خویشتن داری در گفتار و کردار ؛ گاهی ممکن است این عدم خویشتن داری در بیرون از میدان باعث تحریک مردم شود ،وقتی عده ای برای بیان یک مطالبه مسیر خیابان را انتخاب کرده اند ،باید مراقبت کرد با خویشتن داری ،از بیان مطالب تحریک کننده خودداری کرد و با صحبت های احساسی باعث تحریک مابقی مردم نشوند .
کد خبر: ۱۰۶۸۹۵۱
تاریخ انتشار: ۰۱ مهر ۱۴۰۱ - ۰۰:۱۹ 23 September 2022

تابناک ایلام علی اصغر اسدی ::چه بخواهیم و چه نخواهیم کشور ما این روزها درگیر یک چالش اجتماعی و امنیتی شده است .حتی اگر دشمن بیرونی عامل اساسی این رویداد باشد ،اما چه برخی بدشان بیاید چه نیاید اینهایی که در کف خیابان فریاد می زنند ،می شکنند و آتش می زنند مردم ایران هستند.

کسانی هم که به اصل حقوق انسانی ایمان دارند می توانند تایید کنند که در سیستم های انتخابی مردم تعیین کننده اند ،هم انتخاب می کنند ودهم می توانند برکنار کنند یا اینکه می توانند به یک قانون هم معترض باشند.

به هر تقدیر با تحریک یا بدون تحریک چند روزیست به دنبال مرگ یک هموطن مردم به خیابان ها ریخته اند و در جایی با بروز رفتارهای خشونت آمیزی که مورد تایید نیست صدای خود را بلند کرده اند.

رسانه ها و مسوولین جمهوری اسلامی با تشریح چرایی این رویداد به دنبال ریشه یابی آن هستند ،اما مرگ  مهسا بهانه ای شده است برای این حرکت !

اینجا لازم است که مسولین ما به جای یافتن ریشه های وقوع این رویداد اجتماعی و امنیتی در بیرون از مرزها ،همین جا در کشور خودمان دنبال چرایی شکل گیری این رفتارها بگردند.

باید آسیب شناسی کرد و با پرهیز از تحلیل های جانبدارانه و عدم قرار گرفتن در دام تحلیلگران و مشاوران نابلد که برای خود شیرینی همیشه مسایل را وارونه تحلیل می کنند ،یک بار هم شده به واقعیت ها تن داده شود .

آری !نقش رسانه های برون مرزی و معاند در تحریک مردم قابل انکار نیست !اما واقعا چرا؟!
چرا باید مردم ما به رسانه های داخلی اعتماد نکنند و براحتی گول خواسته رسانه های خارجی را بخورند؟!

ریشه این بی اعتمادی کجاست ؟! چرا باید نزدیک به یک چهارم مردم ایران رسانه ای مثل بی بی سی را مرجع خود قرار دهند و مجموع مخاطبین تمامی رسانه های داخلی به تعداد مخاطبین بی بی سی نرسد؟!

نقش مسولین و متولیان امور رسانه در گسیل مردم به رسانه های خارجی تا چه اندازه است ؟!

این ها مسایلی هستند که در تحلیلهای بعدی به آن خواهیم پرداخت ،اما به موضوع اصلی بحث بپردازیم ،واقعا چرا چند سالیست که بر سر هر موضوعی مردم راهی خیابان شده ،تخریب می کنندو شعارهای تند سر می دهند؟!

آری ! طبیعی است وقتی مردم ما بخاطر یک موضوعی یا در اعتراض به مساله ای شبیه به رخداد مهسا ،کسانی که به هر نحوی با نظام زاویه دارند در بستر همین حضور ،منافع خود را جستجو می کنند ،ممکن است گاهی هم دست به اسلحه ببرند ،تخریب کنند و بسوزانند و ...

اما این وسط گناه مردم چیست ؟! مردمی که حاکم واقعی ساختار حکمرانی کشورند ،همین حاکم بودن به آنها گاهی حق انتخاب می دهد که به فردی یا گروهی برای مدیریت امورشان اعتماد کنند و آنان را برگزینند و گاهی هم ممکن است برخلاف این عمل کنند و یا گاهی وقتها به یک قانون معترض می شوند و این حق طبیعی آنان است .

اما نمی شود دست روی دست گذاشت و به بهانه دشمنی دشمن مردم را از حق طبیعی خود هم محروم کرد .

همانگونه در پاراگراف های قبلی به آن اشاره شد مسولین برای احترام به حقوق مردم و جلوگیری از رادیکال شدن حرکات مردم و تبدیل آن به خشونت باید ضمن تکریم مردم بعنوان صاحبان حق ،به دلایلی که برآن اصرار دارند مانع از حبس انرژی مردم شوند .

راهکارش هم این است که ابتدا یکی از اصول معطل مانده قانون اساسی یعنی برگزاری تجمعات قانونی بر اساس چارچوب های تعریف شده را در دستور کار قرار دهند.

بدیهی است مردم بدلیل برخی سومدیریت ها با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می کنند در اکثر مواقع نیز مسولین به این مشکلات و صدای مردم بی اعتنایی کرده اند ،از سویی نیز مردم مجال بیان نکات انتقادی و اعتراضی را نداشته و سیستم هم از بیم سواستفاده عوامل دشمن مکوز برپایی تجمع را به مردم نمی دهد. 

طبیعی است جمع شدن مشکلات بر روی هم ،عدم ارایه راهکار عملی برای رفع آنها و اعمال برخی سخت گیری های امنیتی ،این انرژی را در مردم انباشت کرده و متعاقبا به بهانه هایی همچون مرگ مهسا یا هر دلیل دیگری ،این انرژی رها می شود و می شود آنچه را که همه می بینیم.

مردم ما همیشه امنیت و آسایش کشور را بهترین و مهمترین داشته خود قلمداد کرده اند و به هر قیمتی حاضر به از دست دادن آن نیستند اما می بینید که پر مقطعی روی این داشته خود هم پای می گذارند.

یکی دیگر از عوامل تبدیل حرکات اعتراضی به خشونت و درگیری ،عدم مهارت نیروی های انتظامی در برخورد با مردم در تجمعات اعتراضی است.

نیروهای تامین کننده امنیت ما آموزش کنترل ناآرامی را در پرخاشگری ،باتوم وگاز اشک آور خلاصه کرده اند، باور کنید یکی از دلایل اصلی شکل گیری خشونت در تجمعات ،عدم کنترل و‌نبود مهارت است ،در بسیاری موارد شاهد بوده ایم که یک تجمع مسالمت آمیز به دلیل یک حرکت تحریک آمیز پلیس به خشونت گراییده است .

پس ضرورت دارد که نیروهای امنیتی آموزش شیوه مواجهه با تجمعات را ببیند و سعه صدر را در آنان تقویت کنند ،پلیس باید بپذیرد که رفتار نیروهای یگان امداد و‌ ویژه خشن است ،در همین اربعین دو سال پیش در مرز مهران شاهد ایجاد درگیری با زایرین بودیم و بارها مردم از رفتار پرخاشگرانه آنان گلایه داشته ان

نکته ضروری دیگر ،خویشتن داری نیروهای تامین کننده امنیت و البته مردم است ،هم مردم باید بدانند که مطالبه گری متمدنانه بر بستر تجمعات از کانال شکستن ،آتش زدن و تخریب اموال عمومی نمی گذرد و هم اینکه نیروهای عمل کننده باید خویشتن داری را پیشه کنند.

خویشتن داری در گفتار و کردار ؛ گاهی ممکن است این عدم خویشتن داری در بیرون از میدان باعث تحریک مردم شود ،وقتی عده ای برای بیان یک مطالبه مسیر خیابان را انتخاب کرده اند ،باید مراقبت کرد با خویشتن داری ،از بیان مطالب تحریک کننده خودداری کرد و با صحبت های احساسی باعث تحریک مابقی مردم نشوند .

اینکه امروز فرمانده ارشد یک نیروی امنیتی و نظامی در یک مراسم می گوید بساط آنان را جمع می کنیم ،یعنی احساساتی صحبت کردن و‌بنزین ریختن بر آتش !موضوعی که از عدم مهارت و عدم خویشتن داری نشات می گیرد.

امیدوارم مسولین کشور به این درک برسند که مردم همه کاره یک نظام انتخابی و‌جمهور هستند حق اعتراضشان را به رسمیت بشناسند واینقدر هم آنان را به دشمن وصل نکنند.

 نکته پایانی اینکه ،بله ! مرگ مهسا بهانه بود کاملا درست است ،مردم خواسته های معطل مانده زیادی دارند ،نقدهایی دارند و به بسیاری از مسایل مدیریتی اعتراض دارند ،مرگ این دختر بهانه ای شد تا به خیابان بریزند !

حال باید برای جلوگیری از آسیب زدن به نظامی که حفظ آن وظیفه همه ماست ،از این به بعد مردم را محرم خود بدانند و به خواسته هایشان گوش دهند،تا منبعد هیچ بهانه ای نتواند آنان را به کف خیابان بکشاند ،باور کنید آن وقت خودشان بی بی سی و ایران اینتر سعودی را آنفالو می کنند 

 

 

 

 

 

 

برچسب ها: اعتراضات ، اغتشاشات
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار