مرور روزنامه‌های دوشنبه سوم آبان ماه
اولین چالش وزیر با پیک ششم کرونا، سیلی در اولین روز کاری، مروری بر همه دخالت‌ها در انتصابات، هشدار تعزیرات به گرانفروشان لوازم خانگی، فایده و هزینه تعلل ایران در احیای برجام، شاخص اصلی وحدت، فلسطین است،۲۰۰ خانه تاریخی در آستانه تخریب قرار گرفت، عادی‌سازی مازوت‌سوزی! جنگ دیپلماتیک جدید اردوغان، از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.
کد خبر: ۱۰۰۳۹۶۷
تاریخ انتشار: ۰۳ آبان ۱۴۰۰ - ۰۸:۴۷ 25 October 2021

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز دوشنبه سوم آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از مسئولان نظام و مهمانان شرکت‌کننده در کنفرانس وحدت اسلامی با محوریت وحدت مسلمانان و شاخص اصلی آن فلسطین با تیتر‌های مختلف در صفحات نخست برجسته شده است.
ماجرای سیلی به استاندار در اولین روز کاری و عادی سازی مازوت سوزی از دیگر تیترهای برجسته در صفحات نخست روزنامه‌های امروز محسوب می‌شود.


تبلیغات
 
 


در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم:

 

کیهان: وین برای مذاکره یا نتیجه؟

سعدالله زارعی در بخشی از یادداشت روز روزنامه کیهان با عنوان وین برای مذاکره یا نتیجه؟ نوشت: در جریان مذاکرات دو ماهه ۱+۴ آمریکا عنصر غایب، ولی در واقع اداره‌کننده طرف‌های مقابل ایران بود و باید گفت مذاکرات وین عملاً به مذاکرات آمریکا و ایران تبدیل گردید، تحریم‌هایی که برجام ظاهراً برای رفع آن‌ها به تصویب رسیده بود و اساساً فلسفه مذاکرات مابین سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۵ بین ایران و ۱+۵ جز این نبود، برای اغوای ایران به سه دسته تقسیم شدند تحریم‌های سبز، زرد و قرمز. تحریم‌های سبز یعنی تحریم‌هایی که مربوط به دوره ترامپ و در خصوص موضوعات مرتبط با پرونده هسته‌ای بود، به تعلیق درمی‌آمدند. ـ البته در این میان هیچ تضمینی هم وجود نداشت که همین دسته از تحریم‌ها هم دوباره برنگردند و یا با نامی دیگر بازسازی نشوند! ـ تحریم‌های زرد؛ آن دسته از تحریم‌هایی بودند که با دادن امتیاز از سوی ایران قابلیت توقف (یعنی تعلیق و نه رفع) داشتند و تحریم‌های قرمز که علی‌رغم آنکه در برجام متوقف شده‌اند مثل تحریم‌های پتروشیمی، به هیچ وجه متوقف نخواهند شد. آمریکایی‌ها حتی در مورد تحریم‌های سبز هم خدعه مضاعف کرده و چندین مورد تحریمی سبز را به گونه و با عنوان دیگر در تحریم‌های زرد آورده‌اند. در یک جمع‌بندی می‌توانیم بگوییم در مذاکرات ۱۷ فروردین تا ۲۲ خرداد ماه گذشته، هیچ نشانه و خبری از اینکه آمریکا یا اروپا قصد دارند رویه خود در قبال ایران را اصلاح کرده و به حقوق ایران اعتراف نمایند، دیده نمی‌شود.


ـ برای جمهوری اسلامی مذاکره موضوعیت خود را دارد؛ چرا که می‌تواند یکی از ابزار‌های تأمین منافع ملی باشد. مذاکره در پاره‌ای از مواقع نمی‌تواند سبب بهبود شرایط شود، اما می‌تواند از وخامت بیشتر شرایط کم کند و یا مذاکره در پاره‌ای از موارد نه به قصد بهبود شرایط و نه به قصد پیشگیری از وخامت بیشتر وضعیت بلکه برای آنکه حربه تبلیغاتی از دست دشمن گرفته شود، صورت می‌گیرد. این سه نوع مذاکره در همه جا از جمله در جمهوری اسلامی سابقه داشته است. یکی از این موارد مذاکره ایران با رژیم صدام در نیویورک، برای اجرایی کردن قطعنامه ۵۹۸ بود. ایران در آن شرایط نه به بهبود وضعیت بین ایران و عراق و نه به کاهش وخامت روابط با رژیم صدام حسین امید داشت. مذاکره صورت می‌گرفت برای آنکه حریف با به دست گرفتن حربه تبلیغاتی، اذهان را به انحراف نکشاند و ایران مسئول جنگ و بی‌اعتقاد به آتش‌بسی که پذیرفته است، دیده نشود. با روندی که مشاهده می‌شود و با نگاه به تجربه دو سال مذاکره با کشور‌های عضو ۱+۴ که با هدف احیای برجام و نزدیک به دو ماه مذاکره با این گروه که برای اجرای تعهدات آمریکا صورت گرفت، ایران در این مذاکرات طبعاً نمی‌تواند امید چندانی به رفع تحریم‌ها و یا امید چندانی به کاستن از خصومت آمریکا، انگلیس و فرانسه علیه خود داشته باشد و به همین دلیل هم دولت آقای رئیسی رسماً اعلام کرده است که اقتصاد کشور را به برجام و مذاکرات آن گره نمی‌زند. با این حال، ایران قطعاً موضع مذاکراتی خود را حفظ می‌کند تا حربه تبلیغاتی را از دشمن بگیرد.
ـ ما نباید در مذاکرات پیش رو سیاست تعجیلی را در پیش بگیریم. چرا که تعجیل اولین علامت ما در آمادگی برای دادن امتیازات تازه می‌باشد که با منافع ملی کشور سازگاری ندارد. از سوی دیگر تجربه دولت روحانی ثابت کرد سیاست تعجیلی ایران جواب نمی‌دهد؛ چرا که دلیل توقف در پرونده هسته‌ای، تأخیر ایران نیست؛ بلکه عدم تمایل واقعی طرف‌های دیگر به اجرای تعهدات خود می‌باشد. برجام اگرچه عملاً وجود خارجی ندارد، ولی از آنجا که ما هنوز آن را رد نکرده درون برجام تلقی می‌شویم. تعجیل در ورود برای کسی که اصلاً خارج نشده معنای درستی ندارد. آمریکا از اول از برجام خارج شده و به عبارت دقیق‌تر اصلاً به آن وارد نشده است. در زمان اوباما خروج آمریکا از برجام غیررسمی بود. در دوره ترامپ و بایدن خروج آمریکا رسمی و اعلامی شد؛ بنابراین اگر جای نگرانی و در نتیجه، تعجیل باشد، این آمریکاست که باید نگران بوده و تعجیل نماید، نه ایران.


جمهوری اسلامی: این، دومین سیلی بود

روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با تیتر «این، دومین سیلی بود»، به حاشیه مراسم معارفه استاندار جدید آذربایجان شرقی پرداخت و نوشت: درباره سیلی خوردن استاندار جدید آذربایجان شرقی، چند نکته قابل تامل وجود دارند که نباید از کنار آن‌ها بی‌تفاوت عبور کرد.
۱- بدون تردید هرگونه اقدام خارج از ضوابط منطقی به‌ویژه در یک مراسم رسمی، محکوم است و سیلی زدن به استاندار یکی از بارزترین مصادیق این اقدام غیرمنطقی است.
۲- توجه به زمان و مکان این رویداد، آن را حساس‌تر می‌کند. استان آذربایجان که این روز‌ها به دلیل شرایط خاص مرز‌های شمال غرب کشورمان، بشدت مورد توجه ناظران سیاسی است، حساسیت زمانی و مکانی حادثه استانداری در تبریز را به روشنی نشان می‌دهد.
۳- درباره انگیزه ضارب که یک سرهنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است مطالب مختلفی گفته شده، ولی تا خود او در این باره صحبت نکند نمی‌توان به این مطالب اعتماد کرد.


۴- نسبت دادن ماجرا به همراهی با دشمنان خارجی، عادت زشتی است که عده‌ای به آن معتاد شده‌اند و با این کار، خود را از تامل و ریشه‌یابی رویداد‌ها راحت می‌کنند. این روش غلط، مانع درک واقعیت‌های موجود می‌شود و اجازه نمی‌دهد مسئولین به آنچه در زیر پوست جامعه جا خوش کرده است پی ببرند. این، یکی از خطرناک‌ترین تهدید‌هائی است که باید توجه همه را جلب کند و در بررسی‌ها پرداختن به ریشه‌های درونی را بر سایر امور مقدم بدارد. حتی دادگاه‌ها، اعم از عادی و نظامی، هم باید با استفاده از کارشناسان صاحبنظر در جامعه‌شناسی، به لایه‌های پنهان رویدادهائی که با اقدامات مجرمانه مرتبط هستند به انگیزه‌های واقعی مرتکبین پی ببرند تا علاوه بر قضاوت بهتر، بتوانند راه‌های پیشگیری از جرم را نیز کشف کنند. با این روش می‌توان به امنیت و سلامت جامعه کمک کرد و زمینه را برای حکمرانی عادلانه و مردمی فراهم ساخت.
۵- سیلی زدن، برخورد‌های فیزیکی با افراد، ایجاد تشنج، ضرب و شتم، اهانت به کسانی که نظر یا عملی غیر از برخوردکنندگان دارند و حتی تعرض به بزرگانی در سطح مراجع که همواره مورد احترام همگان بودند و هستند، یکی از عاداتی است که در سال‌های بعد از انقلاب رواج یافته و زیان‌های زیادی نیز به بار آورده است. اکنون زمان محکوم کردن این و آن و مطرح ساختن گلایه‌های مربوط به گذشته نیست، ولی می‌توان برای تصحیح این فرهنگ غلط که با واقعه استانداری تبریز به مرحله جدیدی رسیده است، گام مهمی برای پایان دادن به این روش غیراصولی و خلاف اقتضائات انقلاب اسلامی برداشت.
منظور از مرحله جدید اینست که با آنچه در تبریز رخ داد، مشخص شد که درگیری‌ها اکنون به درون یک قشر از مهم‌ترین بخش‌های امنیتی وحفاظتی کشور رسیده است. در این واقعه، ضارب و مضروب هر دو سپاهی بودند و این درست همان چیزی است که هرگز نباید رخ می‌داد. روشن بود که آن فرهنگ غلط به چنین مراحل خطرناکی هم خواهد رسید. اینجا دیگر جای درنگ نیست و با قید فوریت باید این بیماری مزمن را معالجه کرد. البته نه با داغ و درفش بلکه با تغییر نگاه.
۶- برخلاف تصور‌های ظاهری، این سیلی که به صورت یک سردار سپاه نواخته شد، اولین سیلی نبود. اولین سیلی هنگامی به صورت سپاه نواخته شد که سپاهیان را به عرصه سیاسی و پذیرش مسئولیت‌های اجرائی آوردند و آن‌ها را به جای آنکه مسئول امنیت ملی باشند، مسئول آب و نان و برق و گاز مردم کردند. سیلی تبریز، دومین سیلی بود که به صورت سپاه نواخته شد و این، پیامد طبیعی همان سیلی اول بود. صدای سیلی اول متاسفانه شنیده نشد.
۷- کسانی که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به عرصه‌های سیاسی و اجرائی می‌کشانند، حتی اگر این کار را با حسن نیت هم انجام دهند، باید بدانند که دوستان واقعی سپاه نیستند. وظیفه ذاتی سپاه ورود به مسائل سیاسی و اجرائی نیست همانگونه که امام خمینی مکرراً بر این نکته تاکید کردند. تفسیر نادرست سخنان امام و پناه بردن به توجیهات غیرموجه، عاقبتی جز سیلی تبریز ندارد. بزرگان کشور و بزرگان خود سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، این نقطه‌نظر که سپاهیان باید به وظایف ذاتی خود برگردند تا از آفات مصون بمانند و خدمات بزرگشان برای همیشه با درخشان‌ترین و برجسته‌ترین حروف بر پیشانی تاریخ این مرز و بوم بماند، را دوستانه‌ترین خیرخواهی برای سپاه بدانند.


«اسنودن» تا کجا موش و گربه بازی درمی‌آورد؟

امید کاجیان طی یادداشتی با تیتر «اسنودن» تا کجا موش و گربه بازی درمی‌آورد؟ در شماره امروز آرمان ملی نوشت: «ادوارد اسنودن» چهره‌ای که دیگر همه او را این روز‌ها می‌شناسند. حتی اگر کسی تا قبل از این نمی‌دانست او کیست و یا نام او یادش رفته بود، اکنون با این بازی زنجیروار توئیت‌های فارسی که به راه انداخته، حتما شناخته. کارمند سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا و پیمانکار پیشین آژانس امنیت ملی. جالب اینکه این کارمند طرد شده و تحت‌تعقیب آمریکا خیلی معنادار تنها حساب کاربری که فالو دارد، حساب رسمی آژانس امنیت ملی آمریکاست؛ جایی که زمانی خودش در آن بروبیایی داشت. اسنودن را خیلی‌ها نه با نام افشاگر بلکه به‌عنوان جاسوس یا خائن به آمریکا هم معرفی می‌کنند؛ بخشی از آن به واسطه اطلاعاتی است که او از عملیات عظیم «جاسوسی و مراقبت در سطح جهانی» و پریزم داد. بنا به مدارک ادعایی اسنودن، این برنامه‌ها شامل جاسوسی از مردم عادی و شخصیت‌ها در مکالمات تلفنی، ایمیل و موتور جست‌وجوی اینترنت در تمام کشور‌ها و بدون رعایت مرز‌های سیاسی بوده و در درجه اول توسط آژانس امنیت ملی ایالات‌متحده آمریکا انجام شدند. او بعد از این به سراغ سایر کشور‌ها و افشاگری برخی مسائل در جا‌های دیگر هم رفت و بعد هم در پناه روسیه درآمد. اما آنچه که این‌روز‌ها وی را به‌طور ویژه بر سر زبان‌ها انداخته توئیت‌های به نظر عده‌ای، معنادار او به زبان فارسی است. همه چیز هم از یک ضرب‌المثل شروع شد: «دیوار موش داره و موش‌گوش داره!»


همین توئیت خیلی‌ها را به این نتیجه رساند که ممکن است اسنودن با این کلام بخواهد بگوید همان موشی است که چیز‌هایی را فهمیده. اولین تعبیر این بود که اسنودن چیز‌هایی راجع به ایران به دست آورده که ممکن است در آینده نزدیک افشا کند. برخی، این افشاگری را علیه حکومت ایران تعبیر کرده و عده‌ای، آن را افشاگری علیه یک کشور دیگر که در ارتباط با ایران می‌خواسته کاری کند. بعضی می‌گویند اظهاراتش احتمالا به نفع ایران است و عده‌ای هم می‌گویند در هر صورت درنهایت آن اطلاعات نشانه خوبی نیست که بخواهیم آن را به نفع ایران بدانیم؛ درحالی‌که برخی نیز خوشبینانه این مسأله را مطرح می‌کردند که او برای جلب‌توجه و چه بسا جذب لایک، توئیت فارسی زده و اینکه صرفا از خود چهره‌ای رمزگونه به نمایش بگذارد. اما تداوم توئیت‌های فارسی‌اش نشان داد که از قرار «آقای موش» این‌روز‌ها گوش‌هایش حسابی تیز بوده، چیز‌هایی را می‌داند که نباید. آن‌قدر که با مقدمه‌چینی‌هایی به زبان فارسی می‌خواهد هیجان افشاگری را بالاتر ببرد. برای همین هم او در دومین توئیتش نوشت: «من فقط می‌گویم دلیلی وجود دارد که گربه‌ها محبوب هستند.» اینکه اگر منظور اسنودن از آن موش خودش باشد و حالا پای محبوبیت گربه‌ها را وسط کشانده، می‌تواند نشان از همدستی با کسانی باشد که قبلا دشمن او محسوب می‌شدند و این خبر خوشی برای ایران نیست. اما استدلال متفاوت و محتمل‌تر دیگری نیز وجود دارد و آن اینکه گربه درواقع همان ایران (نقشه ایران) است، به این معنا که عده‌ای نقشه‌هایی برای ایران کشیدند، عده‌ای که ظاهرا دوست ایران هستند. او گویی که می‌گوید که دوستی‌های عده‌ای با ایران بی‌دلیل نیست (!) و وی از دلیل این دوستی‌ها آگاه است. شاید آدم بی‌اختیار یاد کشور‌های خاص بیفتد و اینکه چه بسا خیانت‌هایی از همین کشور‌ها رخ داده باشد

 
 
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار