعلام می‌شود که از این به بعد جایی در هنر و همچنین صداوسیما و سینمای ایران ندارند و دیگر مردم گرایشی به آن‌ها نخواهند داشت. البته از مدیر محترم صداوسیما درخواست می‌کنم که این حرکات را که از سوی این افراد ملاحظه می‌شود، در نظر داشته باشد و هزاران جوان بااستعداد را که در حسرت تلویزیون مانده‌اند به این رسانه آورد و اجازه ندهد مافیای هنری و رانتخواران هنری بیشتر از این از اموال مردم ارتزاق و به اهداف ملی خیانت کند.

اقدام عقلانی؛ نماد پلیس هوشمند

سردار حسین رحیمی رئیس پلیس پایتخت طی یادداشتی در شماره امروز ایران نوشت: هوشمندسازی پلیس فرایندی مستمر و دائمی در برنامه‌های راهبردی پلیس است که در این سال‌ها، نه تنها متوقف نشده بلکه بر سرعت آن افزوده شده و امروزه شاهد تسهیل در انجام مأموریت‌ها، سرعت در رسیدگی به پرونده‌های ورودی و به سرانجام رساندن آن‌ها در کمترین زمان ممکن هستیم؛ پلیس پایتخت با تکیه بر همین عملکرد هوشمند توانست سارقان صندوق‌های بانک ملی را فقط ظرف ۴۸ ساعت به دام انداخته و مدال تقدیر رهبر معظم انقلاب را از آن خود کند.


پلیس همواره با رویکرد پیشگیری و اقدامات پیشدستانه، به‌دنبال برنامه تحولی در استفاده روزافزون از تکنولوژی‌های روز در راستای هوشمندسازی است، چراکه بهره‌گیری از ابزار‌های نوین در هر سطح می‌تواند «امنیت پایدار» را به ارمغان آورد، امنیتی که در هرلحظه از شبانه روز و با استفاده از تجهیزات مدرن اطلاعاتی و مدیریتی قابل کنترل و ردگیری است و می‌تواند آرامش روانی را برای جامعه و شهروندان به همراه داشته باشد.


«امنیت پایدار» را می‌توان نتیجه هوشمندسازی و حرکت اجتناب‌ناپذیر پلیس به این سمت دانست که البته در این مسیر نیازمند تهیه زیرساخت‌ها، آموزش نیروی انسانی و البته بخش‌های تحقیقات و توسعه سازمانی هستیم. هوشمندسازی پلیس می‌تواند خلأ‌های ناشی از نیروی انسانی را پوشش داده و به «تحول سیستمی» که پیش زمینه آرمان «امنیت پایدار» است جامه عمل بپوشاند. پلیس برای اجرای قانون و برقراری نظم و امنیت عمومی نیازمند اقتدار است، هوشمندسازی پلیس و حرکت کردن در لبه علم و فناوری نیز می‌تواند ترجمان وجه دیگری از اقتدار باشد، اینکه پلیس در استفاده از علوم روز و تجهیزات مدرن، پیشگام باشد «اقتدارفناورانه» و «تفکر هوشمندانه» است که می‌تواند سدی در برابر نیت‌های شوم مجرمان و تبهکاران باشد.


به روز بودن و هوشمند‌سازی یکی از مهم‌ترین ارکان محوری «پلیس نوین» آن هم در جامعه رو به پیشرفت است که با فراگیری و افزایش دانش نیروی انسانی داخل سازمان و هم‌افزایی برون سازمانی با نخبگان دانشگاهی و دیگر نهاد‌های علمی، آموزشی، فرهنگی و اجتماعی، نقطه‌ای قابل دسترس خواهد بود.


تقویت سیستم‌های هوشمند، افزایش تجهیزات مدرن که موجب کاهش برخورد مستقیم مردم با پلیس می‌شود، توسعه سیستم‌های الکترونیکی و اپتیکی و فراهم کردن زیرساخت‌هایی که امکان اقدامات پیشگیرانه و پیشدستانه را به پلیس می‌دهند، همه و همه به پیشگیری از جرم و شناسایی دقیق نقاط ضعف و قابل نفوذ توسط مجرمان کمک کرده و در نهایت پلیسی را که نماد «اقدام عقلانی» است، می‌سازد چراکه مدیریت، تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی نسبت به هر موقعیت، نیازمند اشراف، تجربه و داشتن ساز کار‌های هوشمند و البته هوش هیجانی بالای نیروی انسانی است که این برکات جز با هوشمندسازی پلیس، آموزش‌های لازم و فراهم بودن زیرساخت‌ها، شدنی نیست؛ پلیس هوشمند کسی است که با توجه به موقعیت مکانی و زمانی که در آن واقع است و با استفاده از تجهیزات به روز خود، اثربخش‌ترین رفتار را انتخاب کند.


امروز بیش از هر روز دیگری نیازمند اقدامات عقلانی در حوزه‌های اجتماعی و حتی انتظامی، هستیم تا مأمور پلیس، هنگام برخورد با شرایطی متفاوت دچار سردرگمی و تشویش نشده و با یک اقدام اشتباه خود، مجموعه سازمان را زیر سؤال نبرد.

 
 
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار